نگاهی به فیلم دو

نگاهی به فیلم دو

  • بازیگران: پرویز پرستویی ـ مهتاب نصیرپور ـ سوگل خلیقی و …
  • نویسنده و کارگردان: سهیلا گلستانی
  • ۹۰ دقیقه؛ سال ۱۳۹۳
  • ستاره‌ها: ۱ از ۵
  • این یادداشت در شماره‌ی ۵۰۷ مجله‌ی «فیلم» منتشر شده است.

 

دو دوتا، چهارتا

 

خلاصه‌ی داستان: بهمن سپهری بعد از سال‌ها از آلمان به ایران می‌آید تا ملک و املاکش را بفروشد، کارهای انحصاروراثت را انجام بدهد و دوباره به آلمان برگردد. پری خدمتکاری‌ست که وارد خانه‌ی قدیمی و فرسوده‌ی بهمن می‌شود تا برای مدتی که او می‌خواهد کارهایش را انجام بدهد، به خانه رسیدگی کند. خانه‌ای ریخت‌وپاش که بهمن آن را به همراه تمام وسایل داخلش به فروش گذاشته است. زندگی پری هم از سوی دیگر به همین شکل بهم‌ریخته است: او از طرف پسرش عباس از خانه رانده شده و حالا در خانه‌ای پرجمعیت زندگی می‌کند و با دختر صاحبخانه، سمانه رابطه‌ی بسیار خوبی دارد. سمانه که دختر پرشروشوری‌ست، سودای رفتن به خارج را دارد و وقتی می‌فهمد پری در خانه بهمن کار می‌کند، به شکلی خودش را وارد خانه می‌کند …

 

یادداشت: این درست است که یکی از ریزه‌کاری‌های فیلم‌نامه‌نویسی دادن اطلاعات قطره‌چکانی و تشنه‌نگه‌داشتن تماشاگر است، اما این‌که او را تشنه از چشمه برگردانیم بحث دیگری‌ست. در شیوه‌ی اطلاعات‌‌دهی هم باید اندازه نگه داشت وگرنه بی‌جهت ذهن تماشاگر درگیر و خسته می‌شود و فیلم اگر هم نقطه‌ی مثبتی داشته باشد، لنگ خواهد زد. حساب دو دو تا، چهارتاست؛ وقتی از روی عمد اطلاعات داده نشود، دائم پنهان‌کاری و در این کار افراط شود، تماشاگر هم فیلم را پس می‌زند. این آفتی‌ست که دو به آن دچار است؛ به عنوان مثال رسیده‌ایم دقیقه‌ی چهل داستان و تازه متوجه می‌شویم که سمانه نه دختر پری، بلکه دختر صاحبخانه‌ی اوست. اما نکته‌ی دیگر این است که نه تنها در دادن اطلاعات خست به خرج داده می‌شود بلکه از جایی به بعد متوجه می‌شویم این اطلاعات‌دهی پر از تأخیری نه یک تکنیک عامدانه بلکه ایراد کار است.

 دیدن بعضی از فیلم‌ها دقت بیش‌تری می‌طلبد. باید بعد از پایان‌شان، بار دیگر دیده شوند تا بلکه دیالوگی،‌ صحنه‌ای یا لحظه‌ای از دست‌ در رفته باشد که همان باعث شود جاهای خالی ذهن تماشاگر پر ‌شود. بعد از دیدن دو ممکن است به این فکر کنید که نکند شما تنها کسی هستید که نتوانسته‌اید بفهمید چرا بهمن پری را به دکتر می‌برد؟ یا مشکل عباس با مادرش پری چیست که او را از خانه بیرون انداخته است؟ یا چرا زن عباس بیمار است و این را به گردن پری انداخته‌اند؟ یا چرا سمانه آن‌طور بی‌محابا به خانه‌ی بهمن می‌آید و آن‌طور با خشونت از او طلب پول پری را می‌کند در حالی که تا پیش از این او دختری آرام و منطقی به نظر می‌رسید؟ چرا در ادامه‌ی همین درخواست، چنان واکنش عجیبی نشان می‌دهد؟ همه‌چیز آن‌قدر جای سئوال دارد که شاید تصور کنید با دیدن دوباره‌ی فیلم به جواب این پرسش‌ها خواهید رسید بلکه چیزی را از دست داده باشید. اما شاید حتی با چند بار دیدن آن هم به نتیجه‌ای نرسید. یک مثال: سمانه با ترس‌ولرز به پری می‌گوید که طی درگیری با بهمن موجب مرگ او شده است. پری به خانه‌ی بهمن می‌رود و با روشن کردن چراغ، از دیدن چیزی که احتمالاً بدن بی‌هوش بهمن است می‌ترسد. کمی بعد همان‌طور که پری در خانه می‌چرخد، بهمن بلند می‌شود و از خانه بیرون می‌رود و در را به روی پری می‌بندد. این‌جا مخاطب حیران می‌ماند که قضیه چیست؟ چرا بهمن آن‌طور ناگهانی از خانه بیرون می‌رود و در صحنه‌ی بعد بدون حتی یک زخم روی صورتش او را سرحال در مهمانی می‌بینیم؟ چرا کارگردان از نشان دادن موقعیت بهمن ـ که سمانه را در حدی ترسانده بود که گمان می‌بُرد باعث مرگ ناخواسته‌ی او شده ـ سر باز می‌زند؟ این‌جا دیگر بحث اطلاعات قطره‌چکانی و دکوپاژهای مینی‌مالیستی کارگردان مطرح نیست، این‌جا ضعف در فیلم‌نامه و تسلیم شدن کارگردان به این فیلم‌نامه مطرح است. یا در صحنه‌ای که طی آن بهمن، پری را به دکتر می‌برد. در این قسمت دقیقاً چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ مشکل پری چیست و چرا بهمن تصمیم می‌گیرد او را به دکتر ببرد؟

ساختار فیلم با کنار هم چیدن پازل‌گونه‌ی قصه‌ی آدم‌هایش و انتخاب بخش‌هایی دست‌چین شده از زندگی آن‌ها، ساختاری مدرن را در نظر دارد که از کنار هم چیده شدن این بخش‌های مختلف بدون این‌که قرار باشد رابطه‌ای علت و معلولی بین‌شان برقرار باشد، روایت پیش می‌رود و به نتیجه می‌رسد. اما هر چند در چنین فیلم‌هایی قرار نیست صحنه‌های مجزا به هم ربط پیدا کنند، همان صحنه‌های مجزا در پیشبرد داستان و مضمون تأثیرگذارند و حضورشان در ساختار فیلم دلیل دارد. اما با این صحنه‌هایی که فیلم برای مخاطب ترتیب دیده، چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ مثلاً صحنه‌ای که پری، سمانه را به خیاطی برده تا لباس دوخته‌شده‌ی او را بر تنش امتحان کند چه کارکردی دارد؟ نشان می‌دهد پری برای سمانه خواب و خیال ازدواج دارد؟ اگر چنین است چرا در هیچ جای دیگر نشانه‌ای مبنی بر این آرزو نمی‌بینیم؟ جلوتر می‌رویم به جایی که پری و همسایه‌ها به پیک‌نیک می‌روند. این صحنه که اتفاقاً در اوج دراماتیک داستان اتفاق می‌افتد و حال‌وهوای شادش ربطی به لحظه‌های تلخ داستان پیدا نمی‌کند چه کاربردی دارد جز پر کردن زمان فیلم؟ یا باز هم جلوتر، بهمن به همراه دو نفر (که نمی‌فهمیم چه رابطه‌ای با او دارند) به دیدن زمین‌های خود می‌رود. چه نکته‌ای در این صحنه برای مخاطب روشن می‌شود؟ یا آن صحنه‌ی طولانی مهمانی رفتن بهمن نزد خانواده‌اش (با آن همه آدمی که جز شلوغ کردن صحنه کاربرد دیگری ندارند) و شام خوردن با آن‌ها معنایش چیست؟ با این حساب وقتی نویسنده و کارگردان به موتیف‌هایی نظیر موش‌هایی که در خانه‌ی بهمن هستند و او دوست دارد آن‌ها را زنده بگیرد به جای این‌که از مرگ موش استفاده کند و یا خونی که روی لباس برخی از آدم‌های داستان می‌بینیم، اشاره‌هایی مستقیم می‌کند، همه‌چیز رنگ‌وبویی تحمیلی پیدا می‌کند که به دلیل سست بودن داستان، نمی‌توانیم جایگاه درستی برای آن‌ها پیدا کنیم تا به پیام مورد نظر سازنده برسیم. دو دوتا، چهارتا؛ وقتی کلیت لنگ بزند، پرداختن به جزئیات بی‌ثمر است هر چند این جزئیات خوب اجرا شده باشند.

۲۴ دیدگاه به “نگاهی به فیلم دو”

  1. coldplay گفت:

    تبریک.مجله فیلم حرف نداره.
    این فیلم در بازار هست یا در حال اکرانه؟سهیلا گلستانی لا پرستویی رابطه فامیلی چیزی دارن ک انقدر همکاری می کنن؟فیلم های خوبی هم ندارن آخه.

  2. نگین گفت:

    من که واقعا از نام فیلم و ارتباطش با فیلم و اصلا خود فیلم و پوستر فیلم هیچی سر در نیاوردم که البته شما توضیحات خوبی دادید.ممنون
    اما خب را من هم هستم!

    • damoon گفت:

      جالب اینجاست که خودِ عوامل هم از این چیزهایی که گفتید سر در نیاورده بودند و هنگام ساخت فیلم بین عوامل سر صحنه بر سر همین قضیه درگیری پیش آمده بود و پروژه داشت می خوابید!

  3. احمد سلیمی گفت:

    به نظر من پیام اصلی فیلم این بود که وقتی برای چیزهای بی اهمیت مثل موش گرفتن انرژی زیادی بزاری دیگه برا چیزهای مهمتر مثل آبرو، مال و … انرژی نخواهی داشت بهمین خاطر بود که حوصله رد کردن پری و سمانه را نداشت.

  4. سیا گفت:

    من فکر میکنم مواجه با مشکلات جنسی و دو نشان زوج و محدودیت در روابط ایران و زجر موجودات مثه مردم معمولی و سد در روابط مرد و زن

  5. سیا گفت:

    پری به همین واسطه از میشه رابطه احساسی با اون دختره و طبقه پایین بهمن که در فیلم سراغشو میگیره از بهمن و میگه منتظرش میمونم پوشش لباس عروس مانند در خانه بهمن وقتی که پست چی میاد و بازی های عاشقانه. پری با اون دختره و ابروی پسر پری و اسرار در قطع روابطش با مرد و عیب دونستن اون

  6. سیا گفت:

    کمی بیشتر به فیلم دقت کنید خواهشا یکم ضعیفه اما اینقدر که ادمین کوبوندش نیست با فیلترهای ایران اوکیه

  7. نرگس گفت:

    حیف از وقتی که گذاشتم و این فیلم رو دیدم, از پرویز پرستویی بعید بود که این فیلم مزخرف شرکت کنه

  8. مهسا گفت:

    والا منم نفهمیدم چی شد!به ندرت پیش میاد فیلمی رو ببینم ولی نگیرم چی شد.اونجا که بهمن با اون خانم و آقا توی ماشینش داشت رانندگی میکرد و دنده ماشینش رو دو بود من احتمال دادم الان اتفاقی بیوفته و اسم فیلمم واسه خاطر دنده ست.اونجا هم که بهمن پری رو میبره دکتر چون پری میترسه از اون آقایی که صیغه ش شده باردار باشه و پری داستانو واسه بهمن تعریف کرده.ولی متوجه نشدم چه اتفاقی بین سمانه و بهمن افتاد!گرچه از دگمه کنده شده لباس بهمن به حدیایی زدم…در هر حال موفق باشن از اینکه انقد همه رو دچار سرگیجه کردن ممنون😉

  9. ندا گفت:

    زن و مردی را میگوید که بی هیچ پند و گفتار و با کمترین کردار کم توقع و آرام بودند با نهایت زندگی تلخی که داشتند نسبت به هم محترم بودند و شریف و حدشان را میدانستند

  10. فرزین گفت:

    با تشکر از نقدتون
    واقعا نفهمیدم چی شد اولین باری بود چنین فیلمی گنگی دیدم اومدم نقد ها رو ببینم که بدونم ببینم موضوع فیلم چی بوده دونستم که هیچ کس پی به موضوع فیلم نبرده

  11. قاصدک گفت:

    متاسفانه بعد از مدتها تصمیم گرفتم یه فیلم ایرانی ببینم اونم تو روز عید
    که فکر کنم وقتم رو به هدر دادم
    از هیچی سر در نیوردم یه فیلم گنگ و نافرجام و نچسب بود که اصلا از تماشای اون لذت که نبردم هیچ پشیمونم شدم

  12. شیرین صفوی گفت:

    ترو خدا اگه کسی فهمید بهم بگه !!!!!!

  13. امین گفت:

    این فیلم اینقدر گنگ بود که من بعضی لحظات را دوباره نگاه میکردم که شاید چیزی بود و من ندیدم
    و درنهایت بی سر وته تمام شد
    از بازیگرها معروف بعید بود چنین فیلمی

  14. فریبا گفت:

    افتضاح بود . فقط تعجب کردم چرا جناب آقای پرویز پرستویی در چنین فیلمی با این فیلمنامه ضعیف بازی کرده

  15. مهتاب گفت:

    افتضاح, بی سر و ته, مزخرف. خونه پر از آدم بود سمانه کِی با بهمن درگیر شد و دزدی کرد و کسی هم متوجه نشد. مگه قراره زن صیغه ای به دکتر زنان در مورد روابط جنسیش توضیح بده که بهمن رو با خودش میبره مطب؟؟!! اونم پزشک آشنا با بهمن و هزاران ابهام دیگه. حیف از وقت گرانبها

  16. محمد مقدم گفت:

    خیلی عصبانی شدم بابت وقتی که برای این اثر مزخرف و مایه ی ننگ سینمای ایران گذاشتم ، متعجبم و بیشتر متاسف برای جناب پرستویی و خانم نصیرپور از اینکه ….

  17. مهتاب گفت:

    من روی شناختی که از پرویز پرستویی داشتم و چکیده ای از فیلم خوندم ، فیلم رو دیدم ولی واقعا مزخرف بود دقیقا ایراداتی که به فیلم‌ نوشتید بجاست

  18. شيوا گفت:

    صابر ابر کجای فیلم بود؟

  19. بابک گفت:

    به نظر من پری با سمانه یک رابطه عشقی داشتند بیشتر این حس را القا میکردند که یک رابطه فراتر از رابطه دو زن باشد یعنی بگونه ای انحراف اخلاقی بین ان دو حاکم بود بخصوص صحنه ای که پشت ملافه های اویزان سمانه را میبیند دست به سر و رویش میکشد نگاه عاشقانه میکند و میگوید برو کنار میخوام بخوابم

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم