نگاهی به فیلم خرچنگ The Lobster

نگاهی به فیلم خرچنگ The Lobster

  • بازیگران: کولین فارل ـ راچل وایز ـ  جسیکا باردن و …
  • فیلم‌نامه: یورگوش لانتیموس ـ افتیمیس فیلیپو
  • کارگردان: یورگوس لانتیموس
  • ۱۱۹ دقیقه؛ محصول یونان، هلند، ایرلند، انگلستان، فرانسه؛ سال ۲۰۱۵
  • ستاره‌ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت در سایت ماهنامه‌ی «فیلم» منتشر شده است (اینجا)

 

با‌هم، بی‌هم

 

خلاصه‌ی داستان: در شهری خیالی، هیچ‌کس اجازه ندارد تنها باشد و همه باید زوج باشند. کسانی که تنها هستند به هتلی برده می‌شوند که در آن چند روز فرصت دارند تا زوجی برای خود برگزینند وگرنه به حیوان تبدیل خواهند شد. دیوید یکی از آن آدم‌های تنهایی‌ست که بعد از مرگ همسر به این هتل می‌آید تا قبل از تبدیل شدن به حیوانی که خودش انتخاب کرده، یعنی خرچنگ، زوجی برگزیند … (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی

  • نام فیلم: خواب تلخ
  • کارگردان: محسن امیریوسفی

آقا اسفندیار که سال‌ها جنازه‌های مردم روستا را می‌شسته، حالا متوجه می‌شود «عمو عزرائیل» همه جا همراهی‌اش می‌کند؛ عمو عزرائیلی که همیشه دوست و همکار تصورش می‌کرد … فیلمِ دوازده سال توقیفی امیریوسفی، طنز نیش‌دار و تلخی‌ست درباره‌ی ترس از مرگ و رویارویی با آن. ایده‌های نیمه‌ی ابتدایی فیلم پُربارتر و بامزه‌تر از ایده‌های نیمه‌ی دومش است. اوج نگاه طنازانه‌ی امیریوسفی جایی‌ست که آقا اسفندیار به عزرائیل رَکَب می‌زند! (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی بیست و نه

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی بیست و نه

  • نام فیلم: هدیه (The Gift )
  • کارگردان: جوئل ادگرتون

رابین و سایمون به خانه‌ی جدیدشان نقل مکان می‌کنند. هنوز حسابی جاگیر نشده‌اند که سایمون به دوست دوران مدرسه‌ی خود گوردو برخورد می‌کند. گوردو مردی گوشه‌گیر و خجالتی‌ست که تلاش می‌کند با آوردن انواع و اقسام هدیه‌ها، خودش را به این زوج نزدیک کند … فیلم از این می‌گوید که بالاخره یک روز اعمالی که در گذشته انجام داده‌ایم، گریبان‌مان را خواهد گرفت. اتفاقی که برای سایمون می‌افتد. جابه‌جا شدن قطب مثبت و منفی ماجرا در طول روایت، با صبر و حوصله شکل می‌گیرد؛ ابتدا این گوردوست که در مظان اتهام قرار دارد. بعد که گذشته رو می‌شود و رابین می‌فهمد همسرش در جوانی چه بلایی سر گوردو آورده، این سایمون است که می‌رود در قطب منفی ماجرا و این‌بار با گوردویی مواجه می‌شویم که بی‌دست و پاست و زیر سلطه‌ی سایمون. اما در انتها همه چیز پیچیده‌تر می‌شود: نه تنها سایمون بلکه دوباره گوردو وارد قطب منفی می‌شود و این‌بار هر دو مرد هستند که به شکل عجیبی مقصر جلوه داده می‌شوند. گوردو با انتقام ترسناکِ بی‌سر و صدایی که از سایمون می‌گیرد گذشته را جبران می‌کند. فقط ای کاش شک و تردیدی که در دل‌مان انداخته شد ( این تردید که آیا بچه‌ای که از رابین به دنیا آمده متعلق به سایمون است یا گوردو) با آن تصویرِ «مظنونین همیشگی»گونه‌ی آخر (گوردو پانسمان دستش را باز می‌کند، دور می‌اندازد و نشان می‌دهد که زخم و زیلی‌هایش هنگام ملاقات با رابین الکی بوده است)، به یقین تبدیل نمی‌شد؛ به این یقین که گوردو بلایی سر رابین آورده است. (بیشتر…)

کوتاه درباره ی چند فیلم، شماره ی بیست و هفت

کوتاه درباره ی چند فیلم، شماره ی بیست و هفت

  • نام فیلم: دنی کالینز (Danny Collins )
  • کارگردان: دان فوگلمن

دنی کالینز، ستاره‌ی موسیقی راک، غرق در مواد مخدر و شهرت و پول، تازه بعد از سی سال پی می‌برد که جان لنونِ معروف، نامه‌ای با دستخطِ خودش، برای او نوشته بود که به خاطر بدجنسی تهیه کننده‌اش، در تمام این مدت از چشم او پنهان مانده بوده. محتوای ساده‌ی نامه، دنی را دچار تحول می‌کند. او تصمیم می‌گیرد تور موسیقی‌اش را متوقف کند، به خانواده‌ی پسرش که سال‌هاست ندیده، بپیوندد و کارِ مهمی برای‌شان انجام بدهد … فیلم دستمایه‌ی زیادی برای یک اثر زندگینامه‌ای ندارد و در بخش‌های زیادی لنگ می‌زند. این‌که دنی ناگهان با دیدنِ نامه‌ی جان لنون، آن‌طور از این رو به آن رو شود، کمی زیادی اغراق‌آمیز است و ناکارآمد، مخصوصاً هم که هنوز شخصیتی برای دنی ساخته نشده که ناگهان تحولش را می‌بینیم. رابطه‌ی او با مری هم فقط تکرار می‌شود و به نتیجه‌ی خاصی نمی‌رسد. پایان‌بندی فیلم هم به شدت سازی جدا می‌زند: چرا باید سرطان داشتن یا نداشتنِ پسرِ دنی، برای‌مان جالب باشد؟ مگر اصلاً داستان حولِ محورِ پسرِ دنی و بیماری‌اش می‌چرخید که حالا باید این قضیه در صدر قرار بگیرد؟ شاه‌بیتِ فیلم، خودِ آل پاچینوست که همچنان می‌درخشد، مثل روزهای جوانی‌اش؛ ترکیبی از شوخ‌طبعی، دل‌زدگی و نبوغ هنرمندانه. (بیشتر…)

نگاهی به فیلم گره گشا Ex Machina

نگاهی به فیلم گره گشا Ex Machina

  • بازیگران: دومنال گلیسون ـ اسکار ایزاک ـ آلیسیا ویکاندر و …
  • نویسنده و کارگردان: الکس گارلند
  • ۱۰۹ دقیقه؛ محصول انگلستان؛ سال ۲۰۱۵
  • ستاره ها: ۴ از ۵
  • این یادداشت روی سایت « آدم‌برفی‌ها » منتشر شده است ( اینجا )

 

دُور زدنِ ژانر « علمی ـ تخیلی »

 

خلاصه‌ی داستان: کِیلب، برنامه‌نویسِ جوانی‌ست که باید به خانه‌ی مدرن، زیبا و تک‌افتاده‌ی رئیسش برود و در آن‌جا طی یک سری مراحل، درباره‌ی وجود یا عدم وجودِ هوش مصنوعیِ یک ربات به نام اِیوا، که رئیسش آن را طراحی کرده، به قطعیت برسد. او بعد از جاگیرشدن در خانه، تلاش می‌کند با طرح سئوالاتی از اِیوا، پی به میزانِ هوش او ببرد و در همین حین است که حس می‌کند عاشق این رباتِ زیبا شده است … (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم