هر چه دشواری‌های زندگی‌مان بیشتر باشد، به همان نسبت، تصویر جذاب یک گل، بیشتر تحت تأثیرمان قرار می‌دهد. اشک‌هایی که جاری می‌شود ـ اگر جاری شود ـ در واکنش به غم‌انگیز بودن تصویر نیست، بلکه به دلیل زیبایی آن است.

اگر زندگی دشوار نبود، زیبایی جذابیتی را که داشت، نمی‌داشت. اگر برنامه‌ای داشتیم برای درست کردن «رباتی» که بتواند از زیبایی لذت ببرد، مجبور بودیم کاری به‌ظاهر ظالمانه انجام دهیم، این که مطمئن شویم بتواند از خودش متنفر باشد، احساس سرخوردگی و اغتشاش کند، رنج بکشد و آرزو کند ای کاش رنج نمی‌برد زیرا با چنین پس‌زمینه‌ای است که هنرِ زیبا به عوض آن که فقط خوب باشد، برایمان اهمیت پیدا می‌کند. جای نگرانی نیست، چون تا چند قرن آینده، به حدی مشکل خواهیم داشت که تصاویر «قشنگ» در خظر از دست دادن نفوذشان بر ما نخواهند بود.

 

توضیح: املای کلمات، فاصله‌گذاری‌ها، علائم و به طور کلی ساختار نوشتاری این متن عیناً از روی متن کتاب پیاده شده است.

 

پی‌نوشت: قبلاً همین‌جا بارها درباره‌ی آلن دوباتن صحبت کرده‌ام و بخش‌هایی از کتاب‌های مختلفش را آورده‌ام. برای مشاهده‌ی آن‌ها، می‌توانید به بخش «تک‌گویی درونی» بروید. این عارف، دانشمند، فیلسوف، جامعه‌شناس، روانشناس و از همه مهمتر، نویسنده، کاری با شما می‌کند که به دوروبرتان نگاهی دقیق‌تر بیندازید و معنای زندگی را جستجو کنید. باعث می‌شود به هر حال حتی شده توجیهی برای زندگی کردن‌تان پیدا کنید. این مرد عالی‌ست و خواندن کتاب‌هایش بر هر انسانی واجب.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم