کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی‌وهفت

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی‌وهفت

  • نام فیلم: لاک قرمز
  • کارگردان: سیدجمال سیدحاتمی

بعد از مرگ پدر اکرم، مادر که تصمیم دارد در خانه‌ی دیگران کار کند تا پول طلبکارهای همسرش را بدهد، اکرم را مجبور می‌کند به اراک نزد خاله‌اش برود. اکرم که می‌داند هدف مادر از فرستادن او به اراک، مجبور کردن او به ازدواج با پسرخاله‌اش است، این سفر را نمی‌پذیرد و اصرار می‌کند خودش دست به کاری بزند تا پولی ردیف کند: فروختن عروسک‌های چوبی‌ای که پدر معتادش درست می‌کرد و پول بخور‌ونمیری در می‌آورد … فیلم به عنوان اولین ساخته‌ی سیدحاتمی، هر چند جمع‌وجور است و تلاش می‌کند قصه‌ی مصایب یک دختر نوجوان را به زبانی تلخ بیان کند اما به دلیل فقدان نگرشی عمیق و در عین حال وجود داستانی پر‌آب‌چشم که مشکل پشت مشکل برای شخصیت نحیف داستان می‌تراشد و قصدش گرفتن آه و ناله از مخاطب است، تبدیل می‌شود به فیلمی در سطح. در نتیجه تلخی فیلم هم تلخی آزاردهنده‌ای نیست. مصنوعی‌ست. وقتی فضا را باور کنیم، شخصیت‌ها را باور کنیم آن‌وقت است که تلخی پشت تلخی می‌تواند آزارمان بدهد اما این‌جا چنین اتفاقی نمی‌افتد و اتفاقات سیاهی که پشت سر هم برای دختر رخ می‌دهند، بیش از آن‌که حاصل روندی درست و منطقی باشند، «چیده» شده‌اند تا فقط بدبختی‌ها را کنار هم ردیف کنیم. بدبختی‌های دختر نوجوانی که به هر قیمت حاضر نیست زیر بار ازدواج برود. او در پایان‌بندی خوب فیلم نشان می‌دهد که به هیچ شکلی نمی‌خواهد با کسی که دوست ندارد هم‌سر شود. می‌خواهد هر طور شده روی پاهای خودش بایستد و خرج خودش را در بیاورد. (بیشتر…)

نگاهی به فیلم هیولای پول Money Monster

نگاهی به فیلم هیولای پول Money Monster

  • بازیگران: جرج کلونی ـ جولیا رابرتز ـ جک اوکانل و …
  • فیلم‌نامه: جیمی لیندن ـ آلن دی‌فیوری ـ جیم کوف براساس داستانی از آلن دی‌فیوری و جیم کوف
  • کارگردان: جودی فاستر
  • ۹۸ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۶
  • ستاره‌ها: ۳ از ۵
  • این یادداشت در شما‌ره‌ی ۵۱۴ ماهنا‌مه‌ی «فیلم» منتشر شده است.
  • رسم‌الخط این نوشته به سبک رسم‌الخط ماهنامه‌ی «فیلم» تنظیم شده است.

 

خوراک برای غول ۱۱۰ اینچی

 

خلاصه‌ی داستان: لی گِیتس مجری پرحرارت برنامه زنده‌ تلویزیونی به نام «هیولای پول» است که در آن از شاخص‌های بورس و بالا و پایین شدن سهام شرکت‌ها حرف می‌زند و اوضاع و احوال اسکناس را بررسی می‌کند. با ورود مرد جوان اسلحه‌به‌دست به استودیو و گروگان گرفتن لی، اوضاع به‌هم می‌ریزد. گروگان‌گیر که کایل نام دارد ادعا می‌کند که سهام شرکتی که لی در برنامه‌های قبلی از مردم خواسته بود آن را بخرند، شکست خورده و حالا کایل و خیلی از مردمی که سهام را خریده بودند، آدم‌های بدبختی شده‌اند و لی باید جوابگو باشد … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم اشتیاق urge

نگاهی به فیلم اشتیاق urge

  • بازیگران: پیرس برازنان ـ جاستین چاتوین ـ دنی مسترسون
  • نویسندگان: گای باسیک ـ آرون کافمن ـ جری استال ـ جیسون زامولت
  • کارگردان: آرون کافمن
  • ۸۹ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۶
  • ستاره ها: ۱ از ۵

آدمیزاد است و هوس‌هایش …

 

خلاصه‌ی داستان: چند دوست، با تصمیم یکی از آن‌ها به نام نیل به جزیره‌ای دورافتاده می‌روند تا تعطیلات آخر هفته را در آن‌جا سر کنند. با ورود به جزیره، پس از وقت‌گذرانی در ویلای تفریحی میزبان، به پیشنهاد او تصمیم می‌گیرند به یک کلاب شبانه بروند. با ورود به این کلاب شبانه، جوانان خود را در معرض انواع و اقسام تفریحات هوس‌آلود می‌بینند. در همین حین، یکی از جوان‌ها به نام جیسون به دعوت رئیس کلاب به اتاقی خصوصی می‌رود و با حرف‌های او که مردی مرموز است و حتی از رازهای جیسون هم خبر دارد، می‌هراسد. مرد مرموز ماده‌ای مخدر به جیسون پیشکش و ادعا می‌کند این ماده از هر چیزی که تاکنون مصرف کرده، قوی‌تر است. جیسون با مصرف این ماده، دچار توهم می‌شود و فانتزی‌های ذهنی‌اش به غلیان می‌آید … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم قبیله The Tribe

نگاهی به فیلم قبیله The Tribe

  • بازیگران: گریگوری فسنکو ـ یانا نوویکووا و …
  • نویسنده و کارگردان: میروسلاو اسلابوشپیتسکی
  • ۱۲۶ دقیقه؛ محصول اوکراین، هلند؛ سال ۲۰۱۴
  • ستاره‌ها: ۳/۵ از ۵

 

سکوت سرد

 

خلاصه‌ی داستان: جوانی کر و لال وارد مدرسه‌ی شبانه‌روزی ناشنوایان می‌شود. حضور پسرهای سال‌بالایی که برای خودشان گروه‌های مافیایی تشکیل داده‌اند، فضای خوفناکی را در مدرسه ایجاد کرده است که جوان تازه‌وارد را هم ناخواسته  و کمی بعدتر خواسته وارد بازی می‌کند … (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی‌وسه

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی‌وسه

  • نام فیلم: زاپاس
  • کارگردان: برزو نیک‌نژاد

داود مربی تیم ملی فوتبال روستا، بعد از آسیب دیدن سعید، نامزد دخترش رعنا هنگام آخرین مسابقه‌ی فوتبال، بیش از پیش نسبت به ازدواج او و رعنا حساسیت نشان می‌دهد … وقتی هم‌چنان پیژامه پوشیدن و آن را تا روی گردن بالا کشیدن یا با حوله‌ی حمام به کوچه رفتن، ملاک ساختن یک کمدی باشد، نتیجه‌اش می‌شود این فیلم که مانند اسم توی‌ذوق‌زننده‌اش، کمدی دست چندمی‌ست که با دور هم جمع کردن بازیگران طنز تلویزیونی، تلاش کرده داستانی تعریف کند اما مشکل اتفاقاً در این نهفته است که هیچ داستانی برای تعریف کردن ندارد! نزدیک به چهل دقیقه از فیلم می‌گذرد اما همه‌چیز دور خودش می‌چرخد. از یک طرف علاقه‌ی اکبر به خورشید، از طرف دیگر بدقلقی داود و مانع‌تراشی‌های او برای ازدواج سعید و رعنا، خرده‌داستان‌هایی هستند که دائم تکرار می‌شوند بدون آن‌که هیچ پیشرفتی در کار باشد. فیلم تلاش می‌کند با محور قرار دادن فوتبال، جذابیتش را دو برابر کند که در این امر هم ناموفق است. (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم