شمارهی ۵۴۵ مجلهی فیلم
در حالی که شمارهی اول مرداد مجله به دکهها رسید، گرما هم به اوج خود رسید تا اکوسیستمی که خودمان با دست خودمان بر بادش دادهایم، گریبانمان را بگیرد و خفهمان کند.
در این شماره، مثل همیشه مطالب متنوعی وجود دارد که از میان آنها، یکی در بخش «سینمای جهان» دربارهی چند مینیسریال مستند دیدنی و غافلگیرکنندهی سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۷ است. مطلبی که شهزاد رحمتی با موشکافی همیشگیاش نوشته و به جاهایی سرک کشیده که کمتر کسی به آن توجه نشان میدهد. پیشنهاد میکنم حتی اگر هم فرصت نداشتید، یکی دو تا از این مینیسریالهای مستندِ هفتهشت قسمتی را ببینید. خبر بد اینکه این مینیسریالها زیرنویس فارسی ندارند و کسانی که زبان نمیدانند، باید صبر کنند تا شاید کسی زیرنویسشان را منتشر کند.
در بخش «سینمای ایران» هم نقد پوریا ذوالفقاری بر هزارپا (ابوالحسن داودی) را بخوانید. نقدی تند و تیز و بهشدت منفی، دربارهی فیلمی که میدانید نظر من هم دربارهاش منفیست. پوریا در نقد این شمارهاش بر فیلم، حق مطلب را بهخوبی ادا کرده است. یک روز که دفتر مجله بودیم، در حالی که هر دو نفرمان فیلم را دیده بودیم، گفتگویی بینمان شکل گرفت که نتیجهاش شد این جمله: «فروش چنین فیلمهایی در سینمای ایران، نهتنها خوشحالکننده نیست، بلکه نگرانکننده است.»
اما من هم در بخش «سینمای جهان»، دربارهی فیلمی محصول انگلستان به نام کالیبر (مت پالمر) نوشتهام با تیتر: «به همین سادگی، به همین بیرحمی». فیلمی که پیشنهاد میکنم حتماً ببینید وکمی دربارهی تصادفی بودن زندگی و هر آنچه در آن است بیندیشید بلکه در این زمینه با هم همنظر بشویم.
خلاصه اینکه فیلم ببینید و«فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود بخوانید، ضرر ندارد.
آخرین دیدگاهها