قاب روز؛ آن نُه نفر

قاب روز؛ آن نُه نفر

این قاب متعلق به بازگشت سوپرمن (برایان سینگر) است. قابی که به‌تمامی نشان می‌دهد سینما چه رویاهایی برای ما به ارمغان آورده است. سوپرمنی که همیشه او را در هوا می‌دیدیم و آرزو داشتیم جایش باشیم، در این عکس پشت صحنه‌ی بامزه، آن‌قدرهم سوپرمن به نظر نمی‌رسد! در واقع نه نفر تلاش کرده‌اند او را روی هوا معلق نگه دارند. قدرت سینما یعنی همین.

 حالا بیایید از زاویه‌ی دیگری هم به ماجرا نگاه کنیم؛ از زاویه‌ی آن نه نفری که تلاش کرده‌اند سوپرمن را روی هوا نگه دارند تا ما باور کنیم که او سوپرمن است و قدرتی خارق‌العاده دارد. از این نه نفرها در تاریخ سینما زیاد پیدا می‌شوند. هیچ فکر کرده‌اید آن‌ها خودشان هنگام دیدن چنین فیلم‌هایی چه حسی دارند؟ این‌که تمام حقه‌های تصویری برای‌شان آشکار است و از لحظه‌لحظه‌ی ماجرا خبر دارند، رویکردشان نسبت به لذت بردن از یک فیلم را چه‌قدر تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؟ طبعاً ما هم می‌دانیم این‌ها حقه‌های تصویری‌ست اما آن‌ها وسط ماجرا بوده‌اند و این چیزی‌ست که موضوع را جالب می‌کند.

این نه نفرهایی که هیچ‌گاه در تاریخ سینما دیده نشده‌اند، همیشه تلاش کرده‌اند ما باور کنیم هیچ نه نفری وجود نداشته است. آن‌ها همیشه از نظرها دور مانده‌اند و احتمالاً کم‌تر از ما از فیلم‌ها لذت برده‌اند چون به‌تمامی می‌دانسته‌اند هیچ سوپرمنی وجود ندارد و نخواهد داشت. (بیشتر…)

پوستر دوازدهم

پوستر دوازدهم

مقصر (اینجا) داستان مردی‌ست که همسرش را در خانه‌شان به قتل رسانده‌اند. مرد بعد از این‌که توانایی بازگشت به خانه یا در واقع همان محل جنایت را پیدا می‌کند، به صرافت می‌افتد صحنه‌ی قتل همسرش را موبه‌مو بازسازی کند تا به این شکل سرنخی به دست بیاورد بلکه قاتل واقعی پیدا شود. فیلم با یک فیلم‌نامه‌ی ریزباقت و جذاب و معمایی، داستانی درجه‌یک تعریف می‌کند که مخاطب هم مانند شخصیت اصلی‌اش گیج‌ومنگ باقی می‌ماند. (بیشتر…)

پوستر یازدهم

پوستر یازدهم

یک پیک دیگر (اینجا) از آن دست فیلم‌های سرخوشانه‌ای‌ست که در عین حال غمی عمیق را هم به جان تماشاگر می‌اندازد. وینتربرگ با این فیلم، نگاهی متفاوت به آدم‌هایی دارد که برای رهایی از قیدوبند دنیا به مصرف مشروبات الکلی پناه می‌آورند و زیاده‌روی‌های‌شان باعث می‌شود هم به خودشان آسیب برسد و هم به اطرافیان‌شان. فیلم تلاش می‌کند بدون قضاوت و پیش‌فرض، دنیای شخصیت اصلی داستانش را در میان مشروبات الکلی و دوستان و خانواده، روایت کند و نه‌تنها آن شخصیت بلکه مخاطب را هم بر سر دوراهی قرار بدهد: مشروبات الکلی تا چه میزان می‌توانند در روحیه‌ی افراد مفید باشد؟ (بیشتر…)

