نگاهی به فیلم جعبه پاندورا Pandora’s Box

نگاهی به فیلم جعبه پاندورا Pandora’s Box

  • بازیگران: لوئیز بروکس ـ فریتز کوتنر و …
  • فیلم نامه: فرانک وِدِکایند ـ لادیسلاس وایدا ـ جوزف فلیسلر ـ جورج ویلهلم پابست
  • کارگردان: جورج ویلهلم پابست
  • ۱۳۳دقیقه؛ محصول آلمان؛ سال ۱۹۲۹
  • ستاره ها: ۳ از ۵

لولو

خلاصه ی داستان: لولو، دختری جذاب، پر شر و شور و اغواگر است که تقریباً با هر مردی به راحتی رابطه برقرار می کند. او کاری می کند که دکتر شون، با او ازدواج کند و در عین حال پسر دکتر را متوجه خود می کند. شبِ عروسی دکتر و لولو، دکتر که باز هم لولو را با مردان دیگری در حال خوش و بش می بیند، از خود بی خود می شود و بروی او اسلحه می کِشد …

یادداشت: لوئیز بروکس، ستاره ی سینمای صامت، با چهره ای معصومانه و در عین حال زیرکانه، از لولو تصویری بسیار باورپذیر و قابل درک ارائه می دهد. دختری جذاب با رفتارهایی کودکانه که می تواند به راحتی مردها را به خود جلب کند. صحنه ای را به یاد بیاورید که او حاضر نمی شود جلوی نامزد دکتر شون، برقصد، پس قهر می کند و می رود در انباری قائم می شود. بعد که دکتر شون به انباری می آید تا او را راضی کند، لولو شروع می کند به گریه کردن و مثل بچه ها پا به زمین کوبیدن. دقایقی بعد که دکتر می خواهد سیگار روشن کند، لولو در همان حال رو می کند به او و می گوید که اینجا نمی شود سیگار کشید. این جمله را که می گوید احساس می کنید تمام این حرکاتش برای جلب توجه و بازی ست. بعد هم که کم کم عنان دکتر را به دست می گیرد و در نهایت، دکتر تسلیم او می شود. ظرافت داستان اینجاست که هیچ وقت لولو را به چشم یک زن بد یا یک فم فتال نمی بینیم. او انگار از بودن با دیگران لذت می برد. طبیعت او اینگونه است. نکته اینجاست که لولو با یک زن دیگر هم رابطه ای دارد. شاید این فیلم، جزو اولین فیلم هایی باشد که یک رابطه ی همجنس خواهانه را به تصویر می کشد و البته به همین علت هم در زمان خودش، با اعتراضات فراوانی روبرو شده بود. بهرحال این رابطه، هر چند در فیلم بسیار گنگ به تصویر کشیده می شود، ذات معصومانه و لذت طلبانه ی لولو را بیش از پیش برای بیننده روشن می کند. او را زنی می بینیم که نه برای اذیت کردن و سر کار گذاشتن مردها، بلکه به خاطر گرمای وجودش، دوست دارد که با همه ارتباط برقرار کند. اما از آن آنطرف، مردهای دور و برش فقط به یک چیز فکر می کنند. حتی دادستان دادگاه، هنگام خواندن کیفرخواست، نگاههای هوس آلودی به او می اندازد. از زبان همین دادستان است که اسطوره ی جعبه ی پاندورا بازگو می شود. اسطوره ای یونانی رومی که در آن پاندورا، نخستین زنِ روی زمین، جعبه ای را که خدایان، انواع و اقسام بدی ها و بیماری ها را در آن گذاشته اند، از روی کنجکاوی باز می کند و موجب می شود گرفتاری و مصیبت، گریبانگیر همه ی آدم های روی زمین بشود. انگار قرار است لولو به پاندورا تشبیه بشود. انگار او باعث بدبختی و عذاب مردان است. اما مطمئناً اینگونه نیست و همانطور که ذکرش رفت، گرمای وجود لولو است که از سوی مردان به چیزهای دیگری تعبیر می شود. انگار تنها کسی که او را می فهمد، همان کنتس آگوستا ست که رابطه ی همجنس خواهانه با لولو دارد. اوست که در دادگاه، دادستان را به خاطر حکم ناعادلانه اش، زیر باد بد و بیراه می گیرد و از لولو دفاع می کند. او می داند که لولو بی تقصیر است. مردان هر کدام به نحوی می خواهند از او سوء استفاده کنند. نمونه اش همان پیرمردی که از اول داستان وارد زندگی لولو می شود و انگار کارش این است که او را به دست مردان دیگر بسپارد و از این طریق پولی به جیب بزند.

فیلم به علت زمان طولانی اش، کمی خسته کننده می شود و البته در برخی قسمت ها هم کند جلو می رود. ضمن اینکه داستان انسجام خوبی هم ندارد. گاهی از موضوع دور می شود در حالیکه باورپذیری برخی قسمت هایش هم چندان کار راحتی نیست. مثلاً عکس العمل های عجیب و غریب دکتر شون در شب عروسی اش که ناگهان آنطور اسلحه دست می گیرد و قصد کشتن لولو را دارد، مفهوم نیست. معلوم نیست چرا او تا این درجه از لولو متنفر می شود و چرا از همان اول داستان، ازدواج با او را مساوی با مرگ می داند.

     زیر نگاه های هوس آلود ...

زیر نگاه های هوس آلود …

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم