نگاهی به فیلم یک روز One Day

نگاهی به فیلم یک روز One Day

  • بازیگران: ان هاتاوی ـ جیم استرجس ـ پاتریشیا کلارکسون و …
  • فیلم نامه: دیوید نیکولز براساس داستانی از خودش
  • کارگردان: لونه شرفیگ
  • ۱۰۷ دقیقه؛ محصول آمریکا، انگلیس؛ سال ۲۰۱۱
  • ستاره ها: ۳ از ۵

 

سخنِ زُلفِ یار

خلاصه ی داستان: روز پانزدهم ژوئنِ سال های پی در پی، اتفاقات زیادی برای عشقِ بینِ اِما و دکستر پیش می آید اما این فراز و نشیب ها باعث نمی شود که آن ها یکدیگر را فراموش کنند … (بیشتر…)

از میانِ گفته های اهالی هنر، شماره ی دو

باید به چیزی دل بست تا بتوان خلق کرد و برای دل بستن هم باید دانست.

عباس کیارستمی (بیشتر…)

نگاهی به فیلم دیگر وقتش بود/درباره ی زمان About Time

نگاهی به فیلم دیگر وقتش بود/درباره ی زمان About Time

  • بازیگران: دومنال گلیسن ـ ریچل مک آدامز ـ بیل نایی و …
  • نویسنده و کارگردان: ریچارد کرتیس
  • ۱۲۳ دقیقه؛ محصول انگلستان؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۲ از ۵

 

ایده ای که لوث می شود …

خلاصه ی داستان: تیم، پسر جوان بی دست و پایی ست که از طریق پدرش پی به راز مهمی می برد؛ اینکه مردانِ خانواده ی پدری، امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را دارند. تیم با فهمیدن این رازِ عجیب، تلاش می کند اشتباهات گذشته را جبران کند و زندگی اش را تغییر دهد. آشناییِ او با مری، سرآغاز بزرگی ست برای تحول او … (بیشتر…)

بخشی از « نوشتن با دوربین، رو در رو با ابراهیم گلستان » اثر پرویز جاهد

آن قدر گیر نکن. آن قدر گیر کرده نباشین. نقد نه یعنی گیر کردن. نقد اول برای فکر و حرف خودت. نقد نه یعنی بکسبات کردن، نه نشخوار کردن.

توضیح: املای کلمات، فاصله گذاری ها، علائم و به طور کلی، ساختار نوشتاری این متن، عیناً از روی متن کتاب پیاده شده، بدون دخل و تصرف.

 

پی نوشت: یکی از جمله های شاهکارِ کتاب است. بخش های دیگرِ این کتابِ فوق العاده و توضیحات نگارنده درباره ی آن را ( اینجا ) و ( اینجا ) می توانید بخوانید.

فیلم ویدئویی « این زن ها » و پنجاه دقیقه ی من

فیلم ویدئویی « این زن ها » و پنجاه دقیقه ی من

به تازگی فیلمی وارد شبکه ی نمایش خانگی شده به نام « این زن ها ». روی جلد را که ببینید، احتمالاً فکر خواهید کرد که از همان کمدی های زیرِ شانه تخم مرغی ست که قرار است با انتخاب بازیگری مثل مرجانه گلچین، بیننده ی سطحِ پایین از لحاظ هوش و زیبایی شناسی و سلیقه را بخنداند و وقتش را پُر کند. راستش اگر پشتِ جلدِ دی وی دی را نگاه کنید، اسم نگارنده هم به عنوانِ نویسنده ی کار دیده می شود ( و همچنین اگر تا آخرِ فیلم حوصله کنید، در تیتراژِ پایانی هم ) … « این زن ها » فیلم نامه ای کاملاً جدی بود که حدوداً دو سه سال پیش، آن را به کارگردانِ کنونیِ فیلم فروختم و قرارداد بستم. اما از آنجایی که تهیه کننده با کلیت داستانِ من مشکل داشت، قرار بر این شد که خودِ کارگردان، تغییراتی در داستان بدهد و من هم قبول کردم به این شرط که بعد از تغییرات، نسخه ی نهایی به من داده شود تا بخوانمش. نسخه ی نهایی توسط کارگردان نوشته شد و من خواندم؛ یک کمدی بسیار بد بود، لحنش عوض شده بود. اما از آنجایی که قبول کرده بودم با نوشته ی نهایی مشکلی نداشته باشم، اجازه دادم که کار ساخته شود و گفتم (( هر چه بادا باد )). (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم