به بهانه پخش مهمونی (ایرج طهماسب)

به بهانه پخش مهمونی (ایرج طهماسب)

مردی که با عروسک‌ها متولد شد…

.

  • این یادداشت در شماره ۱۳ مجله «فیلم امروز» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم امروز» تنظیم شده است

.

عروسکی داریم به شکل پشه با نیشی بلند و چشم‌هایی درشت. او اطلاعات زیادی از خون آدم‌ها دارد. هر کسی را که می‌بیند ابتدا درباره این‌که آیا آن شخص آزمایش‌ها و چک‌آپ سالیانه‌اش را انجام داده است یا نه، سئوال می‌پرسد تا از سلامت کسی که می‌خواهد نیشش بزند مطمئن شود. یکی از خاصیت‌های عجیب او این است که وقتی کسی را نیش می‌زند، انگار افکار و حالات و روحیات آن شخص هم به او منتقل می‌شود. مثلاً وقتی یک نقال را نیش می‌زند، شروع به نقالی می‌کند و صبح تا شب شاهنامه‌خوانی سر می‌دهد. تکیه‌کلامی دارد به نام «بده بزنیم» که آن را مدام تکرار می‌کند و البته انتظار دارد دوستان نزدیکش به این درخواست او جواب مثبت بدهند و بخشی از پوست بدن‌شان را در اختیارش بگذارند تا هر کاری دلش خواست بکند. او در عین حال عاشق خانمی‌ست که به نام «خانم اندرسون» که گویا در یک سفارت این خانم را نیش زد و از آن پس فکر خانم اندرسن در ذهنش جاخوش کرد… این‌ها مشخصه‌های عروسک «پشه» در برنامه مهمونی است که محبوبیتش با سرعتی خیره‌کننده فضای مجازی را درنوردید و در قالب انواع و اقسام «فن‌پیج‌»ها و کاریکاتورها‌ و ویدیو‌ها خودش را نشان داد. حتی کار به جایی رسید که درباره او بحث‌هایی روان‌شناسانه در گرفت و وصله‌های جور و ناجوری به این عروسک چسبانده شد و حتی ماجرا به تحلیل‌های اجتماعی و سیاسی و فلسفی کشید… خلاصه اتفاقی افتاد که احتمالاً حتی سازندگان برنامه هم در بهترین حالت ممکن فکرش را نمی‌کردند. (بیشتر…)

نگاهی به رمان سفر به مرکز زمین و اقتباس‌های سینمایی‌اش

نگاهی به رمان سفر به مرکز زمین و اقتباس‌های سینمایی‌اش

آقای ژول ورن از سینما راضی هستید؟

.

  • این یادداشت در شماره ۱۲ مجله «فیلم امروز» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم امروز» تنظیم شده است

.

ژول ورن با آن ذهن خیال‌پرداز و رها، وسایل پیشرفته‌ و دنیای عجیبی در داستان‌هایش خلق می‌کرد که از یک ذهن عادی برنمی‌آمد. حیف که نمی‌شود فهمید چه‌قدر احتمال می‌داد که ابزار و دستگاه‌ها و ماشین‌آلاتی که در داستان‌هایش می‌سازد در آینده اختراع خواهند شد یا نمی‌شود تخمین زد چه‌قدر احتمال می‌داد ایده‌هایی که درباره عالم هستی به فکرش خطور می‌کند و در داستان‌هایش به آن‌ها اشاره می‌کند، به واقعیت خواهند پیوست. اما تقریباً می‌توان مطمئن بود که بخشی از ساعت‌های روز این نابغه به این افکار اختصاص داشته است. لابد وقتی بیست‌هزار فرسنگ زیر دریا را می‌نوشت، آرزو می‌کرد ای کاش زیردریایی در آینده‌ای نه‌چندان دور ساخته شود. همچنین تصورش این بود دیری نمی‌گذرد که مانند سفر به ماه آدم‌ها با دستگاهی پیچیده روی ماه فرود بیایند. اما آیا او هیچ‌وقت به سینما هم فکر کرده بود؟ در داستان‌هایش که خبری از تصاویر متحرکی که روی پرده می‌افتند، نیست. آیا می‌شود این‌گونه فرض کرد که او به چنین چیزی هم فکر کرده اما نتوانسته یا نخواسته داستانی درباره‌اش بنویسد؟ این از آن پرسش‌هایی‌ست که برای مدتی ذهن‌مان را مشغول نگه می‌دارد. اگر به سینما هم فکر کرده بود، آیا هیچ‌گاه می‌توانسته به این موضوع هم فکر کرده باشد که یک روزی در همین سینما، داستان‌هایش را به تصاویر متحرک تبدیل می‌کنند؟ ای کاش می‌توانستیم به عقب برگردیم و با او هم‌صحبت شویم: «آقای ژول ورن! داستان‌های شما در جایی به نام سینما ساخته خواهند شد!» عکس‌العمل آقای نویسنده با شنیدن این خبر چه بود؟ (بیشتر…)

شماره‌ی ۱۳ مجله‌ی «فیلم امروز»

شماره‌ی ۱۳ مجله‌ی «فیلم امروز»

سیزدهین شماره‌ی «فیلم امروز» منتشر شد و من در این شماره، دو یادداشت نوشته‌ام. اولی نقدی‌ست بر تازه (میمی کِیو) که ترسناک عجیب و تکان‌دهنده‌ای‌ست. یادداشت دوم، درباره‌ی مهمونی (ایرج طهماسب) است. برنامه‌ای که علاقه‌ام به آن و به‌خصوص دو عروسک پشه و بچه را پنهان نکرده‌ام و طی یادداشت‌هایی در اینستاگرام، درباره‌شان حرف زده‌ام. در این مطلب مفصل، از راز ایرج طهماسب و عروسک‌هایش پرده برمی‌دارم.

.

نگاهی به سریال چیز دیگری‌ست Bir Başkadır 

نگاهی به سریال چیز دیگری‌ست Bir Başkadır 

  • بازیگران: اویکو کارایل ـ فاتح آرتمان ـ دفنه کایالار ـ تولین اوزن ـ علیجان یوجه‌سوی و …
  •  نویسنده فیلم‌نامه و کارگردان: برکان اویا
  • هشت قسمت حدوداً پنجاه دقیقه‌ای؛ محصول ترکیه؛ سال ۲۰۲۰
  • ستاره‌ها: ۴ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۱۲ مجله «فیلم امروز» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم امروز» تنظیم شده است

.

تنهایی مثل غروب است…

 

مریم دختر روستایی، محجبه و ساده‌ای‌ست که نزد روان‌شناسی به نام پری می‌آید تا خودش را درمان کند. او از همه‌چیز حرف می‌زند؛ زندگی روزمره‌اش با برادری به نام یاسین و زن‌برادری افسرده به نام روحیه. پری هم با این‌که روان‌شناس است اما خودش نزد زن روان‌شناس دیگری به نام گولبین می‌رود تا از استرس‌های روزمره خالی شود. گولبین معشوقه جوانی‌ست به نام سینان که در واقع مریم برای او کار می‌کند. گولبین رابطه خوبی با سینان ندارد و وقتی متوجه می‌شود او رابطه‌ای پنهانی با یک بازیگر به نام ملیسا دارد، پسر را ترک می‌کند…

(بیشتر…)

نگاهی به فیلم عنکبوت

نگاهی به فیلم عنکبوت

  • بازیگران: محسن تنابنده ـ ساره بیات ـ شیرین یزدان‌بخش ـ ماهور الوند و…
  • نویسنده فیلم‌نامه: اکتای براهنی
  • کارگردان: ابراهیم ایرج‌زاد
  • ۹۶ دقیقه؛ محصول ۱۳۹۸
  • ستاره‌ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۱۲ مجله «فیلم امروز» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم امروز» تنظیم شده است

.

تباهی…

 

سعید بنّایی‌ست که اعتقادات مذهبی سفت و سختی دارد و با زن‌ها چندان راحت نیست. یک روز متوجه می‌شود راننده‌ای قصد دست‌درازی به همسرش را داشته است. این موضوع باعث می‌شود او به دنبال راننده‌هایی باشد که قصد سوار کردن زن‌ها را دارند. اما وقتی می‌بیند کاری نمی‌تواند از پیش ببرد و زورش به راننده‌های مرد نمی‌رسد، تصمیم می‌گیرد زن‌هایی را که پا به راه ناجور گذاشته‌اند از بین ببرد…

(بیشتر…)

شماره‌ی ۱۲ (ویژه‌ی نوروز) مجله‌ی «فیلم امروز»

شماره‌ی ۱۲ (ویژه‌ی نوروز) مجله‌ی «فیلم امروز»

مثل همیشه، این شماره چند روز پیش از آغاز سال جدید به دست شما می‌رسد تا به سهم خود، به قول شاعر، برای «بهار دلکش» آماده‌تان کند. شماره‌ای ریزبافت و پرمایه که حسابی سرتان را گرم خواهد کرد. در این شماره، من سه مطلب دارم. یادداشت اول درباره‌ی عنکبوت (ابراهیم ایرج‌زاد) است. یادداشت دوم درباره‌ی یک سریال ترکی ناشناخته اما بسیار عالی‌ست به نام چیز دیگری‌ست (برکان اویا). یکی از آن سریال‌های متفاوت ترکی که از همان نمای اول جذب‌تان می‌کند. امیدوارم کسانی برای زیرنویس کردنش دست‌به‌کار شوند. توضیحات لازم را در متن یادداشت داده‌ام.

اما پرونده‌ی جذاب این شماره، درباره‌ی ژول ورن و سینما است. پرونده‌ای که چند ماه پیش آماده‌ی انتشار بود اما به دلایل مختلف، هر ماه بیرون می‌ماند تا بالاخره نوبت انتشارش در بهترین زمان ممکن فرا رسید. من در این پرونده، با تیتر «آقای ژول ورن از سینما راضی هستید؟» اقتباس‌های سینمایی رمان سفر به مرکز زمین را بررسی کرده‌ام.

در نهایت این‌که فیلم ببینید و «فیلم امروز» را همین امروز بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصت داشتید بخوانید. ضرر ندارد.

.

 

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم