سال ۹۶ نصف شد و شمارهی جدید مجله، روز اول مهر، روز شروع مدارس مزخرفی که میرفتیم، روی دکهها آمد. هر کسی عکس روی جلد را که ببیند، همچنان که موقع صفحهبندی خودم دیدم و توی ذوقم خورد، شاید کمی توی ذوقش بخورد، اما خب، مجله «فیلم» است و این کارهایش! ورق بزنید و به صفحههایش نگاهی بیندازید، مطالب خوبی دارد. مطلبی که من این شماره دارم، برای اولینبار، در بخش سنتی «نمای درشت» مجله چاپ شده است. میدانید که «نمای درشت» به معرفی فیلمهای مهم روز دنیا میپردازد و تقریباً پروندهای پر از مصاحبه و نقد و حاشیه دربارهی آن فیلمهاست. «نمای درشت» این شماره اختصاص دارد به دانکرک (کریستوفر نولان). مطلبی که از من با عنوان «نوای ناامیدکنندهی “همین کافیه”» منتشر شده، دربارهی مقایسهی تطبیقی فیلمی مهجور به همین نام (دانکرک) که در سال ۱۹۵۸ توسط فیلمساز ناآشنایی به نام لزلی نورمن ساخته شده با فیلم دانکرک نولان است. نولان در مصاحبهای که در همین پرونده چاپ شده، چنان حرف میزند که گویا از چنین ساختهای خبر ندارد و آن را ندیده. اما من در این نوشته سعی کردهام علاوه بر پرداختن به دو فیلم، از جنبههای تکنیکی و مضمونی، به این بپردازم که نولان راست میگوید یا دروغ! خلاصه خواستهایم مچ نولان را باز کنیم و پتهاش را بریزیم روی آب! خودتان بخوانید و ببینید و قضاوت کنید. در نهایت، فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد… ضمن اینکه اجازه ندهید معلمها هر چه دلشان خواست به بچههایتان بگویند. به بچهها گوشزد کنید که زندگی بزرگتر از این حرفهاییست که این خانمها و آقایان ردیف میکنند.
بتازگی نگار را دیدم.
مزخرف و شرم آور.لعنت بر سازنده اش
نه در این حد!