باروبندیل دست‌وپاگیر

مطابق نظریه‌ی من، بزرگ‌ترین ایراد برنامه‌ریزی بدن‌مان این است که مخچه‌مان به صورت صحیح و مناسب با مغزمان ارتباط ندارد. بدجور طراحی شده‌ایم. باید براساس الگویی متفاوت جایگزین شویم. اگر مخچه‌مان با مغزمان پیوند داشت، از شناخت کامل نسبت به آناتومی‌مان برخوردار بودیم و می‌دانستیم در بدن‌مان چه می‌گذرد.  مثلاً به خودمان می‌گفتیم: «آهان، سطح پتاسیم خونم پایین اومده. یک چیزی داره به سومین مُهره‌ی گردن لطمه می‌زنه. امروز وضعیت فشار خون تعریفی نداره، باید برم یه کم ورزش کنم. با مایونزی که دیروز خوردم، کلسترولم از حد عادی بالاتر رفته، باید حواسم به‌ش باشه!» بدن‌مان باروبندیل دست‌وپاگیری‌ است که دنبال خودمان می‌کشیم. (بیشتر…)

فیلم‌های برتر ماه قبل

 

ـ روزهای سوزان Burning Days  (یادداشت)

ـ ستاره‌ها: ۴/۵ از ۵

 

و (اینجا) درباره‌ی این فیلم‌های خوب

ـ میثاق (The Covenant)

ـ مگان (M3GAN)

ـ کارتر (Carter)

ـ  شبح آزادی (The Phantom of Liberty)

ـ رویاها بر تراموا سفر می‌کنند (La ilusión viaja en tranvía)

ـ فراموش‌شدگان (Los olvidados)

 

 

نگاهی به فیلم روزهای سوزان Burning Days/ Kurak Günler

نگاهی به فیلم روزهای سوزان Burning Days/ Kurak Günler

  • بازیگران: صلاح‌الدین پاشالی ـ  اکین کُچ ـ اِرول بابااوغلو و…
  • نویسنده فیلم‌نامه  و کارگردان: امین آلپر
  • ۱۲۹ دقیقه؛ محصول ترکیه، فرانسه، آلمان، هلند، کرواسی؛ سال ۲۰۲۲
  • ستاره‌ها: ۴/۵ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۲۷ مجله «فیلم امروز» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم امروز» تنظیم شده است

.

بیست‌دقیقه کابوس‌وار

.

امره، دادستان جوانی‌ست که به روستایی دورافتاده منتقل شده است. روستایی که بر اثر کم‌آبی، حفره‌های عظیمی در زمینش ایجاد می‌شود. امره سعی می‌کند به دور از حاشیه، روزهای گرم روستا را بگذراند، اما فضا ‌کم‌کم به سمتی می‌رود که او انتظارش را ندارد…

(بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ نودوشش

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ نودوشش

۱

  • نام فیلم: میثاق (The Covenant)
  • کارگردان: گای ریچی
  • محصول: ۲۰۲۳

جان کینلی افسر ارشد نظامیان آمریکایی در افغانستان، احمد را به عنوان مترجم گروه و رابط بین آمریکایی‌ها و افغان‌ها تعیین می‌کند. گروه کینلی وظیفه دارند شهر را از تسلیحات نظامی طالبان خالی کنند. در آخرین مأموریت گروه، طالبان بر اوضاع مسلط می‌شوند و تمام آمریکایی‌ها کشته می‌شوند به جز احمد و جان. جان که به‌شدت زخمی شده، وبال گردن احمد می‌شود و احمد سفر سختی را برای نجات جان در پیش می‌گیرد، در حالی که طالبان هم دنبال‌شان هستند…

گای ریچی این بار سراغ یک داستان واقعی از دوستی یک مرد افغان و یک نظامی آمریکایی رفته است. دوستی‌ای که ‌کم‌کم عمیق می‌شود و به یک عهد و پیمان و میثاق می‌رسد. فیلم به دو بخش تقسیم شده است. بخش اول، فرار احمد و نجات جانِ جان، و بخش دوم جست‌وجوی جان برای یافتن احمد و این بار نجات او از دست طالبان. گای ریچی به طور مفصل به هر دو بخش می‌پردازد و داستانش را با جذابیت جلو می‌برد. تعقیب‌وگریز و هیجانِ کافی در فیلم وجود دارد تا مخاطب را پای داستان نگه دارد. ساخت فضای افغانستان به قدری خوب است که آدم یک لحظه شک می‌کند نکند واقعاً داستان را در آن لوکیشن فیلم‌برداری کرده باشند و زمانی که متوجه می‌شویم افغانستان را در اسپانیا پیاده کرده‌اند، متعجب خواهیم شد! (بیشتر…)

پوستر هجدهم

پوستر هجدهم

کسی پشت در ساخته‌ی فیلم‌سازی مهجور به نام نیکولاس گشنر (یا شاید هم گسنر!) است که سال ۱۹۷۱ ساخته شده. از همان ابتدا ترکیب بازیگران فیلم کنجکاوی‌برانگیز است. فکرش را هم نمی‌کردم آنتونی پرکینز با چارلز برانسون در فیلمی همبازی شده باشند، آن هم یک اثر جنایی/رازآلود! قضیه از این قرار است که آنتونی پرکینز، که یک دکتر معروف است، چارلز برانسون را به بهانه‌ی درمانِ فراموشی‌اش به خانه می‌آورد. برانسون شخصیتی‌ست که هویتش گم شده و نمی‌داند کیست. پرکینز در طول فیلم، ذره‌ذره هویتی جعلی به برانسون می‌بخشد تا به چیزی برسد.

ایده‌ی جذاب و بکر داستان، همراه با موقعیت بسته‌ی شخصیت‌ها که اغلب در چهاردیواری خانه‌ی دکتر محبوس هستند و یک پایان‌بندی آوانگارد و دیدنی، کسی پشت در را تبدیل به فیلمی دلپذیر می‌کند. اما پوستر هم به همان اندازه دلپذیر است. پوستری که مفهوم کلی فیلم و اتفاق‌های داستان را در خود جای داده است و به بهترین شکل ممکن، با یک ایده‌پردازی درست و طراحی مناسب، جان کلام را به مخاطب منتقل می‌کند. برانسون در پی یافتن هویت خود و اتفاق‌هایی که برایش افتاده می‌گردد. ایده‌ای که در آن درِ روی سر یک شخص ما را به ذهن او فرو می‌برد، از همین موضوع نشات می‌گیرد. اَشکال طراحی‌شده برای حروفی که با آن نام فیلم را نوشته‌اند، شبیه تابلوی «ورود ممنوع» است و کارکرد آن دقیقاً باز هم به بحث هویتی داستان راه می‌بَرَد؛ وقتی شخصیت بی‌هویت داستان، راز زندگی‌اش را می‌فهمد، همه چیز از بین می‌رود. کسی پشت در فیلم جالبی‌ست که پوسترش کمک می‌کند تا بهتر درکش کنیم. (بیشتر…)

شماره‌ی ۲۷ مجله‌ی «فیلم امروز»

شماره‌ی ۲۷ مجله‌ی «فیلم امروز»

در شماره‌ی جدید «فیلم امروز» که همین امروز منتشر شد، یادداشتی مفصل نوشته‌ام بر یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سال اخیر سینمای ترکیه، روزهای سوزان، که امین آلپر، یکی از مهم‌ترین فیلم‌سازان ترک، نوشته و کارگردانی‌اش کرده است. من این فیلم را در اولین دورهمی‌ فیلم‌بینی پردیس سینماشمیران برای مخاطب‌ها به نمایش گذاشتم و درباره‌اش مفصل حرف زدم. به‌جرات می‌توانم بگویم اولین کسی بودم که این فیلم را برای تماشا معرفی کردم و خوشبختانه بعد از این معرفی زیرنویس فارسی‌اش هم مهیا شد. تماشای فیلم را توصیه می‌کنم، بعدش اگر حال و حوصله داشتید، مطلب من را هم بخوانید. ضرر ندارد.

.

فیلم‌های برتر ماه قبل

ـ ملکه‌ی سرخ The Scarlet Empress (یادداشت)

ـ ستاره‌ها: ۵ از ۵

 

و (اینجا) درباره‌ی این فیلم‌های قابل تحمل:

ـ جنگ جهانی سوم

ـ  دل‌بُریده (Ghosted)

ـ خفه کردن (Chokehold)

ـ همه‌ی دوستانم از من متنفرند (All My Friends Hate Me)

ـ کشور پهناور (The Big Country)

ـ قانون و نظم (Law and Order)

نگاهی به  فیلم ملکه‌ی سرخ The Scarlet Empress

نگاهی به فیلم ملکه‌ی سرخ The Scarlet Empress

  • بازیگران: مارلنه دیتریش ـ جان لاج ـ لوییس درزر و …
  • نویسندگان فیلم‌نامه: مانوئل کومروف ـ النور مک‌گری
  • کارگردان: جوزف فن اشترنبرگ
  • ۱۰۴ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۱۹۳۴
  • ستاره‌ها: ۵ از ۵

.

مصایب سوفیا

.

مادر سوفیا برخلاف رضایت او، در آرزوی این است که دخترش ملکه شود. چند سال بعد، وقتی ملکه‌ی دربار روسیه، سوفیا را برای شاهزاده خواستگاری می‌کند، گویا به آرزوی مادر جامه‌ی عمل پوشانده می‌شود اما آن‌ها بی‌خبر از این هستند که ورود به دربار، ترس و نابودی را به همراه خواهد داشت…

(بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم