میچیو علیه هاتسو
خلاصهی داستان: میچیو و هاتسو زندگی چندان گرمی ندارند. میچیو از کارهای تکراری خانه و هر صبح و ناهار و شام غذا درست کردن و رسیدن به شکم هاتسو خسته شده است. او دوست دارد از دست این روزمرگی خستهکننده خلاص شود. حضور خواهرزادهی هاتسو، ساتوکو، که به شکل غافلگیرکنندهای از توکیو نزد آنها آمده، میچیو را بیش از پیش به این فکر میاندازد که زندگیاش تاکنون به هدر رفته است …
یادداشت: در قسمتی از فیلم، میچیو در جمع دوستان قدیمیاش میخواهد برای ساعتی هم که شده، دور از خانه و آشپزخانه و اجاق گاز و هاتسوی بیاحساس و خستهکننده، لحظاتی خوش باشد، خودش باشد. دوستان دربارهی زندگیهایشان میگویند و وقتی یکی از آنها از میچیو میپرسد که با شوهرش از چه چیزهایی حرف میزنند و چه میکنند؟ میچیو اینگونه جواب میدهد: «من گربه دارم!». میچیو وقتی به همراه ساتوکو به توکیو میرود، بیش از آنکه نگران هاتسو باشد، نگران گربهاش است. انگار این گربه تبدیل شده به تنها دلگرمی میچیو در خانهای بیروح که فقط آشپزخانهاش و البته دهان و شکم مرد خانهاش بهگرمی کار میکند. میچیو آنطور که خودش هم در نریشن ابتدایی فیلم میگوید، در توکیو عاشق شد و برای عشقش به اوزاکا آمد و ماندگار شد. اما بعد از پنج سال، حالا میبیند این، آن چیزی نبود که دنبالش میگشت.
دنبال زندگی بهتری هستیم و همگیمان هم در دورانی از زندگی به این فکر میکنیم که به آن چیزی که میخواستهایم نرسیدهایم. هنوز نرسیدهایم. دیگر همهچیز برایمان تکراری میشود. حتی خوردن و خوابیدن هم به نظرمان امری مسخره و تکراری میرسد. میخواهیم بزنیم زیر همهچیز و زندگیمان را عوض کنیم، هر چند به شکل خندهداری، خیلیهامان فقط به عوض کردن زندگی فکر میکنیم اما در عمل، آش همان آش است و کاسه همان کاسه. میچیو هم در واقع مدتیست که درگیر این روزمرگی و کسالت شده است. او میخواهد کارهای زیادی بکند اما شاید توان و موقعیتش را نداشته باشد. آن هم در جامعهای که زنها بیشتر در خانه هستند و کارها را رفع و رجوع میکنند. اما قدرت حرکت و عمل کردن را ساتوکوی جوان به میچیو میدهد. میچیو با دیدن او، انگار یاد جوانی هدررفتهی خودش میافتد و اینجاست که موتور داستان روشن میشود تا میچیو آن چیزی را که در فکرش هست، عملی کند. این که ساتوکو، خواهرزادهی همسرش، آزاد و رها، مخفیانه و دور از چشم خانواده، از توکیو نزد آنها آمده، اینکه مجرد است و لابد درگیر روزمرگیها نشده و حالش را میبرد، اینها چیزهاییست که میچیو را آزار میدهد هر چند آن را در چهرهی شیرین و دوستداشتنی و محجوب ستسوکو هارا نبینیم. انتخاب او برای این نقش، انتخاب درستیست. تمایل میچیو و حسادتش به ساتوکوی جوان را نباید از چهرهی او بخوانیم.
کمی بعد، برخورد میچیو با پسرعموی بانکدارش، پسرعمویی که انگار در گذشته او را میخواسته، عامل جلوبرندهی دیگریست که میچیو را دچار عصیان میکند. اگر جونا کریمر (مریل استریپ) در کریمر علیه کریمر (رابرت بنتون) (اینجا) یک روز صبح از خواب بیدار میشود و احساس میکند نمیتواند این زندگی خستهکننده را تحمل کند و در نتیجه همسر و فرزند را میگذارد و میرود، اینجا میچیو هزار و یک دلیل قابل لمس برای ترک کردن خانهاش دارد. اصلاً وقتی به هاتسو میگوید: «هر وقت منو میبینی، گشنته»، دلمان برایش میسوزد و به او حق میدهیم. او هاتسو را میگذارد و همراه با ساتوکو به توکیو میرود تا به قول خودش: «دارم میرم به یه سری چیزا فکر کنم.»
اما سوی دیگر ماجرا هم هاتسو است و ناروسه نمیخواهد با این جفایی که در قبال همسرش مرتکب شده، او را انسان بدکاری معرفی کند. او هم مردیست مثل همهی مردها با تمام خستگیهای جسمی و روحی و البته هوا و هوسهایی که گاه و بیگاه به سراغش میآیند. او با دیدن ساتوکو، انگار به یاد جوانی از دسترفتهاش میافتد و تروتازگی، آن چیزی که شاید در میچیو از بین رفته، را در ساتوکو مییابد. هم ما و هم میچیو، به او شک میکنیم. مخصوصاً وقتی که با عشوهگریهای ساتوکو، برای لحظههایی انگار گولش را میخورد و خیلی کوتاه به آغوشش میافتد. اما میبینیم و میدانیم که ماجرا آنطور که میچیو تصور میکند، نیست. وقتی میچیو به توکیو میرود و هاتسو تنها میماند، زنهای همسایه، به سراغ مرد میآیند اما هاتسو اتفاقاً اهل خیانت نیست هر چند موقعیتش را هم دارد. ناروسه با این شیوه، به هاتسو هم نزدیک میشود تا یکطرفه به قاضی نرفته باشیم. در نهایت این هاتسو است که به توکیو میآید تا میچیو را برگرداند. خوب میدانیم که آنها باز هم در نهایت کنار هم خوشبخت خواهند بود. اما نکته اینجاست که برای فهمیدن این مطلب، باید چنین اتفاقهایی پیش میآمد. گاهی برای اینکه قدر چیزی را بدانیم، باید از دستش بدهیم. میچیو و هاتسو، برای اینکه بدانند چهقدر عاشق هم هستند، باید یکدیگر را ترک میکردند.
مرسی برای معرفی فیلم های خوب …متاسفانه نمیتونم فیلم the family محصول ۱۹۸۷ رو پیدا کنم …هر چی هست برای دانلود فیلم رابرت دنیرو ۲۰۱۳ هست …
نقد فیلم فمیلی قدیمی رو اینجا خوندم و خیلی دوست دارم ببینمش ..راهنمایی میفرمایید؟
سلام و ممنون از شما. سعی می کنم به آدرس ایمیل تان چیزی بفرستم.
ممنونم فراوون
دوستان عزیز آرشیو ۲ ترابایتی گلچین با بالاترین کیفیت ۱۰۸۰ بلوری دارم حدود ۹۰۰ فیلم و انیمیشن و مستند و حدود ۳۰ سریال برتر فقط بلوری ۱۰۸۰ مخصوص کسانی که به کیفیت اهمیت زیادی میدهند کل آرشیو ۱۰۰ تومان تمامی سریال های در حال پخش هم آپدیت میباشند تماس و ارسال لیست در تلگرام ۰۹۳۷۲۰۲۳۹۷۶