فرستاده شده توسط
damoon در تاریخ خرداد ۲۲, ۱۳۹۲ در
یادداشتهای کوتاه |
۸ دیدگاه | 3,003 بازدید
- نام فیلم: اسکای فال(Skyfall)
- کارگردان: سم مندز
راستش هیچ وقت با فیلم های سری جیمز باند ارتباط خوبی برقرار نکرده ام. این سری جدیدش هم البته چندان توجهم را جلب نکرد و نمی دانم چرا همیشه خط داستانی فیلم های باند، از نظر من، زیادی ساده انگارانه و بچه گانه است، هر چند که به اقتضای اینگونه داستان ها هم واقفم اما همچنان از نظر من آنقدرها جذاب جلوه نمی کنند. شاید به این دلیل که اصولاً به سختی می توانم باند را به عنوان یک ابرقهرمان بپذیرم. ابرقهرمانی که البته در اینجا، دیگر رو به زوال رفته و آن باندِ همیشگی نیست. “اسکای فال” به گذشته ی باند رجوع می کند و او را که با دنیای تکنولوژی خودش را تطبیق نداده، به زمان قدیم می بَرَد و چاقو و تفنگ های ساچمه ای به دستش می دهد. ماشینش هم به جای این ماشین های امروزی، همان ماشین قدیمی معروفش است. باند با دیدنِ کیو، جوان نابغه ای که تجهیزاتش را می سازد، به خاطر سن و سال کم او را مسخره می کند، اما جوان با اعتماد به نفس خاصی می گوید کاری که تو ( باند ) در روزهای زیادی انجام می دهی، من در یک ساعت انجام می دهم و تازه آن هم بدون اینکه از جای خود تکان بخورم. باند خودش را با تکنولوژی وفق نداده اما از تلاشش دست برنمی دارد. به قول معروف، باند شاید از اسب افتاده باشد اما از اصل نیفتاده است. (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها