شمارهی اول شهریور هم با کلی مطلب خواندنی منتشر شد. دو تا از مطالبی که توصیه میکنم حتماً بخوانید، یکی مصاحبهی آقای گلمکانیست با سروش رضایی که چند سالیست انیمیشنهایش با نام برند «سوریلند» در فضای مجازی دست به دست میچرخد و حسابی معروف شده است. مصاحبهی بامزهای از کار در آمده و نشان میدهد که میشود فقط با کمی خلاقیت و البته مقدار زیادی شانس (!) هم پولدار شد، هم معروف. مطلب بعدی در بخش سینمای جهان چاپ شده و دربارهی بازیگرانیست که در فیلمها صرفاً در نقش جسد ظاهر میشوند و اتفاقاً پول خوبی هم به جیب میزنند. این مطلب نشان میدهد این بازیگران برای اینکه جسد خوبی باشند، چه میکنند و چهقدر دستمزد میگیرند. به هر حال مردن هم راه و روش خودش را دارد! اما مطالب من: یک یادداشت نوشتهام بر ساعت ۵ عصر (مهران مدیری) با نام «پنجاه سالگی» که همینجا بگویم فیلم نسبتاً موفقیست. یادداشت بعدیام با نام «ذاتاً کلیشهای» را بر بیستویک روز بعد (محمدرضا خردمندان) نوشتهام که از تیتر یادداشت هم پیداست که نظرم دربارهی فیلم چیست. یادداشت سوم را هم بر یک فیلم خوب خارجی به نام شهر گمشدهی زد (جیمز گری) نوشتهام که دیدنش را قطعاً توصیه میکنم. حالا یادداشت را هم نخواندید، چیزی را از دست ندادهاید، اما فیلم را نبینید، حتماً چیزی را از دست میدهید…در نهایت فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد…. آب را هم هدر ندهید لطفاً، مراعات کنید.
پاسخ دادن