نگاهی به فیلم جوی آدم کش Killer Joe

نگاهی به فیلم جوی آدم کش Killer Joe

  • بازیگران: متیئو مک کاناهی ـ امیل هرش ـ جونو تمپل و …
  • فیلم نامه: تریسی لِتز
  • کارگردان: ویلیام فردکین
  • ۱۰۲ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۱
  • ستاره ها: ۱/۵ از ۵

کُشتنِ مامان

خلاصه ی داستان: کریس که بدهی زیادی دارد تصمیم می گیرد با همدستی پدرش، مادر بی قیدش را بُکُشد و پول بیمه ی عمرش را به جیب بزند. برای این کار، آنها جو که پلیس فاسدی ست را استخدام می کنند. اما جو شرایط سختی برای کار دارد …

یادداشت: باورم نمی شود که فیلمساز با سابقه ای مثل فردکین، چنین فیلم نامنسجم، پخش و پلا و حتی پرت و پلایی ساخته باشد. همینطور که در داستان جلو می رویم، همه چیز همینطور تغییر شکل می دهد! می خواهم بگویم اصلاً معلوم نیست داستان درباره ی کیست و راجع به چیست. لحظه ای انگار جو، آدم اصلی داستان است، لحظه ای دیگر داتی ( دوروتی ) و لحظه ای دیگر کریس ( کریستوفر) و بعد لحظه ای دیگر شاریا، نامادری داتی و کریس. اصلاً همه چیز این فیلم قر و قاطی ست. تا یک جایی ماجرای کُشتن مادر و استخدام جو برای اینکار در جریان است که در این قسمت، داستان به جای آنکه در طول پیش برود، در عرض، گشاد می شود. سکانس ها عموماً طولانی هستند و انگار پیش نمی روند. بعد ناگهان از میانه ی داستان، کریس از جو می خواهد که دست از سر خواهرش بردارد و اصلاً از خیر کُشتن مادر بگذرد. معلوم نیست چرا اینقدر بی مقدمه و ناگهانی و کاملاً بی دلیل، کریس چنین تصمیمی می گیرد. واقعاً آدم سر در نمی آورد کریسی که آنطور برای کُشتن مادر نقشه می کشید و داتی را به عنوان ضمانت پولی که قرار بود به جو بدهد، در اختیارش گذاشت، چطور ناگهان آنقدر خیرخواهِ داتی از آب در می آید؟ بعد که جو به کریس می گوید که دیگر کار از کار گذشته و مادر کُشته شده، کریس در یک اقدام نامفهوم و بی معنا و گُنگ، از داتی می خواهد که با او به مسافرت بیاید تا از جو دور بماند! تازه آنوقت نویسنده همه ی این مسائل را فراموش می کند و گره جدیدی در داستان ایجاد می کند که هیچ ربط معقولی به چیزی که تا حالا دیده ایم ندارد: اینکه شاریا، سر بقیه را کلاه گذاشته و با یک آدمی که معلوم نیست کیست و چه نقشی در داستان دارد، پول بیمه ی عمر مادر داتی و کریس را بالا کشیده. داستان به همین راحتی مسیرش را عوض می کند و به سهل انگارانه ترین شکل ممکن، پیچشی بوجود می آید که هیچ روند منطقی ای ندارد. انگار بخشی کاملاً جدا نسبت به باقی ماجراهاست که به زور به آن چسبانده شده. سپس دقایقی هم برای ادب کردن شاریا وقت تلف می شود که بیشتر از آنکه جالب باشد، آزاردهنده است. درست تر است بگویم که “الکی آزاردهنده” است. متأسفانه این کارگردان با سابقه در همین قسمت های نه چندان منسجم هم نمی تواند منطق داستانی را درست از آب در بیاورد. مثلاً دقت کنید به همین سکانس اخیر که شاریا توسط جو یک کتک حسابی می خورد و تمام صورتش پر از خون می شود. اما وقتی کریس وارد خانه می شود، هیچ وقت نمی بینید که از شاریا بپرسد چطور به این حال و روز افتاده است. نه از روی ناراحتی که ذاتاً او از شاریا متنفر است بلکه از روی تعجب. اما این اتفاق نمی افتد. آشفتگی های این فیلم تمامی ندارد و البته پایان آن هم مهر تائیدی ست برای پرت و پلاگونگی آن. این پایان، من را به این فکر انداخت که انگار از اول قرار بر این بوده که گفته شود: داتی مورد سوء استفاده ی اطرافیانش قرار گرفته و هر کس، هر طور خواسته با او رفتار کرده و حالا او باید انتقام بگیرد. یعنی داتیِ ساده و بچه صفتِ ابتدایی فیلم، تبدیل می شود به آدم کُش پایان فیلم. اما متأسفانه در طول فیلم به هیچ عنوان به داتی نزدیک نشده ایم تا بتوانیم این تغییر را درک کنیم. اصلاً او در این داستان کاره ای نبوده! در یکی از صحنه های فیلم، شاریا، نخی را که از آستین کُتِ انسل آویزان است، می کِشد و ناگهان آستین کت جدا می شود. این تکه قرار بوده مثلاً طنز باشد و جاهای دیگری هم قرار بوده لحنی طنازانه به داستان تزریق شود اما فردکین حتی نتوانسته لحنی یکدست را برای فیلم ایجاد کند و این واقعاً جای تعجب دارد.

  انگار فیلم سازان بزرگ، با بالا رفتن سنّشان، کیفیت آثارشان افت می کند. نمونه ها فراوانند ...

انگار فیلم سازان بزرگ، با بالا رفتن سنّشان، کیفیت آثارشان افت می کند. نمونه ها فراوانند …

۲۸ دیدگاه به “نگاهی به فیلم جوی آدم کش Killer Joe”

  1. سینا گفت:

    فیلمی با موضوع مسخره و کارگردانی ناشیانه ای بود.

  2. پدرام گفت:

    از این افتضاح تر نمی شد
    تنها فیلمی بود که حاضر بودم خوردش کنم

  3. mahdi گفت:

    فیلمی زیبا با موضوعی بکر بود موسیقی فیلم هم زیبا بود
    مرسی

    • اقا امین(amin18) گفت:

      موسیقش کجا بود؟نکنه خواب دیدی عزیزم؟گور نداشت که کفن داشته باشه.
      فقط بازی خوب کریس به دلم نشست.بقیه خونوادش که یه پدر دائم الخمر و یه دختر روانی و یه نامادری خراب بود.فقط کریس بود که ادم میتونست طرفداریشو بکنه

  4. پویان گفت:

    والا ما که نفهمیدیم پیام اخلاقیه فیلم چی بود…قهرمان کی بود…ضد قهرمان کی بود.اولش با خودم گفتم عجب فیلم توپیه.ولی آخرش فهمیدم ….ترین فیلمی بود که به این سبک دیده بودم.

  5. شهباز گفت:

    فکر میکنم چنین نقدی کمی بیش از حد تند نسبت به فیلم و کارگردان و عواملش باشه…
    من فیلم رو دیدم و در پایان شاید فیلم بعنوان یک فیلم کامل و برای مخاطب عام ساخته نشده بود اما وقتی دقیق تر به فیلم نگاه میکنیم رد پای فیلم نُوار های ۴۰ و ۵۰ و حتی جاهایی هم شباهتهایی به فیلمهای لینچ و هیچکاک رو میبینیم. فرد کین در این فیلم مثل دیگر آثار برجستش نگاهی به خصوصیات روانی آدمها داره و بیننده رو مثل کاراکتر های فیلم با تجربه ی جدیدی مواجه میکنه . اون دنبال دادن جواب نهایی به بیننده نیست و میخواد بیننده رو از حالت منفعل ( دیدن فیلم بعنوان سرگرمی ) بیرون بکشه و اون رو به فکر واداره.
    فیلم از اون دسته فیلمهایی نیست که برای تماشاچیان جمعی (سینما رو ها) ساخته شده و همین باعث بحث و جدل و نقد های تند علیه اون هست.صحبتهای فرد کین در باره فیلم و درجه بندی فیلم نشان از رضایت خود کارگردان داره و ادعا میکنه که فیلم برای قشر خاصی ساخته شده و نه برای عام. نگران مشکلات ممیزی نبوده و به قول خودش (( نمی خواستم برای نجات دادن فیلم، نابودش کنم ))
    میگه داستان فیلم برگرفته از داستان سیندرلا هست . دختر در آرزوی آمدن شاهزاده ای که اون رو از جهنم خوانوادش رها میکنه و شاهزاده ای که در این فیلم در نقش یک قاتل ظاهر میشه…!
    درباره موسیقی فیلم اثر Tyler Bates میتونم بگم که باید دوباره به فیلم برگردید و تم های مختلف رو با تصاویر چندین و چند بار تجربه کنید. مخصوصا تم اصلی killer joe زمانی که برای اولین بار به کاراکتر جو بر میخوریم.
    در آخر اینکه به این نوع فیلمها باید بعنوان یک تجربه ی شخصی (بیننده-فیلم ) نگاه کرد.

    • damoon گفت:

      ممنون از همراهی تان اما خب کاملاً مخالفم با حرفِ شما و همینطور حرفِ فردکین!

      • شهباز گفت:

        به هر حال برداشتها و نقدها درباره یک اثر متفاوت هستند و همین به یک اثر ارزش میده . حتما شما هم برای مخالفت خودتون دلایلی دارید که قابل احترامه . من نظرات خودم رو با توجه به تحقیقات شخصی خودم نسبت به فیلم ارائه کردم .ممنون از توجه شما دامون.

      • رامین گفت:

        سلام آقای دامون
        عرض ادب دارم و سوال خدمتت
        آیا جوی قاتل ، رکس را کشت ؟
        شارلا دوست دختر رکس بود و نامادری دورتی و کریس ؟
        چک ۱۰۰ هزار چرا نقد نشد ؟
        آخر فیلم بنظر شما دروتی ؛ جوی قاتل را میکشد یا نه ؟

        • damoon گفت:

          سلام و ارادت … من سال‌ها پیش فیلم رو دیدم و جزییات یادم نیست متأسفانه.

        • s گفت:

          جو، رکس را قطعا کشته. چک نقد نشد چون به اسم رکس بود.شارلا با رکس نقشه کشیده بودن برای کشتن مامان کریس و پول بیمه…بنظرم داتی، جو را میکشه!
          فیلم خشنی بود دلیلی نداشت جو با اون خشونت کریس را بکشه وقتی فیلم اینقدر خشن میشه بنظر من فضا غیرواقعی میشه اما فیلم خوش ساختی بود و صحنه اضافی نداشت.آدمها بیشتر نماد یک صفت یا فرهنگ بودن که کارگردان قصد داشت ارائه کند. همه تلاش کردن به کشتن کریس کمک کنند حتی پدرش اون را نگه داشته بود تا جو بکشش!! درحالیکه تنها کسی که مراقب داتی بود کریس بود

  6. اقا امین(amin18) گفت:

    سلام من که خیلی طرفدار کریس بودم و ارتیسته هم کریس بود ولی شما میگید معلوم نبوده کی ارتیسته بوده(مگه قراره از اول تا اخر دوربین زوم کرده باشه رو قیافه کریس که ما بفهمیم ارتیسته کریسه؟خوب باید بقیه ماجرا ها رو هم نشون بده).معلوم نبود واسه چی همه ریختن سر کریس یهو؟.چرا نامادریش چاقو رو زد توی شونه کریس؟نامادریش که یکم پیش از جو کتک خورده بود و قانونا باید از جو انتقام میگرفت.چه لجی داشت با کریس و مرگ کریس چه منفعتی براش داشت؟.چرا پدر کریس اومد پاهای کریس رو گرفت و جو رو میگفت زود باش بکشش؟اونجا که پدره حمله کرد من فکر کردم میخواد جو رو بزنه یهو دیدم پسر خودشو زد.داتی چرا به برادر خودش که برای کمک بهش اومده بود شلیک کرد؟یدفعه چشون بود؟الان اینا نقش منفی بودن و کریس مثبت بود درسته؟میخواست بیاد که خواهرشو نجات بده.چرا کارگردان همچین مرگ فجیعی رو برای کریس در نظر گرفته بود؟این صحنه مسخره اخر فیلم که همه ریختن سر کریس داشت نشون میداد که کلا تمام فیلم ما اسکل بودیم و داشت مسخرمون میکرد.بعد از اون همه خون ریزی پایان فیلم یهو اون اهنگ شاد و مسخره چی بود که جو خوشحال شد و معنیش چی بود؟بعدشم که فیلم تموم شد
    در ضمن یه پلیس بعد از صد سال کارکردن و به قول خودشون حرفه ای بودن مونده بود مجرد تا بیاد خواستگاری بکنه از یه دختر بچه ۱۲ ساله؟تازه ادم هم بکشه از سر یه بچه؟مشکلش دقیقا چی بود که نمیزاشت کریس خواهرشو ببره؟نیاز جن+سی داشت؟ یا میخواست ازدواج بکنه؟یه جا دختره رو اجبار میکنه که باهاش رابطه بزاره و یه جا خواستگاری میکنه اونم به زور.
    یه جا نشون میده جو با احتیاط مادره رو کشته و داره با دستکش که اثر انگشتی هم به جا نمونه صحنه سازی میکنه که مادره بر اثر حادثه کشته شده و فیلم داره با این صحنه نشون میده که جو نمیخواد از قتل ردی به جا بزاره و خیلی ماهره تو کارش.پس چطور صحنه اخر فیلم داشت با همچین طرز وحشیانه ای ادم میکشت؟

  7. زینب گفت:

    فیلم خوب بود از اول ….ولی همین چند دقیقه آخر خراب شد…به آخرش که رسید گفتم حیف از اینکه وقتم هدر رفت ولی تا قبل ازین چند دقیقه خوشم اومده بود ازش…

  8. راجع به هر موضوعی و البته نقد ، سلبی و جزمی نظر دادن قطعا نه علمی است و نه موجه . اگه می گوییم اثری بد است ، دلایل هم باید ذکر شود وگرنه حرف شما هم به اندازه فیلم بد خواهد بود اگر هم نکته هایی دارد باید گفت چرا این نکته ها مهم هستند . من بصورت کامل با نظرات شهباز موافقم . شما به فیلم بازی های مسخره کار میشائل هانکه نگاه کنید چه خواهید گفت یا حتی مخمل آبی و بزرگراه گمشده دیوید لینچ . آثار سینمایی دیر زمانی است که به سمت تحلیل زیبایی شناسی مخاطب حرکت کرده . این حرف که : این فیلم مسخره بود ، اینقدر مسخره است که به قوا نویسنده فیلم مسخره است !!! دلایل و علت ها باید اقامه بشند به شکل ساختاری . تحلیل میزانسن یا هر تحلیلی که منتقد با رجوع بع پیش فرض های معرفتی به آن دست می زند . شخصا فکر می کنم سال تولید اثر و نقد ظریف فریدکین به جامعه آمریکا که در نهایت همه دست به دامن قاتل می شن و سرتا پا از جوی قاتل دفاع می کنن تا حرف برادر عملی نشه و…

    • damoon گفت:

      شما ظاهراً نوشته‌ی من را نخواندید. دلایل را به‌روشنی نوشته‌ام. کارهای هانکه و لینچ چه ربطی دارند به بد بودن این فیلم؟! این چه شکل مقایسه کردنی‌ست؟! «آثار سینمایی دیر زمانی است که به سمت تحلیل زیبایی‌شناسی مخاطب حرکت کرده»؟؟!! متوجه نمی‌شوم. در نهایت این‌که شما الان فکر می‌کنید درباره‌ی خوب بودن این فیلم «دلایل» ذکر کرده‌اید؟

      • قطعا دلایل مهم ذکر کرده ام . خوب یا بد بودن بودن فیلم نقد فیلم نیست . نقد یعنی به معنای واقعی کلمه تحلیل یک اثر . تعجبی نیست که برای شما زیبایی شناسی مخاطب نامفهوم است چرا که هنوز در نقد مولف محور پا به گل مانده اید . اگر با مباحث هرمنوتیک کمی آشنایی داشتید اصطلاح زیبایی شناسی مخاطب را هم قطعا درک می کردید و رابطه ای که با این فیلم پیدا خواهد کرد را بعنوان یک دلیل روشمند می پذیرفتید . اگر واقعا خواهان یک دیالوگ منصفانه راجع به این فیلم هستید جایگاه کامنت ، مناسب قلم فرسایی نیست . اگر شما موافقید مقاله ای یا نقدی بر این فیلم بنویسید ، بنده هم نقدی می نویسم آنگاه مواضع همدیگر را بهتر درک کرده و بنده حقیر هم چیزی به اندوخته هایم افزوده می شود . اگر تمایل به دیالوگ دارید ، اعلام بفرمایید

        • damoon گفت:

          من درباره‌ی فیلم صحبت می‌کنم نه درباره‌ی اثر فلسفی! نقد هرمنوتیک و نقد مولف‌محور و مخاطب‌محور و … بماند برای شما که قطعاً سوادتان بیش‌تر است. فیلمی که بد است، بد است، چه با هرمونوتیک و چه بدون آن! ممنون از شما و پیگیری‌تان.

      • در ضمن دوست عزیزم ، اگر همین نوشته نقد نهایی شماست بنده نقد خودم را خدمتتان ارسال می کنم تا مواضع بنده روشن شود و اگر خطایی به روش بنده هست ، خطاپوشی نکنم و از خطا باز گردم . ممنون از شما

  9. ممنون از نظرتان . و البته بسیار هم خسته نباشید که مدیریت یک سایت فرهنگی هنری رو به عهده دارید . کوتاه عرض کنم تمام هنرها از جمله سینما تنها زبانی هستند برای بیان فکر ، از مسائل روزمره تا مفاهیم عمیق فلسفی در فیلم ها جا خوش کرده اند و به هزار زبان سخن می گویند . برماست که صدای سخن اثر سینمایی را بشنویم . البته تفاوت بسیاری هست بین قضاوت ذوقی و داوری فکری . سواد آدمی هم به کلمات فلسفی نیست ، اما به پافشاری دگمی هم نخواهد بود . سپاس از شما

  10. بهناز گفت:

    وای فیام افتضاح بور. اولش جالب شروع شد آخراش آشغال بود

  11. امین سهیلی گفت:

    شگفتا… عجبا…
    آخه چه بلایی سر فیلم بازا اومده که از این فیلم دفاع می‌کنن!
    تنها نکته مثبت این فیلم ژست و بازی قابل متیو مک‌کانهی بود
    البته شاید ۵ دقیقه مکیدن عاجزانه‌ی “ران‌‌مرغ” توسط “بانو شاریا” برای بعضی‌ها این فیلم رو تبدیل به اثری کنه که بشه با آثار هیچکاک یا نولان مقایسه کرد!!! نمی‌دونم.

  12. فرهاد گفت:

    فیلم بسیار عالی و خوش ساخت بود
    بعلاوه موضوع و داستان فیلم کاملا واضح ، خاص و جذاب بود
    به نظر من نویسنده این نقد اینقدر که برای نوشتن وقت گذاشته برای دیدن فیلم وقت نذاشته !

  13. لیلا گفت:

    شاید اگه علاقه به بازی مک کانهی نبود منم کلی بد و بیراه به کارگردان و نویسنده می گفتم که چرا این فیلم انقدر خوب شروع و انقدر افتضاح تموم شد.اما چکنم که بازی درخشان مک کانهی اجازه نمیده کامل فیلم رو خورد کنم بذارم کنار!!!!! البته یه جاهایی مشمئز کننده و آزار دهنده بود ولی در کل من دوست داشتم….راسی کسی می دونه چرا جو آخر فیلم انقدر هیجان زده و خوشحال شد؟! به خاطر بچه دارشدن از یه دختربچه؟!!!!!!!!

  14. مصطفی فلاح گفت:

    بعد یه عمر فیلم نگاه کردن واقعا باید برای ساخت این فیلم احسنت گفت. منتقد عزیز، مرد حسابی ، سبک فیلم اینطور اقضا میکرد که سریع مسائل جلو بره تا آخر فیلم میخ کوبت میکنه .بازی فوق العاده هنرپیشه ها موضوع جالب غیر قابل حدس زدن، زد و خرد های بسیار واقعی سکس روانی ، هیچی کم نداشت فیلم، و جالبترین نکته فیلم اینکه طرز رفتار یک قشر از جامعه آمریکا بصورت روان و بی پرده گویا شده بود

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم