گهگداری در اینستاگرام نگاهی کلی به «پیج»های مختلف میاندازم و در این گشتوگذار جسته و گریخته، چیزهایی نظرم را جلب میکند. نمیدانم چرا یک چیزهایی که مد میشود، بقیه بدون فکر و اندیشه، دنبال این مدها راه میافتند بدون اینکه از خودشان بپرسند این کاری که دارم میکنم یعنی چه؟! مثلاً یکی از چیزهایی که روی مخ من است که البته چندان هم مهم نیست (وگرنه روی مخم نبود!)، برمیگردد به انواع و اقسام تکآهنگها و آلبومهایی که ردیف به ردیف خوانندگان سر از تخم درآوردهی این مملکت، هر روز در فضای مجازی از جمله در همین اینستاگرام منتشر میکنند. معلوم نیست چرا نام تمام آلبومها یا تکآهنگهایشان با حروف «پینگلیشی» نوشته میشود. یکی هم نیست بپرسد اگر قرار است این را برای مردم ایران پخش کنید، پس چرا فارسی نمینویسید؟ اگر میخواهید دنیا را بشکافید پس چرا انگلیسی نمینویسد و «پینگلیشی» بلغور میکنید؟ واقعاً متوجه نمیشوم قصدشان از اینگونه نوشتن چیست. البته این، آن ماجرای اصلی نیست. ماجرای اصلی برمیگردد به «پیج»های هنرمندان سینمای ایران. نمیدانم چند وقت، ولی الان مد این است که آقا یا خانم هنرمند، یک عکس شش در هشت از خودش میگذارد (برایش هم مهم نیست چه قیافهای دارد و ممکن است ملت از دیدن اندام نخراشیدهاش بترسند. به هر حال هنرمند است و حق دارد) بعد زیر عکس، یک جملهی فیلسوفانهی استخوانترکان، یا یک شعر دهانپرکن پست میکند. حالا مهم نیست اصلاً آن فیلسوف را بشناسد یا چیزی از آن شاعر خوانده باشد. این هم مهم نیست که معنای آن جمله یا شعر چیست. حتی این هم مهم نیست که این جمله یا آن شعر، چه ربطی به عکس خودش پیدا میکند. باور بفرمایید وقتی این پستها را میبینم، که تعدادشان روز به روز هم زیادتر میشود، حرص میخورم. خب آقا و خانم حسابی! وقتی حرفی ندارید بزنید، نزنید، مگر مجبورتان کردهاند؟! اصلاً چه اصراریست عکس خودتان را با این جملههای قلمبهسلمبه و شعرهای گاه بیسروته، یکجا بیاورید؟ اینها چه ربطی به هم دارند؟ آقای هنرمندی که چهرهی نامیزانش، از منِ نخراشیده و نتراشیده هم ترسناکتر است، عکس خودش را با اعتماد به نفسی خاص، در اینستاگرام گذاشته و بعد زیرش جملهای از فلان فیلسوف در باب زیبایی نوشته. خب برادر من، نکنید از این کارها! حالا آن جمله را هم مینویسی، بنویس، اما دیگر چرا عکس خودت را میچسبانی آن وسط؟ یا اگر عکسات را پست میکنی، دیگر این قر و فرها چیست؟ از این بیذوقیها و بیفکریها و «نداری»ها، آدم متعجب میماند. من که حرص میخورم، شما را نمیدانم. میفرمایید «اصلاً به تو چه؟ هر کسی دوست دارد هر چیزی در صفحهی شخصیاش بنویسد و بچسباند؟» خیلیخب، من دیگر حرفی ندارم.اصلاً به من چه! ممنون. روز به خیر.
درست در مقابل اینستاگرام هنرمندان خارجی ، اغلب هنر عکاسی می بینی و خیلی کم دیدم مرتب از عکس صورت بزارن
دقیقاً.
آخ که به چه نکته ی مهمی اشاره کردی…متاسفانه با این روند جایگاه و ارزش ادبی برخی جملات و اشعار هم نزول پیدا میکنه و به نوعی دم دستی میشه