خاطرات سینمایی با شرح و تفصیل! – قسمت چهارم

خاطرات سینمایی با شرح و تفصیل! – قسمت چهارم

قسمت های قبلی این بخش را ( اینجا )، ( اینجا ) و ( اینجا ) دیده بودید. بدون هیچ توضیح اضافه می رویم سراغ عکس ها …

دوران نوجوانی ام، عاشق پوآرو بودم و هنوز هم هستم؛ پوآروی دیوید سوشه ( و نه آنچنان که تلفظ می کردند: ساچت ). سوشه اینجا در حال گریم شدن و رفتن در نقشِ هرکولِ عزیز است.

دوران نوجوانی ام، عاشق پوآرو بودم و هنوز هم هستم؛ پوآروی دیوید سوشه ( و نه آنچنان که تلفظ می کردند: ساچت ). سوشه اینجا در حال گریم شدن و رفتن در نقشِ هرکولِ عزیز است.

 

سوشه ی عزیز و شِیلا، همسرش. واقعاً آدم نمی تواند تصور کند پوآرو، همسر هم داشته باشد!

سوشه ی عزیز و شِیلا، همسرش. واقعاً آدم نمی تواند تصور کند پوآرو، همسر هم داشته باشد!

 

دوستانِ قدیمی، دوباره دورِ هم: دیوید سوشه، پائولین موران ( خانم لمون ) و هیو فریزر ( کاپیتان هستینگز ).

دوستانِ قدیمی، دوباره دورِ هم: دیوید سوشه، پائولین موران ( خانم لمون ) و هیو فریزر ( کاپیتان هستینگز ).

 

دیوید سوشه و خانواده اش: همسرش شِیلا، دخترش کاترین و پسرش رابرت.

دیوید سوشه و خانواده اش: همسرش شِیلا، دخترش کاترین و پسرش رابرت.

 

ممنون از او به خاطر تمام رویاهای خوبی که برایمان ساخت؛ اینهمه سال.

ممنون از او به خاطر تمام رویاهای خوبی که برایمان ساخت؛ اینهمه سال.

 

و حالا که در دنیای کارآگاهان هستیم، سر می زنیم به شرلوک هولمزِ عزیز که او را هم دوست می دارم.

و حالا که در دنیای کارآگاهان هستیم، سر می زنیم به شرلوک هولمزِ عزیز که او را هم دوست می دارم.

 

جرمی برتِ خوش قیافه و جذاب، تمام آن چیزی بود که من می خواستم: چست و چالاک، زیرک و ریزبین، باهوش و به شدت باهوش و صریح. هیچ وقت باورم نمی شود که او مُرده باشد.

جرمی برتِ خوش قیافه و جذاب، تمام آن چیزی بود که من می خواستم: چست و چالاک، زیرک و ریزبین، باهوش و به شدت باهوش و صریح. هیچ وقت باورم نمی شود که او مُرده باشد.

 

یادتان هست علاوه بر این سریال های کارآگاهی، یک سریالی هم پخش می شد که یک شخصیتی داشت به نام « کوئنتین ای دِوِریل »؟ دانشمندی بود که کشف های عجیب و غریبی می کرد. اینجا ( سمت چپ ) سام واترسون را می بینید که همان « کیو ای دی » بود به همراه رولند جافی پشت صحنه ی « کشتزارهای مرگ ».

یادتان هست علاوه بر این سریال های کارآگاهی، یک سریالی هم پخش می شد که یک شخصیتی داشت به نام « کوئنتین ای دِوِریل »؟ دانشمندی بود که کشف های عجیب و غریبی می کرد. اینجا ( سمت چپ ) سام واترسون را می بینید که همان « کیو ای دی » بود به همراه رولند جافی پشت صحنه ی « کشتزارهای مرگ ».

 

رولند جافی و دمی مور؛ « داغ ننگ »

رولند جافی و دمی مور؛ « داغ ننگ »

 

 رولند جافی و رابرت دنیرو؛ « مأموریت مذهبی »

رولند جافی و رابرت دنیرو؛ « مأموریت مذهبی »

 

نوری بیلگه جیلانی که به تازگی نخل طلای کن را بُرد برای « خواب زمستانی »، در پشت صحنه ی همین فیلم

نوری بیلگه جیلانی که به تازگی نخل طلای کن را بُرد برای « خواب زمستانی »، در پشت صحنه ی همین فیلم

 

دفتر نوری بیلگه جیلان؛ او همراه با تدوینگرش، فیلمش را تدوین می کند.

دفتر نوری بیلگه جیلان؛ او همراه با تدوینگرش، فیلمش را تدوین می کند.

 

سینمای ترکیه یک فیلمساز خوب دیگر هم دارد: فاتح آکین که البته در آلمان زندگی می کند و موطن اصلی اش آنجاست. اینجا پشت صحنه ی « روح آشپزخانه ».

سینمای ترکیه یک فیلمساز خوب دیگر هم دارد: فاتح آکین که البته در آلمان زندگی می کند و موطن اصلی اش آنجاست. اینجا پشت صحنه ی « روح آشپزخانه ».

 

فاتح آکین در جشنواره ی ونیز در حال پرواز!

فاتح آکین در جشنواره ی ونیز در حال پرواز!

 

فاتح آکینِ بسکتبالیست

فاتح آکینِ بسکتبالیست

 

همراه با خاویر باردم

همراه با خاویر باردم

 

 ترکیه فیلمساز بزرگ دیگری دارد به نام ییلماز گونِی. او برای « راه »، نخل طلای کن را گرفت؛ در همین عکس ( وسط ).

ترکیه فیلمساز بزرگ دیگری دارد به نام ییلماز گونِی. او برای « راه »، نخل طلای کن را گرفت؛ در همین عکس ( وسط ).

 

اما سینمای آسیا و بزرگانی مثل گنجی میزوگوچی

اما سینمای آسیا و بزرگانی مثل گنجی میزوگوچی

 

میزوگوچی در پشت صحنه ی شاهکارش « اوگتسو مونوگاتاری »میزوگوچی در پشت صحنه ی شاهکارش « اوگتسو مونوگاتاری »

میزوگوچی در پشت صحنه ی شاهکارش « اوگتسو مونوگاتاری »

 

 و ماساکی کوبایاشی بزرگ

و ماساکی کوبایاشی بزرگ

 

کوبایاشی ( نشسته ) پشت صحنه ی یکی از فیلم هایش

کوبایاشی ( نشسته ) پشت صحنه ی یکی از فیلم هایش

 

ژاپنی ها، کم کارگردان بزرگ ندارند: یاسوجیرو ازو، پشت صحنه ی فیلمش « آخر پاییز »

ژاپنی ها، کم کارگردان بزرگ ندارند: یاسوجیرو ازو، پشت صحنه ی فیلمش « آخر پاییز »

 

میزوگوچی و ازو

میزوگوچی و ازو

 

ازو و بازیگران فیلمش « آخر پاییز »

ازو و بازیگران فیلمش « آخر پاییز »

 

اینجا هم در پشت صحنه ی شاهکارش « داستان توکیو »، که البته من هنگام دیدنش بسیار خسته شدم!

اینجا هم در پشت صحنه ی شاهکارش « داستان توکیو »، که البته من هنگام دیدنش بسیار خسته شدم!

 

 ازو دارد به بازیگرش در « آخر پاییز » یاد می دهد که چطور باید گریه کند!

ازو دارد به بازیگرش در « آخر پاییز » یاد می دهد که چطور باید گریه کند!

 

 شوهی ایمامورا، یک فیلمسازِ ژاپنیِ دیگر

شوهی ایمامورا، یک فیلمسازِ ژاپنیِ دیگر

 

و ناگیسا اوشیمایی که به تازگی فوت کرده با آن فیلم معروف و بیخودش « امپراتوری هوس »! او بخشی از موج نوی سینمای ژاپن محسوب می شد.

و ناگیسا اوشیمایی که به تازگی فوت کرده با آن فیلم معروف و بیخودش « امپراتوری هوس »! او بخشی از موج نوی سینمای ژاپن محسوب می شد.

 

مجیدی و بنینی، هنگام مراسمِ اسکار سال 1999. یکی برای « بچه های آسمان » نامزد بود و دیگری برای « زندگی زیباست ». به نظرم « زندگی زیباست » برای بردنِ اسکار، حقِ بیشتری داشت. راستی آن آقایی که آن پشت ایستاده، خیلی آشناست. او را چند باری در « هفت » دیده ایم!

مجیدی و بنینی، هنگام مراسمِ اسکار سال ۱۹۹۹٫ یکی برای « بچه های آسمان » نامزد بود و دیگری برای « زندگی زیباست ». به نظرم « زندگی زیباست » برای بردنِ اسکار، حقِ بیشتری داشت. راستی آن آقایی که آن پشت ایستاده، خیلی آشناست. او را چند باری در « هفت » دیده ایم!

 

اسمی که برای این عکس انتخاب شده بود، این بود: « بلاگاس »! بامسماست!

اسمی که برای این عکس انتخاب شده بود، این بود: « بلاگاس »! بامسماست!

 

 بلا تارِ عزیز، پشت صحنه ی شاهکارِ هفت ساعته اش « تانگوی شیطان ». من این فیلم را در یک نشست دیدم، یک نفس!

بلا تارِ عزیز، پشت صحنه ی شاهکارِ هفت ساعته اش « تانگوی شیطان ». من این فیلم را در یک نشست دیدم، یک نفس!

 

 جری لوئیس و همسرش؛ باورتان می شود کمدین ها هم اینقدر پیر شوند؟!

جری لوئیس و همسرش؛ باورتان می شود کمدین ها هم اینقدر پیر شوند؟!

 

 

جری لوئیس در حال کشیدنِ ریشِ همیشگیِ اسپیلبرگ!

جری لوئیس در حال کشیدنِ ریشِ همیشگیِ اسپیلبرگ!

 

جری لوئیس پشت صحنه ی فیلمی که خودش کارگردانی کرد؛ « یک بار دیگر »

جری لوئیس پشت صحنه ی فیلمی که خودش کارگردانی کرد؛ « یک بار دیگر »

 

ژاک تاتیِ بزرگ پشت صحنه ی فیلمش « دایی من »

ژاک تاتیِ بزرگ پشت صحنه ی فیلمش « دایی من »

 

باستر کیتون و ساموئل بِکِت، پشت صحنه ی « فیلم »؛ فیلمی کوتاه که بِکِت آن را نوشت و کیتون در آن بازی کرد.

باستر کیتون و ساموئل بِکِت، پشت صحنه ی « فیلم »؛ فیلمی کوتاه که بِکِت آن را نوشت و کیتون در آن بازی کرد.

 

رابرت آلتمن و دیوید لینچِ غریب در جشنواره ی کنِ سال 97، کنار هم شام می خورند.

رابرت آلتمن و دیوید لینچِ غریب در جشنواره ی کنِ سال ۹۷، کنار هم شام می خورند.

 

دیوید لینچِ غریب، به تنهایی، در میان لوکشین فیلم « امپراتوری درون »ش.

دیوید لینچِ غریب، به تنهایی، در میان لوکشین فیلم « امپراتوری درون »ش.

 

در « توئین پیکس »؛ شاید بدترین فیلم او

در « توئین پیکس »؛ شاید بدترین فیلم او

 

همراه با بازیگرش نیکلاس کیج، پشت صحنه ی « از ته دل وحشی »

همراه با بازیگرش نیکلاس کیج، پشت صحنه ی « از ته دل وحشی »

 

 با جرمی آیرونز و هری دین، پشت صحنه ی « امپراتوری درون ». هنوز هم فیلم هایش، بعد از اینهمه سال، یقه ام را رها نکرده اند.

با جرمی آیرونز و هری دین، پشت صحنه ی « امپراتوری درون ». هنوز هم فیلم هایش، بعد از اینهمه سال، یقه ام را رها نکرده اند.

 

مونیکا ویتی؛ یکی از جذاب ترین بازیگرانِ زنِ سینما و یارِ شفیقِ آنتونیونی که فیلم های زیادی برای او بازی کرد و با فیلم های او بود که معروف شد.

مونیکا ویتی؛ یکی از جذاب ترین بازیگرانِ زنِ سینما و یارِ شفیقِ آنتونیونی که فیلم های زیادی برای او بازی کرد و با فیلم های او بود که معروف شد.

 

او و آنتونیونی؛ آن ها سال ها در پشت صحنه هم با هم دوستِ نزدیک بودند و روابط عاطفی داشتند.

او و آنتونیونی؛ آن ها سال ها در پشت صحنه هم با هم دوستِ نزدیک بودند و روابط عاطفی داشتند.

 

ویتی و آنتونیونی؛ شبِ نمایشِ فیلم شان

ویتی و آنتونیونی؛ شبِ نمایشِ فیلم شان

 

وقتی دو فردِ مورد علاقه در یک قاب قرار می گیرند: مارچلو ماسترویانی جذاب و خوش قیافه همراه با مونیکا ویتی

وقتی دو فردِ مورد علاقه در یک قاب قرار می گیرند: مارچلو ماسترویانی جذاب و خوش قیافه همراه با مونیکا ویتی

 

ویتی، انتونیونی، دلون؛ « کسوف »؛ فیلمی که چندان از آن خوشم نمی آید.

ویتی، انتونیونی، دلون؛ « کسوف »؛ فیلمی که چندان از آن خوشم نمی آید.

 

 همچنان « کسوف »؛ در حال خوردن صبحانه و آماده شدن برای فیلمبرداری

همچنان « کسوف »؛ در حال خوردن صبحانه و آماده شدن برای فیلمبرداری

 

یک عکس بی نظیر از ویتی و آنتونیونی، پشت صحنه ی « صحرای سرخ »

یک عکس بی نظیر از ویتی و آنتونیونی، پشت صحنه ی « صحرای سرخ »

 

و حالا آنتونیونیِ پیر و همسرش انریکا فیکو؛ استاد سال های آخرِ عمر را سپری می کرد

و حالا آنتونیونیِ پیر و همسرش انریکا فیکو؛ استاد سال های آخرِ عمر را سپری می کرد

 

برگمان، بی بی آندرسون و لیو اولمان؛ پشت صحنه ی « پرسونا »، فیلمی که دوستش ندارم. برگمان کارگردان زن ها بود. او با آندرسون 13 فیلم و با اولمان 10 فیلم کار کرد.

برگمان، بی بی آندرسون و لیو اولمان؛ پشت صحنه ی « پرسونا »، فیلمی که دوستش ندارم. برگمان کارگردان زن ها بود. او با آندرسون ۱۳ فیلم و با اولمان ۱۰ فیلم کار کرد.

 

« پرسونا »

« پرسونا »

 

 

یک عکس بی نظیر از برگمان، لیو اولمان و ارلند جوزفسون

یک عکس بی نظیر از برگمان، لیو اولمان و ارلند جوزفسون

 

برگمان و سون نیکویست، فیلمبردارِ بزرگش؛ این عکس جوری ست که انگار آدم فضایی ها آمده اند این دو را با خود ببرند، آنوقت ما از خیلی چیزهای محروم می شدیم.

برگمان و سون نیکویست، فیلمبردارِ بزرگش؛ این عکس جوری ست که انگار آدم فضایی ها آمده اند این دو را با خود ببرند، آنوقت ما از خیلی چیزهای محروم می شدیم.

 

 برگمان و مرگ در « مُهر هفتم »؛ یکی از معروف ترین کارهای برگمان که از آن به شاهکار یاد می کنند اما دیدنش برای من بسیار طاقت فرسا بود.

برگمان و مرگ در « مُهر هفتم »؛ یکی از معروف ترین کارهای برگمان که از آن به شاهکار یاد می کنند اما دیدنش برای من بسیار طاقت فرسا بود.

 

باز هم برگمان و مرگِ « مُهر هفتم »؛ دقت کنید به دوربین فیلمبرداری

باز هم برگمان و مرگِ « مُهر هفتم »؛ دقت کنید به دوربین فیلمبرداری

 

مونائو؛ نابغه ی دوران صامت

مونائو؛ نابغه ی دوران صامت

 

مورنائو و امیل یانینگز، پشت صحنه ی شاهکار دورانِ صامت، « آخرین خنده » سال 1924

مورنائو و امیل یانینگز، پشت صحنه ی شاهکار دورانِ صامت، « آخرین خنده » سال ۱۹۲۴

 

مورنائو پشت صحنه ی « فاوست » ش

مورنائو پشت صحنه ی « فاوست » ش

 

و یک نابغه ی دیگر؛ اریک فن اشتروهایمِ بزرگ

و یک نابغه ی دیگر؛ اریک فن اشتروهایمِ بزرگ

 

او فیلم هایش را با وسواس بسیار می ساخت و جانِ بازیگر را به لب می رساند

او فیلم هایش را با وسواس بسیار می ساخت و جانِ بازیگر را به لب می رساند

 

برگمن، گرانت، هیچکاک؛ « بدنام »

برگمن، گرانت، هیچکاک؛ « بدنام »

 

بدون شرح!

بدون شرح!

 

برتولوچیِ جوان و براندوی میانسال در « آخرین تانگو »؛ فیلمی که تابوشکن بود

برتولوچیِ جوان و براندوی میانسال در « آخرین تانگو »؛ فیلمی که تابوشکن بود

 

این هم بدون شرح!

این هم بدون شرح!

 

گدار بازداشت می شود! ؛ جریانات می 1968 در فرانسه.

گدار بازداشت می شود! ؛ جریانات می ۱۹۶۸ در فرانسه.

 

دنیس لاوانت مردِ هزار چهره ی « هولی موتورز »، فیلمی که هیچی ازش سر در نیاوردم و دوست هم ندارم سر در بیاورم.

دنیس لاوانت مردِ هزار چهره ی « هولی موتورز »، فیلمی که هیچی ازش سر در نیاوردم و دوست هم ندارم سر در بیاورم.

 

هانِکه، بینوش و آتوی را "دید" می زند

هانِکه، بینوش و آتوی را “دید” می زند

 

لاغری ترسناکِ متئو مک کانهی در « باشگاه مشتریان دالاس »

لاغری ترسناکِ متئو مک کانهی در « باشگاه مشتریان دالاس »

 

کلونیِ کارگردان در اثر ناماندگارِ « مردان آثارِ ماندگار »

کلونیِ کارگردان در اثر ناماندگارِ « مردان آثارِ ماندگار »

۱۴ دیدگاه به “خاطرات سینمایی با شرح و تفصیل! – قسمت چهارم”

  1. من گفت:

    فوق العاده بود رئیس، مرسی واقعا…. کیف کردم…

  2. سلام گفت:

    آقا چه عکسایی!!!

  3. coldplay گفت:

    عکسای زیبایی بودن.بهترینش عکس سه نفره برگمان روی مبل بود.متاسفانه فیلمی ازش ندیدم.باید ببینم
    از دیوید لینچ هم جاده مالهلند را دارم که باید ببینم.
    همینطور فیلم نغروف مک کاناهی که خیلی سر و صدا کرد.

  4. ممدعلی گفت:

    جالب بودن عکس ها
    اونی که پشت مجیدی بود، نشناختم
    کیه؟

  5. سلام گفت:

    سرچ کردم برگمان

    هیچکدوم از فیلمهاش نقد نکردی.

    یک سوال: از کدوم فیلمش خیلی خوشت میاد؟ توت فرنگی وحشی یا مهر هفتم یا پرسونا یا فانی و الکساندر یا صحنه هایی از یک ازدواج.

    کدومیک؟

    • damoon گفت:

      برگمان‌باز نیستم … یه فیلمی داره به نام «شرم»، که سال‌ها پیش دیدم و خوشم اومد. دوباره باید ببینم البته. شاید این بار از اینم خوشم نیاد!

  6. کریگ شوارتز گفت:

    واقعا ممنون و خسته نباشید. بخش قابل توجهی از اطلاعاتم تو زمینه سینما و رغبتم به بیشتر و بیشتر فیلم دیدن از کارگردانها و ملتها و جهان بینی های مختلف رو مدیون این سایتم. نمیدونم چجوری باید لطفتون رو جبران کنم.

  7. کریگ شوارتز گفت:

    چقدر تماشای “فیلم” تجربه ی متفاوتی بود.
    البته از فیلمی که از روی اولین و آخرین فیلمنامه ای که توسط یکی از بزرگترین انسانهای روی زمین تبدیل به فیلم شده(حداقل از نظر من(
    )کمتر از این انتظار نمیرفت.
    مخصوصا وقتی باستر جونم باشه.
    باستری که اولین انتخاب نبود(مثلا جناب چاپلین هم جزو گزینه ها بود)اما بهترین انتخاب بود.
    چون این ترس از دیده شدن و فراری بودن از مردم،چیزی بود که باستر عزیزمون در تمام عمر داشت باهاش دست و پنجه نرم میکرد.
    یه نکته ی جالب هم بدون اجازه بگم(ببخشید)،اونم اینکه آقای اشنایدر وقتی نمایشنامه ب در انتظار گودو رو روی صحنه برد به باستر پیشنهاد داده بود که نقش لاکی رو بازی کنه….
    یه دنیا ممنون از شما و ببخشید بابت اینکه باید چیزمیزای تو دهنم رو اینجا خالی کنم.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم