فرستاده شده توسط
damoon در تاریخ خرداد ۱۳, ۱۴۰۲ در
یادداشتهای کوتاه |
بدون دیدگاه | 545 بازدید
۱
- نام فیلم: جنگ جهانی سوم
- کارگردان: هومن سیدی
- محصول: ۱۴۰۱
شکیب، کارگری ساختمانیست که استخدام میشود تا همراه یک گروه بزرگ، برای فیلمی سینمایی که قرار است دربارهی هیتلر باشد، دکور بزند. او که زندگی آشفتهای دارد، دختر ناشنوای موردعلاقهی خود را از دست دو مرد نجات میدهد و در زیرزمین خانهای که یکی از خانههای دکوری برای فیلمبرداری محسوب میشود، پنهان میکند…
از همان پوستر، نام و گریم محسن تنابنده، میتوان حدس زد که در فکر سیدی چه میگذرد و قرار است کار را به کجا بکشاند. هر چند نیمهی خستهکنندهی اولِ داستان، جایش را به نیمهی دومی میدهد که به دلیل ماجرای دختر ناشنوا، کمی جذابتر است، اما این باعث نمیشود کلیت عبوس و ریتم کند فیلم برطرف شود. سیدی میخواهد به درون تیره و تار انسانها نظر بیندازد و تلاش میکند این کار را با ایدهای عجیب به خورد بیننده بدهد، اما موفق نمیشود و یکی از دلایلش این است که عصبیت جاری در لحظهلحظهی فیلم، تمام انرژی درونیاش را میگیرد و اجازهی ارتباط و تهنشینی شخصیتها و داستانشان را به مخاطب نمیدهد؛ فیلم، مخاطب را لحظهای با خودش تنها نمیگذارد.
نگاه سیدی به مناسبات پشت صحنهی سینما هم هر چند فضایی غریب به کلیت کار بخشیده و گاهی طنزی سیاه نیز همراهیاش میکند اما با آن کارگردانِ عجیبِ داستان که شبیه مافیای سیسیل میماند و فیلمی که معلوم نیست برای کجا و به چه دلیلی دربارهی هیتلر ساخته میشود، نمیتواند جای درستی در ذهن مخاطب پیدا کند. بله؛ میدانم قرار بوده فضایی غریب و مرموزطور خلق شود، اما خب نمیشود! میماند محسن تنابنده که فیلم متعلق به اوست. او خودِ هیتلر است! (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها