نگاهی به فیلم جو Joe

نگاهی به فیلم جو Joe

  • بازیگران: نیکلاس کیج ـ تای شریدان ـ گری پولتر و …
  • فیلم نامه: گری هاوکینز براساس رمانی از لری براون
  • کارگردان: دیوید گوردون گرین
  • ۱۱۷ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۲/۵ از ۵
  • این یادداشت روی سایت مجله ی « فیلم » منتشر شده است ( اینجا )

 

کُشتن و کاشتن

خلاصه ی داستان: جو، مردی تنها و خشن است که با بریدن یا به قول خودش « کُشتن » درختانِ بی مصرفِ جنگل، خرجش را در می آورد و روزگار می گذراند. آشنایی او با نوجوانی به نام گری، که پدرش پیرمردی دائم الخمر و بی اخلاق است، زندگی جو را دستخوش تغییر می کند …

 

یادداشت: جو که سابقه ی بزهکاری دارد و مدتی هم در زندان بوده، حالا سعی می کند به رغم همه ی مشکلات، دست به درگیری نزند، خودش را کنترل کند، اوضاعش را سر و سامان بدهد و به قول معروف، سرش در کار خودش باشد و زندگی اش را بُکُند، اما انگار زمین و زمان دست به دست هم داده اند تا نگذارند؛ دمِ دست ترینِ این عوامل، سگِ روسپی خانه ایست که جو ساعاتی از روزش را در آن می گذراند. فریادهای سگ، جو را عصبی می کند که در نهایت هم با ول کردنِ سگِ خودش و به جانِ هم انداختنِ حیوان ها، غیضش را بروی سگِ زبان بسته، خالی می کند. اما آشنایی اش با گریِ جوان است که جو را به مسیر بی بازگشتی می کِشاند.

صحنه ای که جو در جنگل و هنگام کار، در حال تیز کردن چاقو است و این صحنه قطع می شود به گریِ جوان که با چاقو مشغول بریدنِ چوب است، به نوعی انگار شاهد همانندیِ بینِ این دو شخصیت هستیم. در طی رابطه ی عاطفی جو و گری ست که حدس می زنیم احتمالاً جو هم زندگیِ بهم ریخته ای مثل گری داشته و انگار کودکی خودش را به نوعی در او می بیند. او سعی می کند به گری کمک کند و زندگی اش همینجاست که بهم می ریزد. ایده ی « کُشتن » درخت ها توسط جو و گروهِ کارگرانش که بعد از مرگِ او، تبدیل می شود به « کاشتن » نهال ها توسط گری، ایده ی خوبیست که بیانگر تغییر زندگی گری ست؛ انگار جو باید خودش را فدا می کرد تا گری به زندگی سالمی برسد و این نهال ها، زندگی جدیدِ گری را بازنمایی می کنند.

دو نمای شروع و پایان فیلم هم البته، با ایده ای فوق العاده، تغییر زندگی گری را به نمایش می گذارد: در نمای آغاز، گری پشت به دوربین نشسته و پدر پیر و دائم الخمرش به شکل نیم رخ، در کادر دیده می شود. گری مشغول نصیحتِ پدر است اما پدرِ مست، به جای گوش کردن، سیلی محکمی به صورت او می زند و در نمای پایانی، چینش آدم ها درون کادر، درست مثل نمای اول است اینبار با این فرق که گری در جایگاه پدر نشسته و دارد به حرف های مرد پشت به دوربین که صاحب کارش است و از غرس نهال ها می گوید، گوش می دهد. اینبار به جای سیلی، دستی مردانه، دستِ او را می گیرد و بلند می کند. دیگر از سیلی خبری نیست. همه چیز عوض شده.

اما مشکل فیلم نامه را باید در عاملی جستجو کرد که خیلی از فیلم ها گرفتارش هستند: افزودنِ داستانک ها و صحنه های بی مورد برای رساندنِ زمانِ فیلم به ۱۲۰ دقیقه. در این فیلم هم تا دلتان بخواهد لحظات بی مورد و وقت پُر کن می بینیم که علاوه بر زیاد شدنِ زمان فیلم و کشدار شدنش، موجب می شود موتور فیلم خیلی دیر روشن شود و خیلی دیر به نتیجه برسد. طرفِ سنگینِ این ایراد هم برمی گردد به خط داستانیِ پدر دائم الخمرِ گری که به هیچ عنوان پرداختِ خوبی ندارد. نیمی از زمان فیلم به کثافت کاری های پدر گری مربوط می شود تا به زور هم که شده تماشاگر به این نتیجه برسد که این پیرمرد چقدر زندگی پسرش را سیاه کرده است. مثل صحنه هایی که پیرمرد، مردِ دیگری را به خاطر یک بطر شراب می کُشد یا صحنه ی دیگری که او در آشغال ها دنبال غذا می گردد و یا باز صحنه ای که در حالت مستی، می خواهد به گری رقص یاد بدهد و … . این صحنه های اضافه، نه تنها کاری جز طولانی کردنِ زمانِ فیلم انجام نمی دهند و تأثیری هم در همذات پنداری ما با گری ندارند، بلکه باعث می شوند ما از شخصیتِ اصلی داستان، که نامِ فیلم هم از نامِ او می آید، دور بمانیم و وقتِ کافی برای او نداشته باشیم. ایجاز نکته ی مثبتی برای یک فیلم نامه است که در اینجا، هیچ اثری از آن دیده نمی شود.

 

۴ دیدگاه به “نگاهی به فیلم جو Joe”

  1. جیحون گفت:

    وقتی در حال دیدن فیلم بودم، از خودم می پرسیدم که این بازیگر که نقش پدر دائم الخمر را بازی میکند را چرا در هیچ فیلم دیگه ای ندیده ام وقتی اینقدر بازیگر خوب و توانایی ست. خبر شکه کننده این بود که بعد از دیدن فیلم بود خواندم “گری پولتر” یک بیخانمان دائم الخمر واقعی بود که کارگردان او را برای این نقش انتخاب کرد. به گفته نیکلاس کیج، “گری پولتر” تو طول دوران فیلمبرداری لب به الکل نزد و صبح ها از همه زودتر سر فیلمبرداری حاضر میشد و به همین خاطر (و همچنین چهره و میمیک صورت “پولتر”) بود که “کیج” به او قول داده بود که می تواند به راحتی در فیلمهای گنگستری و وسترنی و یا در نقش یک ژنرال بازی کند. ولی خبر شکه کننده تر این بود که “پولتر” فقط چند ماه بعد از تمام شدن فیلم برداری در خیابان های “اوستین” یعنی همانجایی که کارگردان او را پیدا کرده بود، فوت کرد. بازیگری که خودش را بازی کرد.

    • damoon گفت:

      جالب بود. خبر نداشتم. همیشه سر در آوردن از زندگی اینجور آدم ها، که مثلاً یک فیلم بازی می کنند و دیگر ازشان خبری نمی شود، برایم جالب و کنجکاوی برانگیز بوده.

  2. امیر گفت:

    جو فیلم خوبی بود هر چند بعضی جاها واقعا کشدار میشد.اما بهتر از خود فیلم بازی کیج بود که بعد چندین فیلم ضعیف بالاخره تو یه فیلم و یه نقش درست حسابی دیدیمش.

    شدیدا دیدن فیلم موتورهای مقدس رو پیشنهاد میکنم.فیلم عجیب و درگیر کننده ایه
    راستی تو یه پستی چند روز پیش یه مستندی معرفی کردید به اسم “مردی که سگ را گاز گرفت” میخواستم بدونم اسم انگلیسی این فیلم چیه؟هر چی گشتم چیزی پیدا نکردم.

    • damoon گفت:

      « موتورهای مقدس » را دیده ام. فیلم عجیبی ست اما خب برای من درگیرکننده نبود.
      فیلم « مردی که سگ را گاز گرفت » مستند نیست، مستندنماست؛ یعنی می خواهد نشان بدهد که مستند است. Man Bites Dog نام انگلیسی فیلم است.
      و ممنون از شما.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم