پروژکتورا رو خاموش نکنین*
خلاصه ی داستان: سیسیلیا زنی ست بی دست و پا و خیالاتی که عاشق دنیای فیلم هاست. او در دنیای واقعی، با شوهر بداخلاق و بی کارش زندگی می کند و البته اکثر اوقاتش را در سالن سینما می گذارند. او هر فیلم روی پرده را چندین بار نگاه می کند و همین باعث می شود یکی از شخصیت های داخل فیلم، به نام تام باکستر، در یکی از دفعات نمایش فیلم ها، عاشق سیسیلیا شود و از پرده بیرون بیاید …
یادداشت: در طول تاریخ سینما و در فیلم هایی که طی این صد سال و اندی ساخته شده، شخصیت های زیادی بوده اند که به پرده ی سینما خیره و عاشق شده اند. آدم های زیادی بوده اند که دوست نداشته اند از سالن تاریک سینما بیرون بیایند چونکه می دانسته اند آن بیرون خبری نیست، جز جنگ و خونریزی و آدم های الکی. می دانسته اند اگر بیرون بیایند، با دنیایی مواجه خواهند شد سراسر مشکل. پس خودشان را سپرده اند به دست دنیای خیالی روی پرده و مانند جمله ای که یکی از آدم های فیلمی که در این فیلم پخش می شود، می گوید، از کجا معلوم که دنیای بیرون خیالی نباشد و دنیای این داخل، واقعی؟ بهرحال فیلم فوق العاده ی وودی آلن با یکی از همین عشاق پرده ی سینما سر و کار دارد با این تفاوت که آلن با زیرکی و طی یک چرخش بامزه، شخصیت داخل پرده را بیرون می کشد و عاشق سیسیلیا می کند. آلن به شکل خوبی از ایده ی فوق العاده ی خود استفاده می کند؛ ابتدا گیل شپارد را وارد داستان می کند. کسی که نقش تام باکستر را در فیلم بازی می کند و او را هم عاشق سیسیلیا می کند تا این زن محجوب و دست و پاچلفتی، عاشق دو نفر بشود که یکی واقعی و دیگری خیالی ست. از بحث کردن شخصیت هایی که با رفتن تام باکستر، بیکار می شوند و تصمیم می گیرند فیلم را ترک کنند تا بحث همان شخصیت ها با آدم هایی که داخل سالن نشسته اند و به این اعتراض دارند که چرا فیلم اینقدر بی سر و ته شده و ادامه پیدا نمی کند تا ایده ی فوق العاده ای که نشان می دهد در تمام نسخه های همان فیلم که در شهرهای دیگر هم پخش می شود، شخصیت تام باکستر، شروع کرده از قاعده خارج شدن و ساز مخالف زدن با داستان فیلم. البته ایده های آلن به همین چیزها هم ختم نشده و تلاش کرده عصاره ی ایده ی بکرش را بیرون بکشد و از همه ی جوانبش استفاده کند. البته پایان بندی کمی سرهم بندی شده ی اثر از قدرت کلی کار می کاهد اما این یکی از بهترین فیلم های وودی آلن است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
*جمله ی یکی از آدم های روی پرده ی سینما
یادداشت “با یک غریبه بلندقد سبزه ملاقات خواهی کرد” و ” نیمه شب در پاریس” فیلم های دیگر وودی آلن در همین سایت
جمله آخر : اما این یکی از بهترین فیلم های وودی آلن است.: میدونستید این عین جمله وودی آلن در مصاحبه با بیرکمان است.
سال ۹۷ این جمله را نوشتم. در کتاب بیرکمان خوندم. عکس العملی ندادید. من در کل مصاحبه های کتاب شده کارگردانها زیاد میخونم.