قاب روز؛ نگاه خیره‌ی مورنائو

قاب روز؛ نگاه خیره‌ی مورنائو

در این قاب کم‌تردیده‌شده، فیلم‌ساز بزرگ آلمانی مورنائو را در کنار فیلم‌بردارش چارلز روشر پشت‌صحنه‌ی یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما و یکی از اولین عاشقانه‌ها یعنی طلوع می‌بینیم. او با این فیلم صامت، چنان به روح و روان دو عاشق نزدیک شد که بعد از آن انگار هیچ فیلم دیگری نتوانست حتی از کنارش نیز عبور کند. توجه مورنائو به شخصیت‌ها و ورود به زیر پوست آن‌ها با حرکت‌های آن دوربین سیالش که روشر بزرگ و برنده‌ی جایزه‌ی اسکار فیلم‌برداری پشت آن نشسته بود، طلوع را تبدیل به فیلمی کرد که هنوز هم دیدنی و جذاب است.

در این عکس، مورنائو، بلندگو‌به‌دست و روشر پشت دوربین، صحنه‌ای را وارسی می‌کنند. بلندگویی که در دست‌های مورنائوست، حروف اول نام فامیل او را یدک می‌کشد: «فردریش ویلهلم». ظاهراً آن وقت‌ها نه‌تنها صندلی‌ها، بلکه بلندگوها هم متعلق به کارگردان‌ها‌ بود و اسم‌شان را روی آن می‌نوشتند. نگاه خیره‌ی مورنائو به صحنه و ریزبینی‌اش به جزئیات، در تاروپود فیلم‌های بزرگش هم نمود بارزی دارد. (بیشتر…)

قاب روز؛ پشت دوربین

قاب روز؛ پشت دوربین

این قاب جذاب، این بار بیش از آن که توجهش به جلوی دوربین باشد، به پشت دوربین و آدم‌هایی‌ست که هر کدام مسئولیت کاری را بر عهده دارند. نفهمیدم این پشت صحنه مربوط به کدام فیلم دوران طلایی سینماست، اما نکته‌ی مهم این نیست. نکته این‌جاست که ببینیم و بدانیم سینما را فقط آدم‌های جلوی دوربین و کارگردان‌ها نمی‌سازند، بلکه کلی انسان در پشت دوربین وجود دارند که برای ساخته شدن فیلم تلاش می‌کنند و در هیچ‌جایی از سینما، هیچ‌وقت اسمی از آن‌ها به میان نیامده است.

در این عکس دیدنی و ناشناخته، طرز ایستادن مردهایی که پشت دوربین هستند، بسیار جالب است. آن‌ها انگار فرصت پیدا کرده‌اند تا در صحنه‌ای که بازیگران در حال تمرینش هستند، دمی استراحت کنند و برای ضبط صحنه‌ی اصلی آماده شوند. هر کدام‌شان به سمتی نگاه می‌کنند. این مردان همان‌هایی هستند که هیچ جایی در تاریخ سینما ندارند و ما هیچ زمانی اسمی از آن‌ها نشنیده‌ایم اما سهم بزرگی در به ثمر رسیدن فیلم‌های موردعلاقه‌مان و کلاً پیش بردن تاریخ سینما دارند.  (بیشتر…)

قاب روز؛ نیم‌رخ باشکوه

قاب روز؛ نیم‌رخ باشکوه

پرداختن به نصرت کریمی، دلیل و مناسبت نمی‌خواهد. می‌شود هر روزی که به یادش می‌افتیم، درباره‌اش حرف زد. فرض کنید بهانه‌ی من این قاب عکس فوق‌العاده است که نمی‌دانم چه کسی ثبتش کرده. قاب عکسی که این هنرمند بانمک و جذاب و اصیل را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده است؛ نیم‌رخ باشکوه پیرمردی که سال‌های پس از ممنوع‌الکاری، در خانه نشست و بدون غر زدن و ناله کردن، مجسمه ساخت و کاکتوس پرورش داد و زندگی کرد. (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم