اندر حکایت بی علاقگی به کار با تم فیلم و سینما!

اتفاقی که چند مدت قبل پیش آمد، بر آنم داشت تا این یادداشت کوتاه را بنویسم و آن اتفاق را به شکلی، تعمیم بدهم به ایرادی فراگیرتر که جامعه ی ما به شدت از آن رنج می برد. من به این ایده به شدت معتقدم که آدم اگر حتی روزنامه فروش هم باشد، باید بهترین روزنامه فروشِ شهرش باشد. روزنامه فروشی که باید تا تهِ خطِ کارش رفته باشد و بداند که: کدام روزنامه پرفروش تر است؟ کدام کم فروش تر؟ کدام سیاسی ست و کدام هنری؟ کدام زرد است و کدام غیرزرد؟ ( در مقابل اصطلاح « زرد » واژه ی دیگری به ذهنم نرسید که به جای روزنامه های غیرزرد بگذارم که معنای مقابلش را بدهد! ) کدام روزنامه مقالات بهتری دارد؟ اصلاً کدام نشریه ارزش خریدن دارد و کدام ندارد؟ یک روزنامه فروشِ خوب، باید این چیزها را بداند. چون یا آدم کاری نمی کند یا وقتی می کند باید تا تهش برود. متأسفانه چارچوب غلط اجتماعی ما، مشکلات اقتصادی شدید و صد البته ساختار ناسالم و ناموزون فکری و روحی آدم ها، موجب می شود هیچ کس از کاری که می کند راضی نباشد. فقط کافیست یک بار که داخل تاکسی نشسته اید، بیشتر به حرف ها دقت کنید؛ امکان ندارد راننده ننالد از زندگی و بد و بیراه نگوید به کار و کاسبی اش! بی برو برگرد همه شاکی اند. از همه چیز شاکی اند غیر از خودشان! عالم و آدم را در این « زندگی کوفتی » ( نقل به مضمون! ) مقصر می دانند غیر از خودشان را. شاید بگویید خودتان ماشین دارید و هیچ وقت با چنین چیزهایی برخورد نکرده اید. خب خوش به حالتان که خبر از پیاده هایی مثل من ندارید! اما من روش ساده تری پیشنهاد می کنم: بروید سرِ چهار راه و اولین نفری را که دیدید، سئوال کنید از اوضاع زندگی اش راضی ست یا نه. جوابش پیش من است؛ نود و نه درصد و نیم چنین پاسخ هایی خواهند داد: (( با این گرونی دیگه چه حال و اوضاعی! )) یا (( افتضاحه آقا! برو دلت خوشه! )) یا (( گرفتاریم! گرفتار! )) یا ((  دیگه وقتی یه کیلو گوجه باشه فلان قدر، چه انتظاری داری برادرِ من؟! )) و یا اگر خیلی آدم خوش بینی باشد و خیلی دستِ بالا گرفته باشد، چنین جوابی می دهد: (( یه نفسی میاد و می ره خلاصه! )) که این یعنی خیلی خوش بین است! بهرحال جواب ها چیزی در این مایه ها خواهد بود. نمی خواهم بحث جامعه شناسانه راه بیندازم که اصلاً کارِ من این نیست و سوادش را هم ندارم اما تجربه چیز با ارزشی ست که آدم کم کم به آن می رسد.  آدم ها فقط و فقط کمبودها را به دولت و گرانی و این چیزها مربوط می دانند غافل از اینکه خودشان چاهی هستند از انواع و اقسام کمبودها. اما خب، راحت تر است که همه چیز را گردنِ دیگری بیندازیم دیگر! نه؟! (بیشتر…)

نگاهی به فیلم استوکر Stoker

نگاهی به فیلم استوکر Stoker

  • بازیگران: نیکول کیدمن ـ میا واسیکوفسکا ـ متیو گود و …
  • فیلم نامه: ونت وورث میلر
  • کارگردان: پارک چان ووک
  • ۹۹ دقیقه؛ محصول انگلستان و آمریکا؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۳ از ۵
  • این یادداشت روی سایت مجله ی « فیلم » منتشر شده است. ( اینجا )

هر چیزی که فکر می کنی از آب در اومدی، از اول تو وجودت بوده …*

خلاصه ی داستان: پدر ایندیا به تازگی فوت کرده و او از این مسئله شدیداً رنج می برد. وقتی هم که ناگهان سر و کله ی عمویش چارلی پیدا می شود که در خانه ی آن ها سکنی می گزیند و سعی می کند به اِوِلین، مادرِ ایندیا خودش را نزدیک کند، ایندیا بیش از پیش احساس ناراحتی می کند … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم مثل یک عاشق Like Someone in Love

نگاهی به فیلم مثل یک عاشق Like Someone in Love

  • بازیگران: تاداشی اوکونو ـ رین تاکاناشی و …
  • نویسنده و کارگردان: عباس کیارستمی
  • ۱۰۹ دقیقه؛ محصول فرانسه و ژاپن؛ سال ۲۰۱۲
  • ستاره ها: ۳ از ۵

مثل دو عاشق

خلاصه ی داستان: آکیکو، دختر جوانی ست که بدونِ اطلاع اطرافیانش، در شهر توکیو، در کافه ای کار می کند که رئیسش، او را به خانه ی مردانی می فرستد که می خواهند شبی را تا صبح با یک زن بگذرانند. در شبی که مادربزرگ آکیکو برای دیدار او به توکیو آمده، دختر بدونِ اینکه قصد دیدن او را داشته باشد، به خانه ی پیرمردِی باسواد و فرهیخته فراخوانده می شود و این آغاز رابطه ی محبت آمیز بین او و پیرمرد است … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم پل چوبی

نگاهی به فیلم پل چوبی

  • بازیگران: بهرام رادان ـ مهناز افشار ـ هدیه تهرانی و …
  • فیلم نامه: خسرو نقیبی ـ مهدی کرم پور
  • کارگردان: مهدی کرم پور
  • ۹۲ دقیقه؛ سال ۱۳۹۰
  • ستاره ها: ۳ از ۵
  • این یادداشت روی سایت آکادمی هنر منتشر شده است. (اینجا)

آبِ گرم، زیرِ پلِ چوبی

خلاصه ی داستان: امیر و شیرین، زوج ظاهراً خوشبختی هستند که تصمیم دارند برای ادامه ی زندگی به آمریکا بروند. اما مشکل مالی امیر، دست آن ها را بسته است و همین امر باعث می شود شیرین برای جمع و جور کردن ویزا، به دوبی برود. امیر کم کم به شیرین شک می کند و این در حالیست که نازلی، یکی دیگر از همکلاسی های امیر، سر و کله اش در زندگی او پیدا می شود … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم گریزپا The Escapist

نگاهی به فیلم گریزپا The Escapist

  • بازیگران: برایان کاکس ـ دامیان لوئیس ـ دومینیک کوپر و …
  • فیلم نامه نویسان: دنیل هاردی ـ روپرت وایات
  • کارگردان: روپرت وایات
  • ۱۰۲ دقیقه؛ محصول انگلستان، ایرلند؛ سال ۲۰۰۸
  • ستاره ها: ۴ از ۵

 فرار از زندان

خلاصه ی داستان: فرانک پِری، پیرمردی که در زندان به سر می برد، یک روز، نامه ای از طرف دخترِ معتادش به دستش می رسد که در آن نوشته شده حال و اوضاع چندان خوبی ندارد. فرانک که عاشق دخترش است، تصمیم می گیرد هر طور شده از زندان فرار کند. او برای این کار نقشه ای طراحی و افراد مورد نظر را دور خودش جمع می کند … (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم