کمی حساب ماه و سال از دستم خارج شد و سالگرد هفتسالگی «سینمای خانگی من» را که قاعدتاً باید در خرداد برگزار میکردم، فراموش کردم. یک شب ناگهان یادم آمد که هر سال، روزی میانههای خرداد، از اضافه شدن عمر سایت خبر میدادم، ولی حالا تیرماه شده و ماجرا به کل از ذهنم پریده. اما واقعاً دو هفته اینطرف یا سه هفته آنطرف چه فرقی میکند؟ به جای حرفهای احساسی، بهتراست چند نکتهای را با شما در میان بگذارم، که روز تولد سایت، بهترین موقعیت است برای این حرفها.
یک: میدانم که مواقعی سر وقت، هر دو روز یا سه روز در میان، مطلب جدیدی پست نمیکنم و گاهی بین دو مطلب، حتی یک هفته هم فاصله میافتد. گاهی آنقدر مشغله زیاد است که فرصت نمیکنم مطلب جدیدی بنویسم. گاهی هم البته مسافرتهایم موجب این وقفه میشود. الان فرصت خوبیست که از همان اندکخوانندههایی که نوشتههایم را تعقیب میکنند، عذرخواهی کنم. حتیالامکان سعی میکنم این اتفاق نیفتد ولی گاهی واقعاً فرصت نمیکنم.
دو: خیلی دوست دارم بعد از هفتسال، سر و شکل سایت را تغییری بدهم و کمی حرفهایترش کنم، اما هنوز فرصتش پیش نیامده و آدمش را پیدا نکردهام و البته کمکاری خودم هم در این قضیه دخیل است. تلاش میکنم در آیندهای نزدیک، تغییراتی هر چند جزئی در شکل و قیافهی سایت به وجود بیاورم که خوانندههای پیگیر، از دیدن ریخت یکنواختش خسته نشوند.
سه: برای بار چندم این را میگویم که گاهی با مراجعه به نقدهای قدیمیام، احساس شرمساری میکنم. میدانم که بعضیهاشان خیلی بد و ناپخته نوشته شدهاند و مثلاً اگر قرار بود الان بنویسمشان قطعاً جور دیگری مینوشتم. بعضی از خوانندگان گذری، گاهی مستقیم به فلان مطلب که پنجشش سال پیش نوشتهام مراجعه میکنند و با دیدن متن ضعیفش، اینطور استنباط میکنند که طرف (یعنی من!) کلاً از مرحله پرت است. خب حق هم دارند. هر چند همین الان هم به هیچ عنوان ادعایی ندارم، اما به هرحال از آنجایی که نابغه نیستم، بهمرور زمان سعی میکنم بهتر شوم.
چهار: خیلیوقتها خوانندگان کامنت میگذارند و دربارهی فیلمی که دیدهاند و من یادداشتی بر آن نوشتهام، پرسشهای ریزبینانهای دربارهی محتوای داستان میپرسند. من هم معمولاً جوابم این است که: ((یادم نیست.)) زیاد فیلم دیدن، باعث میشود در انبوه داستانها و شخصیتها و پیچوخمها، خیلی موارد از ذهن آدم بیرون برود. در نتیجه واقعاً جزئیات خیلی از فیلمها به یادم نمیماند مگر اینکه دوباره آنها را ببینم که معمولاً این اتفاق نمیافتد مگر چند فیلم خاص که تعدادشان به اندازهی انگشتان یک دست است. در نتیجه همینجا از دوستانی که کامنت میگذارند و از من دربارهی جزئیات داستان یک فیلم میپرسند و من آن داستان خاص را به یاد نمیآورم، عذرخواهی میکنم؛ ((واقعاً یادم نیست!))
پنج: علاوه بر مطالبی که در «سینمای خانگی من» مینویسم، در فیسبوک (به آدرسDamoon ghanabarzadeh) و اینستاگرام (به آدرس Damoon_ghnbrzdh ) هم فعال هستم و ضمن معرفی پستهای جدید سایت و لینک مطالب، چیزهای دیگری هم مینویسم، از جمله دربارهی سفرهایم. که اگر دوست داشته باشید، میتوانید در این صفحهها هم دنبالم کنید.
شش: پیشنهادی، انتقادی، بدوبیراهی، تشویقی، چیزی اگر هست، با کمال میل خوشحال میشوم بشنوم. قطعاً به دردم خواهند خورد. و خلاصه ممنون از همهی شما که این سالها دنبالم کردید و کموکاستیهایم را نادیده گرفتید.
سلام، تبریک ..
یک پستی داشتید که میخواستید تکمیلش کنید، ده بازیگر زن زیبارو که قدیمی بودند و میخواستید ده بازیگر زن معاصر رو هم اضافه کنید
مرجع: اولین پست بانوهای زیبای من
https://www.cinemaeman.com/4631-%d8%af%d9%87-%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%86%d8%9b-%d8%a8%d8%a7%d9%86%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b2%db%8c%d8%a8%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%86/
همین.
با تشکر
سلام به شما و ممنون بابت تبریک. چه خوب که هنوز آن پست را به یاد دارید :)) خوشحال شدم. چشم، حتماً … در اولین فرصت مینویسمش.
با تبریک هفت سالگی وبلاگ خوبتون.
امیدوارم همیشه موفق باشید.
نقد ۱۹۲۰ هنوز هم برای من از همه عالی تره.
ممنون از شما خوانندهی پیگیر و خوب. لطف کردید. احتمالاً منظورتان ۱۹۲۲ باشد! خیلی هم عالی. خوشحالم که دوست داشتید.
بله، ۱۹۲۲٫ :-)))