نگاهی به فیلم زنگ تفریح Playtime

نگاهی به فیلم زنگ تفریح Playtime

  • بازیگران: ژاک تاتی ـ باربارا دنک ـ ریتا میدن و …
  • فیلم نامه: آرت بوشوالد ـ ژاک تاتی ـ ژاک لاگرنژ
  • کارگردان: ژاک تاتی
  • ۱۱۵ دقیقه؛ محصول فرانسه، ایتالیا؛ سال ۱۹۶۷
  • ستاره ها: ۴/۵ از ۵

 طراحی های پیچیده ی یک آدم کمال گرا

خلاصه ی داستان: آقای اولو به پاریس می آید اما در همان بدو ورود، در میانِ یک نمایشگاه گم می شود. بعد از کش و قوس فراوان، موفق به بیرون آمدن از نمایشگاه می شود و شب را به همراه دوستش به یک رستوران مدرن می رود و با دست و پا چلفتگی هایش، ناخواسته، آنجا را تبدیل به مکانی شاد و شلوغ می کند …

یادداشت: هیچ داستانی در کار نیست. تاتی در این اثر عجیب و گیج کننده، تمام آن تم های مورد علاقه، تمام آن طراحی های پیچیده ی باورنکردنی، تمام آن دکوپاژهای سرسام آور و حیرت انگیز و خلاصه تمامِ آن چیزی که سینمای او را تشکیل می دهند را جمع کرده و به کمال رسانده. کنترل تاتی روی تک تک نماهای فیلمش اعجاب انگیز است. فصل طولانی رستوران، آنقدر دکوپاژ پیچیده ای دارد که آدم نمی تواند سر در بیاورد تاتی چطور به چنین طراحی ای رسیده است. همه چیز نشان از کمال این مرد نابغه دارد. او طوری در ساختن فیلم هایش وسواس داشت که حتی کوبریک که معروف بود به کمال گرا بودن، در مقابل او اصلاً کمال گرا به نظر نمی رسد. تاتی در یک کادر، آنقدر آدم وارد می کند و همزمان، آنقدر داستان تعریف می کند که شما باید چند بار فیلم را ببینید تا سر از همه ی اتفاقاتی که در یک لحظه می افتد، در بیاورید. « زنگ تفریح » فیلم اعجاب انگیزی ست، تماماً بصری. معدود حرف هایی هم که از دهان آدم ها بیرون می آید اصواتی هستند نامفهوم که از ته گلوی آن ها خارج می شود. تاتی فیلم هایش را بدون صدا فیلمبرداری می کرد و بعداً در استودیو، دیالوگ های انگشت شمار ( این صرفاً یک تمثیل نیست، دیالوگ ها واقعاً انگشت شمار است ) را اضافه می کرد. آدم ها در هم وول می خورند. فیلم روی هیچ کس، حتی خودِ آقای اولو هم تمرکز نمی کند. همه می روند و می آیند و از کنار هم رد می شوند. شوخی های بصری تاتی مثل همیشه، در حد کمال است. واقعاً در یک نوشته ی چند خطی نمی شود همه ی آن چیزی را که او در فیلم گنجانده، نقل کرد. فقط و فقط باید این فیلم را دید و از لحظه لحظه اش لذت برد. دیدگاه نه چندان مثبت تاتی به دنیای مدرن، در جای جای فیلم مشهود است. لحظاتی که او در اداره ای عجیب و غریب، با معماری ای پیچیده، که همگی حاصل ذهن نبوغ آمیزِ تاتی است و خودش خلقشان کرده، گم می شود، این نگاه نه چندان خوش بینانه را می توانیم ببینیم. تاختن او به ثروتمندانِ فخرفروشِ برج عاج نشینِ پاریسی در فصل دیوانه کننده ی رستوران، واقعاً دیدنی ست؛ رستوران همه جایش می لنگد و گرداننده ی آنجا دائم دنبال معمارِ گیجِ این محیط می گردد تا به او تذکراتی بدهد درباره ی بد ساخته شدنِ فلان ستون یا اضافه بودن فلان دیوار. مشتری ها کم کم می آیند و با حضور اولو در آنجا، همه چیز رنگ و بویی دیگر می گیرد. دیوارها فرو می ریزد، لباس ها پاره پوره می شود و چیزی که در آخر باقی می ماند، هرج و مرج مطلق است. دقت کنید به شوخی فراوانی که تاتی با شیشه ها انجام می دهد. شیشه ها، به عنوان جداکننده ی نامرئی بیرون و درون، در لحظه لحظه ی فیلم او حضور دارند و تاتی شوخی های عجیبی با این عنصر انجام می دهد، چه آنجا که برای لحظاتی به خانه ی دوستش رفته و از آنجایی که خانه به اصطلاح مدرن ساخته شده، دیوارهایی شیشه ای دارد که همه چیزش از خیابان پیداست و چه آنجا که اولو قرار است در یک محیط شیشه ای منتظر رئیس بماند و تاتی با کات زدن های متناوب به درون و بیرون این محیط شیشه ای و در نتیجه تقابل ظریف بین سر و صدای بیرون و سکوتِ داخل محیط شیشه ای، فضایی طنزآمیز بوجود می آورد که واقعاً دیدنی ست. این فیلم را فقط باید دید چون هر ثانیه اش چیزی برای دیدن دارد و می تواند نه دو ساعت، بلکه دو روز هم طول بکشد.

آقای اولو ...

آقای اولو …

یادداشت « ترافیک »، فیلم دیگری از ژاک تاتی در « سینمای خانگی من »

۲ دیدگاه به “نگاهی به فیلم زنگ تفریح Playtime”

  1. فرزاد گفت:

    خیلی عالی فیلم های ژاک تاتی ولذت بخش آست فیلم دایی من کمدی ولذت بخش راستش خیلی جالب من به فکربرد

    من نمی دونستم که ژاک تاتی کارگردان
    لطف کنید
    لینک کل دانلود های فیلم های زاک تاتی رابزارید

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم