نگاهی به فیلم ایستگاه فروتوِیل Fruitvale Station

نگاهی به فیلم ایستگاه فروتوِیل Fruitvale Station

  • بازیگران: مایکل بی جوردن ـ ملون دیاز ـ اکتاویا اسپنسر و …
  • نویسنده و کارگردان: رایان کوگلر
  • ۸۵ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۳ از ۵          

   جان ( سیدنی پوآتیه ): مشکل اینجاست که تو به خودت به عنوان یه آدم سفیدپوست نگاه می کنی اما من به خودم به عنوان یه آدم نگاه می کنم.
« حدس بزن چه کسی برای شام می آید » ساخته ی استنلی کریمر

سیاه و سفید

خلاصه ی داستان: اسکار گرانت، جوانی ست سیاهپوست که با دوست دختر و فرزندش در محله ی سیاهپوست ها زندگی می کند. او به خاطر اهمال، شغلش را از دست داده اما به کسی نگفته. تا چند ساعت دیگر قرار است سال نو از راه برسد و او باید در مهمانی مادرش شرکت کند. اما یک اتفاق همه چیز را بهم می ریزد …

 

یادداشت: فیلم داستانی واقعی ست درباره ی همچنان مظلوم واقع شدنِ سیاهپوستان در جامعه ی آمریکا، درباره ی اینکه به سیاهان همچنان به چشم موجوداتی اضافه نگاه می شود و نژادپرستی، حالا با هیبتی دیگر، در ذهن و روح آدم ها رخنه کرده و رسوب شده، رسوبی که قدمتی تاریخی دارد، تاریخی که همیشه سیاهان را پایین تر از سفیدها می دانسته، سفیدهایی که همیشه سیاهان را چپاول کرده اند و چپاولی که البته مختص به سیاهان آمریکا ( آمریکایی های آفریقایی تبار ) هم نمی شود. سیاهانِ قاره ی سیاه ( آفریقا ) هم تا بوده، زیر استعمار سفیدها اداره می شده اند و حالا هم که سفیدها رفته اند سراغ کار خودشان ـ ظاهراً ـ ، کشورهای تحت سیطره ی آن ها، هنوز نتوانسته اند قدعلم کنند و گرسنگی و فقر و بی خانمانی نشانه های همان چاپیدن های سفیدپوستانِ از خود راضی ست.

داستان سعی می کند یک روز از زندگی اسکار را دنبال کند. قدم به قدم با او همراه می شویم تا زندگی، عقایدش و مشکلاتش را ببینیم و بشنویم. در طی این مسیر، او را آدمی می بینیم اهل خانه و خانواده، عاشق مادر و فرزند و بسیار احساسی. به یاد بیاورید صحنه ای که او سگی را نوازش می کند و کمی بعد، سگ که زیر ماشین می رود، او با چشمانی اشک بار بغلش می کند و کمک می طلبد. فیلم روندی کلاسیک برای داستانگویی اختیار نکرده است بلکه تکه هایی از یک روز از زندگی اسکار را جسته و گریخته کنار هم چیده تا به سکانس ناراحت کننده و اعصاب خردکن درگیری با پلیس در مترو برسیم که نقطه ی ثقل اثر محسوب می شود. این کنار هم چیدن پازل هایی از اتفاقات یک روز از زندکی اسکار، هر چند در قسمت هایی مثل فلش بک به زمانی که اسکار در زندان به سر می بَرَد و مادرش برای ملاقات آمده است، زیادی به نظر می رسد اما در نهایت به نتیجه ی تلخ و در عین حال خوبی می رسد که برای یک فیلم اولی دستاورد موفقی محسوب می شود. کارگردان تمام تلاش خود را کرده تا با برانگیختن همذات پنداری مخاطب با اسکار در نیمه ی اول داستان، احساساتش را برای نیمه ی دوم تحریک کند تا او ( تماشاگر ) حق را به اسکار و همرنگ هایش بدهد. نویسنده در این میان البته گریزهایی هم به زندگی روزمره ی سیاهپوستان زده، مثل نشان دادنِ گاه و بیگاهِ اُپرا وینفری، مجری معروف، ثروتمند و سیاهپوستِ تلویزیون آمریکا، که او را در تلویزیونِ خانه ی اسکار در حال اجرای برنامه می بینیم و انگار برای سیاهپوستانی که در آن جامعه زندگی می کنند، این زنِ سیاهپوستِ به شهرت رسیده به نوعی قهرمان محسوب می شود. کسی که می تواند غرور خرد شده ی این مردمانِ سیاه رنگ را دوباره سر و سامان بدهد.

همچنان نژادپرستانه ...

همچنان نژادپرستانه …

۲ دیدگاه به “نگاهی به فیلم ایستگاه فروتوِیل Fruitvale Station”

  1. mohamadt گفت:

    در مورد فیلم زیبایی بزرگ یا کلا کارهای سورنتینو هم مطلبی نوشتید؟اگر نوشتید میشه که لینکش رو بدید؟اگرم این کار رو نکردید بهتون پیشنهاد می کنم مطلبی در موردش داشته باشید.ممنون

    • damoon گفت:

      فیلم را هنوز ندیده ام و درباره ی کارهای سورنتینو هم مطلبی ندارم فعلاً. حتماً در این باره یادداشتی خواهم داشت. ممنون از توجه و پیشنهادتان.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم