بخشی از رمانِ « مرگ کسب و کار من است » اثر روبر مرل

ـ به جز دکتر فوگل کسی را سراغ دارید که بتواند برای گرفتن عفو شما اقداماتی بکند؟

ـ ناین، هر دیرکتور. ( نخیر، جناب رئیس. به آلمانی )

از پشت سرم: ـ اطلاع دارید که، در موقعیت شما، عفو و بخشوده گی می تواند نصف مجازات را تقلیل بدهد؟ آن وقت عوض ده سال فقط پنج سال حبس می کشید.

ـ این را نمی دانستم هر دیرکتور.

ـ خب، حالا که دانستید جواب نامه اش را می دهید؟

ـ ناین، هر دیرکتور.

ـ علی هذا ترجیح می دهید پنج سال بیش تر حبس بکشید و وانمود نکنید که خود را به اختیار دکتر فوگل گذاشته اید؟

ـ یا، هر دیرکتور. ( بله، جناب رئیس. به آلمانی )

ـ برای چه؟

ـ این کار، معنیش فریب دادن است.

روبروی من. با حالتی جدی. خط کش رو به من و چشم های نافذش در چشم های من دوخته: ـ دکتر فوگل را به چشم یک دوست نگاه می کنید؟

ـ ناین، هر دیرکتور.

ـ برایش محبت و احترام قائلید؟

ـ مسلماً خیر، هر دیرکتور. ( و اضافه کردم: ) ـ با وجود این آدم بسیار با کلّه یی است.

ـ حالا ” آدم خیلی با کلّه” را بگذاریم کنار. ( و باز از سر گرفت: ) ـ لانگ، کُشتن دشمن وطن شرعاً مجاز است؟

ـ مسلماً، هر دیرکتور.

ـ دروغ به کارش زدن چی؟

ـ مسلماً ، هر دیرکتور.

ـ نامشروع ترین کلک ها چطور؟

ـ مسلماً، هر دیرکتور.

ـ و با وجود این میل ندارید به دکتر فوگل کلک بزنید؟

ـ ناین، هر دیرکتور.

ـ چرا؟

ـ این دو تا با هم فرق می کنند.

ـ چرا این دو تا با هم فرق می کنند؟

فکری کردم و گفتم: ـ چون اینجا فقط پای من در میان است.

با صدایی تیز و لحنی فاتحانه ” آه آه ” کرد. چشم هایش پشت عینک دوره طلا برق زد، خط کش را پرت کرد روی میز، بازوهایش را روی سینه به هم انداخت و حالتی سخت خوش و راضی به خود گرفت. گفت: ـ لانگ! شما آدم خطرناکی هستید.

سرنگهبان سربرگرداند و با حالتی جدی مرا برانداز کرد.

ـ و می دانید چرا آدم خطرناکی هستید؟

ـ ناین، هر دیرکتور.

ـ چون شرافتمندید.

عینک دوره طلایش برقی زد. پی حرفش را گرفت که: ـ آدم های شرافتمند همه از دم خطرناکند. فقط آدم های نادرست و دغل، مردم بی آزار و بی ضرری هستند. و علتش را می دانید، سرنگهبان؟

ـ ناین، هر دیرکتور.

ـ میل دارید بدانید، سرنگهبان؟

ـ البته، هر دیرکتور، که میل دارم بدانم.

ـ چون که مردم دغل نادرست فقط برای منافعشان دست به اقدام و عملی می زنند. به عبارت دیگر، اقدامات شان “حقیرانه” است.

     

توضیح: املای کلمات، فاصله گذاری ها، علائم و به طور کلی، ساختار نوشتاری این متن، عیناً از روی متن کتاب پیاده شده، بدون دخل و تصرف.

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم