جشنواره ی فیلم های موبایلی درباره ی کمبود آب و ایده ی من

جشنواره ی فیلم های موبایلی درباره ی کمبود آب و ایده ی من

مدتی پیش بود که از طریق اس ام اس برای شرکت در جشنواره ی فیلم های موبایلی با موضوع نگرانی درباره ی کمبود آب، از من دعوت شد که فیلمی بسازم. من هم که دیدم، هم موضوع مشخص است، هم قرار است با موبایل تصویر بگیرم و می شود خیلی سریع جمع و جورش کرد، تصمیم گرفتم هر طوری شده، ایده ای چیزی به ذهنم برسانم که بشود با موبایل هم ساختش. خلاصه بعد از کمی بالا و پایین کردن، با موبایل برادرم ( چون موبایل خودم قدیمی ست و تصویر اگر می گرفتم با آن، باید در جشنواره ی فیلم های آوانگارد شرکت می کردم! ) ایده ای را عملی کردم که بهرحال با توجه به مصالحِ در اختیار، کارِ نسبتاً خوبی از آب در آمد. خلاصه فیلم را برای جشنواره فرستادم و همین دو روز پیش، خبر آمد که از بین دویست و خُرده ای فیلم که به دبیرخانه ی جشنواره رسیده، فیلم من ( فیلم که نه، باید گفت ایده ی من ) هم با نام (( آب ( هم ) طلاست ))، با بیست و نُه فیلم دیگر، جزو کاندیدای دریافت جایزه شده است. یعنی جمعاً سی فیلم نامزد دریافت جایزه شده بودند. که می توانید اسامی این سی فیلم را در ( اینجا ) ببینید. داوران جشنواره عبارت بودند از: رامبد جوان ـ محمد صالح اعلاء ـ مریلا زارعی و دو سه نفر دیگر.

جمعه شب مراسم اختتامیه بود در تالار اندیشه ی حوزه ی هنری. برخلاف تصورم، عده ی زیادی آمده بودند و تالار پر شده بود. مجری مراسم اشکان خطیبی بود و اتفاقاً خیلی خوب هم اجرا کرد. کلیپ هایی پخش شد از هنرمندان که رو به دوربین نشسته بودند و نگرانی خودشان را از کم آبی ابراز می کردند. بعد عادل فردوسی پور را روی سِن خواستند تا بیاید و جایزه ای افتخاری بگیرد به این علت که در برنامه های خودش دائم از کمبود آب ابراز نگرانی کرده است. او آمد و در راه نزدیک بود سرش بخورد به دستگاهِ کرینِ دوربین که همزمان با حرکتِ او از میانِ صندلی ها، می خواست در کادر بگیردش و اگر فردوسی پور سرش را ندزدیده بود، احتمالاً این هفته برنامه ی تلویزیونی اش ابطال بود! خلاصه سرش را دزدید و بالا رفت و جایزه اش را از دستِ یکی از روحانیونِ خوش صحبت ( ! ) گرفت و خوش و بشی کرد. بعد هم یک جایزه ی افتخاری دادند به رامبد جوان که او هم آمد و جایزه اش را از دستان فردوسی پور گرفت و پشت میکروفن، حرف های مثل همیشه بامزه ای زد که جماعت را به خنده واداشت. او یکی از بهترین و طبیعی ترین و بامزه ترین کمدین های ایرانی ست. بعد یک گروه ارکستر که همه ی نوازندگانش خانم بودند، روی سِن حاضر شدند و قطعات موسیقایی زیبایی که تشکیل شده بود از سر و صدای طبیعت اجرا کردند که واقعاً کار جذابی بود. آن ها تمام صداها از جمله صدای آب و باران و رعد و برق و دریاچه و جغد و گنجشک را فقط با آلات موسیقی خود می نواختند. من از همه بیشتر، از حرکات خانمی که رهبر ارکستر بود خوشم آمد. همیشه حرکات رهبرهای ارکستر را دوست داشتم و همیشه آرزو داشتم و هنوز هم دارم، حالا اگر رهبر ارکستر هم نشدم، لااقل یک بار روی سِن بروم و نوازنده ها را با ریتم دستانم هماهنگ کنم. کارِ لذت بخش و عجیبی ست. بگذریم. خلاصه مراسم همینطور ادامه پیدا کرد و من در فکر بودم بالاخره جوایز به چه کسانی خواهد رسید. بهرحال یک ساعتی سپری شد تا نوبت رسید به اعلام جایزه ها. قلبم می تپید و انگار بخواهند اسکاری، شیر طلایی ونیزی، چیزی جایزه بدهند، چشمم به آن بطری های شیشه ای آب بود که اسامی برندگان را داخلش گذاشته بودند که ایده ی جالبی هم بود. یک جایزه را رامبد جوان خواند، بعدی را مریلا زارعی، یکی دیگر را هم محمدصالح اعلا و یکهو دیدم که جایزه ها تمام شده و دست من خالی مانده! هر چند یک جشنواره ی معمولی بود و خبری از شیر ونیز و خرس طلایی نبود و فرش قرمزی هم وجود نداشت، اما بهرحال مثل هر آدم سالمی، کمی دلم سوخت که چرا جایزه ای نبردم، مخصوصاً وقتی فیلم اول و دوم را پخش کردند، خودم به خودم نمره ی خوبی دادم و از ایده ام راضی بودم؛ آن دو فیلمی که نمایش دادند، هیچ چیز خاصی نداشتند. دو ایده ی کاملاً تکراری. بهرحال جذابیت داوری ها به همین چیزهاست دیگر. از یک جا به بعد، پای سلیقه مطرح می شود که دیگر نمی شود کاریش کرد. جالب اینجاست که وقتی بولتن جشنواره را دیدم که اسامی کارگردانان و عکس های سی فیلم برگزیده را چاپ کرده بودند، با اسم آشنای « کریم لک زاده » هم مواجه شدم که برای جشنواره فیلم فرستاده بود و مثل من دستش خالی مانده بود. درباره ی کارهای خوبِ لک زاده، در روزنوشت های جشنواره ی فیلم کوتاه، مطالبی نوشته ام. بهرحال تجربه ی خوب و لحظات هیجان انگیزی بود که از سر گذراندم و بابت نتیجه اش هم خوشحالم. حالا اگر فرصتی شد، فیلم را برای اینکه شما هم ببینید، در سایت خواهم گذاشت. عکس هایی از جشنواره را هم می توانید در این ( اینجا ) ببینید؛ البته من در عکس ها نیستم! در ضمن آب را هم کمتر مصرف کنید لطفاً. واقعاً کمتر مصرف کنید.

زنِ زیبایی آمد لب رود

آب را گِل نکنیم

روی زیبا دو برابر شده است

۲ دیدگاه به “جشنواره ی فیلم های موبایلی درباره ی کمبود آب و ایده ی من”

  1. KAKADOO91 گفت:

    لیست اعلام اسامی برگزیدگان رو نگاه میکردم ، کاش تو این اعلام هم پرانتز دور “هم” رعایت شده بود!

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم