نیمنگاهی به فیلم «لتیان»؛ گوشهی رینگ
به نظر میرسد اعتراض کردن به یک فیلم و برشمردن عیب و ایرادهایش رابطهای مستقیم با اوضاعواحوال جامعه پیدا کرده است. یعنی هر چهقدر به سمت اوضاع نامیزانتر پیش میرویم، به همان نسبت، صحبتهای منفی پیرامون یک فیلم هم شدت میگیرد و معترضان بدون در نظر گرفتن خوبیها، پنداری فقط در پی نوعی انتقامجویی هستند. در واقع کاسه و کوزهها بر سر فیلم میشکند. یا شاید هم این نوع قلعوقمعکردنها، نتیجهی نقدهای مسعود فراستی باشد که مانند ویروس کرونا، پس از گذشت مدتی خودش را نشان داده است! این مدت، فقط بدوبیراه دربارهی اولین فیلم بلند علی تیموری خواندم و شنیدم بدون آن که خوبیهای فیلمش را هم درنظر بگیرند.
لتیان فیلمی نیست که بخواهیم کلاً نادیدهاش بگیریم. روند داستان، رو شدن نرمنرم واقعیتها و شناخت ما نسبت به آدمها، خوب و غافلگیرکننده است. کشش لازم را دارد. اکتای براهنی و در کنارش آناهیتا تیموریان به عنوان فیلمنامهنویس، رابطهها را میشناسند و خوب چفتوبستشان میدهند. تیموری هم به عنوان کارگردان، فضاسازی را بلد است و طمأنینه را میشناسد. سنگین جلو میرود و باج نمیدهد. انصافاً اینها را نمیشود نادیده گرفت. (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها