نگاهی به فیلم م را به نشانه ی مرگ بگیر Dial M for Murder

نگاهی به فیلم م را به نشانه ی مرگ بگیر Dial M for Murder

  • بازیگران: ری میلاند ـ گریس کلی ـ رابرت کامینگز و …
  • فیلم نامه: فردریک نات براساس نمایشنامه ای از خودش
  • کارگردان: آلفرد هیچکاک
  • ۱۰۵ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال۱۹۵۴
  • ستاره ها: ۴ از ۵

هیچ قتلی کامل نیست

خلاصه ی داستان: تونی تصمیم دارد مارگوت، همسرش را به قتل برساند. او برای این کار مردی را استخدام می کند اما ماجرا آنطور که آنها تصور می کردند، پیش نمی رود …

یادداشت: هیچکاک با زبردستی و کارگردانی بی نقصش، ما را در همان یک اتاق نگه می دارد ( ای کاش آن صحنه ی دادگاه که مارگوت را به اعدام محکوم می کنند، در فیلم نبود ) و داستانش را با دیالوگ های ظریف و حساسی که فیلم نامه نویسش نوشته، جلو می برد و گام به گام ما را با پیچش هایی جذاب و غافلگیرکننده، میخکوب می کند. هیچکاک باز هم خودش در فیلم ظاهر می شود: آنجایی که تونی عکسی از جشن فارغ التحصیلی دانشگاه را به دوست قدیمی اش که قرار است قتل را انجام بدهد، نشان می دهد، هیچکاک را می بینیم که روی میز تونی نشسته و به دوربین خیره شده! این نابغه، این شکلی به تماشاگرش تذکر می دهد که در حال تماشای فیلمی ست از او و اینکه نباید آنقدرها همه چیز را جدی گرفت. او مثل همیشه سرِ این دارد که با تماشاگرش بازی کند. قرار است قتلی اتفاق بیفتد اما مثل همیشه هیچ قتلی کامل نیست. این بار هم تنها یک قیچی، ( بله! واقعاً یک قیچی! ) تمام نقشه ها را خراب می کند. قیچی ای که خودِ تونی، که نقشه ی قتل را چیده، به زور می دهد دست مارگوت تا او مشغول بریدن تکه های روزنامه شود و سرش گرم بماند تا فکر بیرون رفتن از خانه را نکند که مرد قاتل بیاید و کارش را انجام بدهد. اما همین قیچی در صحنه ی قتل، موجب نجات مارگوت می شود، قاتل می میرد و همه چیز بهم می ریزد. نکته ی فوق العاده ی داستان جایی ست که مارک که عاشق مارگوت است و نمی خواهد او اعدام شود، برای آزادی اش نقشه ای می کِشد؛ بهر حال او نویسنده ی داستان های جنایی ست و این عملِ او کاملاً باورپذیر جلوه می کند. پس او می آید نزد تونی و می گوید برای اینکه مارگوت آزاد شود تو ـ یعنی تونی ـ باید وارد عمل شوی و داستانی سر هم کنی مبنی بر اینکه به مقتول پول داده ای تا مارگوت را به خاطر ارث هنگفتی که قرار است بعد از مرگش به تو برسد، بکشد، بعد صحنه را طوری طراحی کرده ای که همه چیز واقعی جلوه بدهد. حالا طنز ماجرا اینجاست که حرف هایی که مارک می زند، در واقع همه اش اتفاق افتاده و تونی اتفاقاً برای کشتن مارگوت، تمام این داستانی را که مارک در ذهنش ساخته، انجام داده است. اما وقتی موضوع جالب تر می شود که مارک، همین ماجرا را به عنوان آخرین تیرِ ترکش، برای بازرس تعریف می کند تا شاید به این شکل، تونی مجرم شناخته شود و مارگوت آزاد گردد اما طی یک ایده ی نابِ هیچکاکی، پلیس هیچ کدام از حرف های ـ در واقع درست ـ مارک را به هیچ عنوان باور نمی کند! جا دارد اشاره ای هم بکنم به گریس کلی که به نظرم زیباترین زنی ست که تاکنون دیده ام و همچنین زیباترین زن بلوند هیچکاکی.

لحظه ی قتل ...

لحظه ی قتل …

یادداشتِ « مرد عوضی»، « بانو ناپدید می شود »، « شماره ی ۱۷ » و « سراشیب» فیلم های دیگرِ هیچکاک در همین سایت

۶ دیدگاه به “نگاهی به فیلم م را به نشانه ی مرگ بگیر Dial M for Murder”

  1. سلام رفیق
    مبارک است … امیدوارم که چرخش همیشه بچرخد
    پربار و موفق

  2. نگین گفت:

    گریس زیبا ،همسر فوق العاده ای هم برای پرنس موناکو بوده.فیلمی از زندگی اش با بازی نیکول کیدمن در حال ساخت است.باید اعتراف کنم من عاشق لباسهایی که گریس در فیلمهای ام را به نشانه قتل بگیر و پنجره عقبی پوشیده، هستم.

  3. شایلی گفت:

    من ی چیو نفهمیدم چرا تو صحنه آخر پلیس مارگارتو با کلید اشتباهی تست کرد تا ببینه کار اونه یا نه؟

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم