با خیالی آسوده میگویم که بهترین کمدی سال ۹۷ سینمای ایران را رامبد جوان ساخته است. کمدی مفرحی که سرحال و سرپاست و کارگردانی خوبی دارد. ریتم صحنهها، تعقیبوگریزها و اجرایشان حرفهایست و برای رسیدن به این مطلب کافیست به صحنههایی نظیر تعقیبوگریز ابتدایی فیلم و برخورد ماشین پلیس با وانت پر از هندوانه دقت کنید یا از آن بهتر، سکانس پایانی قایقهای موتوری را ببینید که فوقالعاده پرتحرک از کار درآمده و حتی جلوههای کامپیوتریاش هم آنقدر حرفهای کار شده که چندان توی ذوق نمیزند (و البته یکی از بدترین سکانسهای کشوقوس هم برمیگردد به تعقیب دخترقرمزپوش در بازار، که بیجهت طولانیست). ضمن اینکه برای در آوردن این صحنهها، حسابی مایه گذاشتهاند و از پهباد بگیرید تا دوربینهایی برای فیلمبرداری از زیر آب، برای ثبت لحظههای هیجانانگیز استفاده کردهاند. اصولاً قانون مورفی فیلمِ اجراست نه فیلمنامه. شاید بگویید: خب وقتی یک پول حسابی در میان باشد، این کارها که نکتهی خاصی نیست. اما جواب من این است: چهقدر پول داشته باشی مهم نیست، چهگونه خرج کردنش مهم است وگرنه که خیلی از فیلمهای سینمای ایران با بودجههای میلیاردی ساخته میشوند و نتیجهای هم دربر ندارد.
این را هم با خیالی آسوده میگویم که زوج دو امیر جدید و جعفری، بهترین زوج کمدی امسال هستند. جعفری فوقالعاده بامزه است، مخصوصاً وقتی با حالتی عجیب میگوید: «فرخ! تو مهناز افشارم زدی؟!». جدیدی هم خیلیخوب از پس نقش برآمده و نمک دارد.
نکتهی دیگر هم این است که برخلاف خیلی از فیلمهای سینمای ما وحدت موضوعی دارد و آن را تا پایان حفظ میکند؛ فرخ خودش را بدشانس میداند اما در نهایت وقتی عاشق دختر میشود، کمکم اعتقادش را به قوانین مورفی از دست میدهد و سررشتهی امور را خودش به دست میگیرد و در نهایت هم پیروز میشود. تمام! یعنی هم کمی حال کردهاید و هم کمی پند شنیدهاید بدون آنکه توی ذوقتان بخورد.
از ایرادهای فیلمنامه که کم هم نیستند به خاطر فراهم کردن لحظههای بانمک میگذرم که تا همینجا هم متهم هستم به سختگیری و کوتاه نیامدن!
پاسخ دادن