نگاهی به فیلم سرچشمه های من I Origins

نگاهی به فیلم سرچشمه های من I Origins

  • بازیگران: مایکل پیت ـ آسترید برجس فرسبی ـ بریت مارلینگ و …
  • نویسنده و کارگردان: مایک کاهیل
  • ۱۰۶ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۴
  • ستاره ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت روی سایت مجله ی « فیلم » منتشر شده است ( اینجا )

 

در بازگشت به تن، روح

رو به سوی چشم ها می گذارد

و می درخشد. نور!

هستی ام را در خود غرق می کند

شگفت! کامل!

“خورخه گیلن، شاعر اسپانیایی”

 

رازِ چشم هایش …

 

خلاصه ی داستان: یان، عاشق ساز و کارِ چشم آدم هاست. او عادت دارد از چشم افراد مختلف عکس بگیرد. همین علاقه است که موجب می شود اولین عشقش را پیدا کند؛ او از طریقِ چشم های سوفی، عاشقش می شود …

 

یادداشت: دری که در صحنه ی پایانی، یان به همراه سالومینا، دختر کوچکِ هندی، از آن بیرون می رود، کنایه از دنیای جدیدی ست که یان قدم به آن می گذارد. وقتی برمی گردیم به دقایق ابتدایی فیلم و صحنه ای که سوفی با یان درباره ی درِ نیمه بازِ اتاقش حرف می زند و نصیحتش می کند که باید از دور و برش که پُر شده از میکروسکوپ و فرمول و معادله، بِکَنَد و قدم به آنطرفِ در و دنیای پشتِ آن بگذارد، بیش از پیش متوجه جنبه ی نشانه شناسانه ی « در » می شویم. یان، دانشمندِ زیست شناسی مولکولی ست که به دنیای دو دو تا چهارتای خود بسنده کرده است. او آنقدر با علم و منطق سر و کار دارد که حتی برای بیان عشقش به سوفی، از استنباط علمی استفاده می کند که انصافاً هم جذاب می نماید؛ اینکه احتمالاً اتم های آن ها از میلیاردها سال قبل، به کرّات با هم برخورد داشته و از این پس هم برخورد خواهد داشت. یا وقتی سوفی طاووس سفید را نماد روح پراکنده در جهان می داند، او از جنبه ای علمی به قضیه نگاه می کند؛ اینکه طاووس نماد حیوانی ست فاقد رنگدانه. در همین مسیرِ به شدت دو دو تا چهارتایی ست که می خواهد ثابت کند چشم، روندی تکاملی داشته است. با اثبات این فرضیه او می تواند ماورآء الطبیعه را به چالش بِکشد و جهانی را ترسیم کند بدون طراحی هوشمند. که اتفاقاً این کار را هم می کند، اما انگار هنوز چیزهایی مانده اند که او با ذهنِ حساب گر و منطق پذیر و شاید خشکش نمی تواند کشف کند. هنوز رازهایی وجود دارد. چشم ها، برای باز شدنِ در و رفتنِ یان به آن سویش نقش مهمی بازی می کند؛ چشم هایی که او در ابتدای فیلم معتقد است هر کدام منحصر به فرد هستند و هویت فرد را  می سازند. او از طریق چشم های سوفی عاشقش می شود و برای اینکه این عنصر در صحنه ی آشنایی سوفی با یان حرف اول را بزند، چه بسترسازیِ خوبی شده است: آن ها در یک مهمانی هالووین با هم آشنا می شوند و هر کسی لباس عجیبی به تن دارد. پس طبیعی ست که سوفی لباسی پوشیده باشد که تنها چشمانش در معرض دید باشند … و آن چشم هایش؛ چشم هایی که انگار دنیایی در خود دارند. چشم هایی که یان در وهله ی اول با همان ذهنِ علم باورش، دیدگاهی بلکه ظاهربینانه به آن دارد و آن را صرفاً یک چشمِ تکامل یافته می بیند. اما همانطور که بعداً کارن، همسر دوم یان به او می گوید، بلکه هم این چشم ها دریچه ای به سوی روح باشند. از نیمه های فیلم به بعد است که موضوع تناسخ روح، هر چند در لفافه، جایش را در فیلم باز می کند؛ مشخصاً از لحظه ای که وقتی می خواهند چشمِ فرزندِ تازه به دنیا آمده ی یان و کارن را اسکن کنند، روی صفحه ی مونیتور، هویت یک پیرمردِ سیاهپوست ظاهر می شود. از این لحظه به بعد است که فیلم، به این چشم ها، بُعدِ دیگری می بخشد. یعنی همان دریچه ای به سمت روح آدم ها، همانی که کارن می گوید. اینکه سالومینا در هند پیدا می شود، معنادار است؛ هند، مذهب بودایی، اعتقاد به تناسخ روح. بهرحال بخشِ علم باورانه و خشکِ یان در مقابلِ بخشِ عاشقِ او به نوعی شکست می خورد. لحظاتی که می خواهد سالومینا را آزمایش کند، عکس العمل هایش در قبال جواب های غلط و درست دختر بسیار دیدنی ست؛ وقتی سالومینا، از بین سه شئ، به آنی اشاره می کند که مورد علاقه ی سوفی بوده، یان لبخند به لب می آورد و مشخصاً هیجان زده می شود و وقتی دختر، جواب های اشتباه می دهد، به شدت چهره اش می گیرد؛ زیبایی این صحنه اینجاست که انگار او در پسِ پشتِ ذهنش، دوست دارد، تمنا دارد که این دختر، دریچه ای باشد به سمتِ سوفی. اویی که تا پیش از این حتی وقتی کارن از کلمه ی « روح » استفاده می کرد، از شدت عصبانیت فریاد می کشید. جوابِ آزمایشِ سالومینا، چندان هم به این قطعیت نمی رسد که او ادامه ی سوفی ست، بلکه شاید تمامِ آن تست هایی را که درست جواب داده بود هم صرفاً اتفاقی بوده باشد، اما یان، انگار می خواهد به خود بقبولاند که درست است. بهرحال انگار علم برای همه چیز هم نمی تواند جوابی داشته باشد. هرچند فیلم با آن صحنه ی کوتاهِ بعد از پایانِ تیتراژش و پُررنگ کردنِ قضیه ی شباهت الگوی عنبیه ی چشم ها و احتمالاً همسانی روح ها، از بارِ راز و رمزِ خود می کاهد و به قطعیتی بی دلیل می رسد، همان قطعیتی که اتفاقاً یان در طول داستان با آن درگیر بود. باید درِ رمز و راز را هم باز گذاشت.

 فیلمِ دیگرِ مایک کاهیل، در « سینمای خانگی من »:

ـ زمینی دیگر ( اینجا )

۸۴ دیدگاه به “نگاهی به فیلم سرچشمه های من I Origins”

  1. سرور گفت:

    فیلم بر اساس واقعیت ساخته شده!؟

  2. مجيد گفت:

    سلام
    سپاس از مطلب خوب شما

  3. آلما گفت:

    سلام
    آیا این فیم ادامه داره؟

  4. سهیل گفت:

    نقایصی در زمینه علم داشت مثلاً آگه زندگی هر فرد در کالبد جدیدی نمود پیدا می‌کند پس برای افزایش جمعیت در طول تاریخ چه توضیحی داره یا در مورد این که منشا ما از موجوداتیه که هیچ چشمی نداشتن
    ولی در کل فیلم رو دوست داشتم باحال بود دیالوگ های جالبی داشت همچنین یه سری حفره ها توی طرز فکر من بود که بهشون توجه نکرده بودم
    پیشنهاد میشه ببینید

    • Saf گفت:

      خود فیلم این قضیه رو با درومدن ۴۴ درصد نقض می کنه
      یعنی یه جورایی نامحسوس هم اینو می رسونه که علم کاملا پاسخگو نیست تو همه ی زمینه ها
      هم اینکه نمی شه روح سفر کالبد داشته باشه ولی روحی وجود داره و خدایی هم هست و هیچوقت ادم نمی تونه جواب ۱۰۰ درصد همه ی سوالا رو بده
      کارگردانش ۳۶ سالشه !!!!
      کفم برید …!

    • ممد گفت:

      سلام جواب این سوالتون ک گفتین افزایش جمعیت ی مثال نقضه برا موضوح تناسخ! باید اینو بگم ک شما اینجوری برداشت کردین ک ی تعداد مشخصی روح از اول تا آخر وجود داره در حالی ک اینجوری نیست! و میتونه همان طور ک جسمی متولد میشود ی روح هم متولد شود… و در ضمن تعداد تناسخ هر روح با روح دیگه فرق داره…

    • هادی بارسائی گفت:

      تعجب می کنم که کسی جوابتون نداده اون ۵۶ درصد غلط تکامل روحه اگر انسان بارها با یک روح ثابت تناسخ پیدا می کرد همه چیز بی معنی بود در واقع تمام دنیا بر اساس تکامله منظور از جهش یافتگی هم در سکانس توی آزمایشگاه که دختره گفت همین بود ما بارها جهش پیدا می کنیم تا به تکامل برسیم.ما همان موش های ازمایشگاهی که تو فیلم نشون داد هستیم در معیار بزرگ تر…ولی هدفمند

  5. هستی گفت:

    و در اخر به خدا ایمان اورد ؟

    • نازنین گفت:

      با توجه به قسمتی از فیلم که دیالوگی درباره ی یکی از شخصیتهای مذهبی هند هست:(اگر علم دلیلی کامل برای رد کردن خدا بیاره من ب اون نگاه میکنم.سعی میکنم کامل بررسیش کنم.و اگر کامل بود قبولش میکنم) میتونم بگم بله

  6. سعید گفت:

    من فیلم را الان از کانال اونیکس دیدم. اینکه ایان به دنبال صحت و سقم نظریه تناسخه در واقع ارتباطی با اثبات وجود خدا پیدا نمیکنه ولی در فیلم اینطور نیست. مرد سیاهپوش که در آسانسور خودش را در امور حراجی و مذهبی معرفی می کنه و بعد ایان دوباره باهاش سوار آسانسور نمیشه که یعنی راهشون را با هم متفاوت میدونه شاید میخواد تفاوت قائل بشه بین کسانیکه از مذهب دکان برای خودشون درست کردند تفاوت قائل بشه با کسی که از طریق علم به دنبال حقیقتند.

  7. حمید فریور گفت:

    دوست عزیز، بیان زیبا و گویایی از فیلم بود، اما چرا به صحنه ی باز شدن در آسانسور و عکس العمل سالومینا اشاره ای نکردی؟ با توجه به حادثه ی آسانسور برای سوفی، این صحنه خیلی گویا بود و به نوعی حتی آزمایشلت رایج علمی در اتاق هتل ایان انجام داد را زیر سؤال برد. ممنون از شما

  8. فریبا گفت:

    من هم نظر آقای حمید فریور را میخواستم تایید کنم مهمترین قسمت همون ترس سالومینا از آسانسور بود
    ممنون از مطلب و تحلیل زیباتون

  9. پريا گفت:

    با وجود دیدن این فیلم باز هم به نظر من اعتقاد به تناسخ وجود خدا رو اثبات نمیکنه و یا حتی انکار هم میکنه

  10. رها گفت:

    فیلمه قشنگی بود، ولی تناسخ از نظر خیلی ادیان ها رد شده ولی به نظر خودم فلسفه دونادون از ایین اهل حق بیشتر قابل اثبات میتونه باشه…علم همه چیزو میتونه برای بشریت ثابت کنه اما به زمان احتیاج هست ..

  11. مهدی گفت:

    فیلم خوبی بود اما سر در گمی در این نکته که علم درسته یا مذهب تلاش های آخر مذهب در اثبات خودشه. بنظر من حتی اینکه جای آسانسور اون بچه این برخورد را داشته باشه فقط یک احتمال میتونه باشه و لبخند بعد از اینکار بچه بسیار پر معنی میتونه باشه که مثلا میشه گفت که مذاهب از اتفاقات چطور سود میبرند.

  12. سامان گفت:

    ممنون از تحلیل خوب و قابل درکتون.
    من به مسائل ماوراءالطبیعه اعتقادی ندارم اما این فیلم جزو بهترین و البته زیباترین فیلم هایی بود که تابحال دیدم. و فکر میکنم پررنگترین نکته تو فیلم عشق ایان به سوفی بود که تو اکثر سکانس های فیلم بخصوص در اواخر فیلم و لحظه امتحان و نتیجه۴۴درصدی، همونطور که شماهم به چهره ی ایان بعد از هر جواب صحیح اشاره کردید، نمود پیدا کرد. و ظاهرا در انتهای فیلم عقیده اش عوض میشه.
    ممنون از شما

  13. پارسا گفت:

    اقا کاش این فیلمو نگاه نمیکردم.به گریم انداخت.فکر نکنم امشب خوابم بیاد…اخه اینا چیه میسازند ادمو احساسی میکنند.

  14. حسین گفت:

    من هنوز زیر نویس این فیلم ندیدم ولی ی نفر دیروز بهم گفت اگه بری تو مرورگرi orginsرو سرچ کنی چشم من هم تقریبا شبیه اونه یعنی ی چیزایی توش دیده میشه حالا ب من گفتن تا تهش برم من نمیدونم چیرو تا تهش برم راهنماییم کنید

  15. محسن گفت:

    اهل نظر دادن نیستم اما نامردی بود برای این تحلیل زیباتون نظر ندارم
    خداقوت
    دوستان هم توی نظرات تحلیل های جالبی رو گذاشته بودن فقط اینم بگم دوستان خیلی خودتون درگیر این نکنید که فیلم داره تناسخ روح رو رد میکنا یا نه و…
    به ارتباطی که بین معنویات و علم در فیلم نشون داده شده توجه کنید.
    بازم تشکر بابت تحلیل زیباتون.

  16. سارا گفت:

    به نظر من تناسخی وجود نداره و من اصلا این بعد فیلم برام مهم نیست ولی به شدت معتقدم که چشم ها دریچه روح آدمان

  17. saeed گفت:

    سلام چرا باید در مورد ذهنیت یک نویسنده و کارگردان که با توجه به اعتقادات خودشون فیلم شده نتیجه گیری کرد؟ اینا همشون از اول یه چیزی رو میخوان به بیننده القا کنن و سناریو را از روی تفکر شخصیشون مینویسن ، علم واقعا تونسته خیلی از خرافات رو از بین ببره و هر روز هم داره دست خرافه های مذهبی رو رو میکنه پس زود باور نباشیم و با علم هکقدم بشیم .

    • پیمان گفت:

      ولی من به زندگی پس از مرگ روح اعتقاد دارم.تا حالا شده براتون پیش بیاد که یه صحنه ای رو ببینین که فکر کنید قبلا دیدین؟یا یه بوی عطری براتون آشنا میادو مغزتونو درگیر میکنه ؟من فکر میکنم که روح پس از مرگ بازم زندگی میکنه.نکته جالب این فیلم این بود که کارگردان میخواسته روحی که زنده بوده رو از طریق چشم به بازیگر مرد بشناسونه.

  18. محســـــــن گفت:

    از لحاظ فنی فیلم درخور و گیرایی بود. اما از لحاظ محتوایی میشه گفت یه فیلم دینی بود که میخواست بگه روح و موضوع تناسخ وجود داره و…
    راستش آخر فیلم آدم بیش از هر چیز یاد سریال های رمضان تلویزیون میافته، با این تفاوت که انگار جای تلویزیون ایران، یکی مثل دالایی لاما هزینه ساخت فیلم رو داده باشه!

  19. محمدحسین گفت:

    یه دنیا ممنووووون
    چقد دنبال اسم این فیلم گشتم
    خیلی خیلی ممنونم ازتوونننن ♥♥♥♥

  20. maede گفت:

    فیلم عالی بود .
    به نظرم این فیلم با صحنه ترس بچه از اسانسور و احساس ارامش در اغوش ایان نشون داد تحقیقاتشون تقریبا پنجاه درصد صحیح بوده و این فوق العاده است و در تصاویر اخر جالبه با دقت نگاه کنید نتایج ازمایشات نشون می داد که تشابهات دیگه ای هم وجود داره .
    ولی چیزی که منو ناراحت میکنه اینه که اونا اون سر دنیا انقدر پیشرفت کردن که حتی فیلم هاشونم با ما فرق میکنه . تفکراتشون فرق میکنه . چند تا نویسنده ی ایرانی میتونن انقدر عالی فیلم نامه بنویسند ؟
    چند تا دانشمند ایرانی میتونن انقدر عمیق به مسائل فکر کنند ؟
    به نظرم علم هیچ وقت نمیتونه خدا رو نقض کنه.( وجودیت خدا همیشه ثابته) اما خدای کدوم دین معلوم نیست . شاید هیچ یک از ادیان درست نباشند .
    باتشکر
    فیلم واقعا ارزش دیدنش را داشت.

    • فاطمه گفت:

      کدوم دین؟!!
      ولی ما اصلا کلمه ای ب اسم ادیان نداریم!!
      همشون یک دینه ک هر کدوم ب نحوی دچار تحریف شده
      حتی تو قرآن هم گفته ما برای شما یک دین تشریح کردیم همون دینی ک ب ابراهیم و موسی و عیسی و… همه پیامبران دادیم
      و بعدش هم دلیل این چند دینی ک الان وجود داره رو گفته…
      البته من خودم هنوز ب یقین نرسیدم و با خودم درگیرم…

      • مدیو؟ گفت:

        همشون یک دین نیست اخرش اما همشون به خدا خطم میشه ببین خدا دینشون رو در اختیار افراد مشخصی قرار داد و اونها به روش که خدا ازشون خواسته دین رو پخش کردن و در قران هم امده گفته به ادیان دیگر توهین نکنید! یعنی خودش چند دینی رو ایجااد کرده که ما راه درست رو پیدا کنیم و این راه از امتحانات بزرگه!!

  21. کامران گفت:

    بنظر من چیزی که این اطلاعات رو توی خودش نگه میداره روح نیست ذرات ریز تشکیل دهنده ما هستند که پس از مزگ به محیط برمیگردند و حالا به شکل های مختلف در یک انسان دیگ نمود پیدا میکنن ،و شاید چون هنوز برای علم روشن نیست اسمش رو روح میزاریم
    نمیگم تناسخ درسته ولی اینم قبول ندارم که ادیان دیگ هم درستن
    بهترین راهنما و جواب رسیدن به اون مهم به کمک علمه

  22. مونا گفت:

    چه جوری شد سوفی مرد ؟؟؟؟

  23. ندا گفت:

    من به تناسخ اعتقاد دارم
    لطفا کتاب سفر روح مایکل نیوتن و بخونید خیلی از سوالای مذهبیتون بهش پاسخ داده میشه و حالتون خوب میشه

  24. فیلم‌ خوش ساخت و زیبایی بود. با موسیقی عالی
    تو پادگان دیدم!
    ممنون

  25. deniz گفت:

    سلام ممنون از تحلیل زیباتون اما کاش صحنه ای که صوفی مرد و یه جور دیگه میساختن از اون صحنه به بعد تا آخر فیلم من خیلی حالم بد بود همش دلهره داشتم ، اما روی هم رفته فیلم جالبی بود چند روزه که دارم در موردش فکر میکنم و البته که سوار آسانسور هم دیگه نمیتونم بشم 😬

  26. نسیم گفت:

    قیلم جالبی بود. انگار خود کارگردان یجورایی داشت تناسخ رو زیر سوال می برد. مثلا جایی که سوفی گفت فقط افرادیکه جهش یافته هستند از نظر معنوی میتونن در یک روح دیگه حلول کنند و وصل اش کرد به آخر فیلم که بعضی افراد به تعبیر عامیانه آدم های خوب تونستن تو یه روح دیگه دوباره زنده بشن و اینکه تناسخ میگه همه ی روح ها دوباره به کالبد دیگه برمیگردن. و به تعبیر فیلم اگه فقط آدم های خوب برمیگردن چرا دنیا داره به سمت بدی پیش میره. ولی به قول معروف پایان یک فیلم خوب آغاز یه سوال بزرگ برای مخاطبه که I origin تو این زمینه موفق بود

    • هادی بارسائی گفت:

      کی گفته فقط روح های خوب بر می گردن؟ قطعیتی وجود نداره فقط فیلم نشون
      داد روح تکامل یافته در کالبدی دیگر شکوفا میشه برای همین هم جواب های دختربچه تناقض داشت چون تکامل پیدا کرده بود

  27. فاطمه گفت:

    جذاب ترین جا یا باید بگم دیالوگ فیلم دلیلی بود ک سوفی واسه اثبات وجود خدا آورد
    اینکه ما نمیتونیم درکش کنیم دلیل عدم وجودش نیست…
    مثل کرمی ک نمیتونه نورو درک کنه در صورتی ک نور هست
    و اون جهشی ک گفت شاید همون وعده ای باشه ک بعضی از آدما میتونن واقعا ب اون درک یا شاید ب اصطلاحی ب قرب الهی برسن…

  28. فاطمه گفت:

    نمیدونم 😭
    آخرم یا دیوونه میشم یا ب پوچی گرایی میرسم

  29. raspina گفت:

    به نظر من اون ۶۶ درصد اختلاف شاید به این برمیگرده که سوفی توی زندگی های قبلتر هم معیارهای دیگه داشته چون بسته به زن بودن مرد بودن سیاه بودن سفید بودن و… میتونسته علایق دیگه داشته باشه

  30. هانا گفت:

    ممنونم از اشتراک این مطلب

  31. Mina گفت:

    چرا همش داریم از تناسخ حرف میزنیم؟بنظر من ایان وقتی راجب اتم ها و ارتباطشون حرف زد،دقیقا همونجا تمام اعتقاداتش مبنی بر نبودن روح رو نقض کرد.من به اون صورت چیزی راجب تناسخ نمیدونم و فک میکنم ک تناسخ خیلیم جایی نداشت تو فیلم،اما اعتقاد دارم ک تمام انسان ها روزی به هم مرتبط و متصل بودن،اعتقاد دارم که تمام ادم از بیگ بنگ بوجود اومدن،پس معلومه ک بهم کانکت هستن،معلومه ک روحی وجود داره و این ارتباط رو حس میکنه،حتی اگر چشمهاشون شبیه هم نباشه،معلومه ک اگر کسی از جنگ اونطرف دنیا در رنج باشه ماهم رنج میکشیم،معلومه ک دنیا فقط اعداد و ارقام نیستن بلکه عشق هم وجود داره،من توی این فیلم عاشق دیالوگ های سوفی بودم،و واقعا سوفی یه جهش یافته ای بود ک میتونست خیلی چیزا رو ببینه و درک کنه ک شاید امثال ایان نتونن

    • سبحان گفت:

      باهات موافقم مینا جان!

    • مدیو؟ گفت:

      عشق ؟!؟!؟!؟!؟منظورت همون واکنش شیمیایی تو مغزه؟

      • پرستوک گفت:

        دقیقا تو این فیلم عشقی که باعث تحول ایان میشه عشقی که باعث میشه با وجود دیدگاه علمیش از جواب های نادرست دختر بچه چهرش تو هم بره، این عشق تو این فیلم در سطح بیولوژیکی و هورمونی نشون داده میشه. عشقی که در نگاه اول شکل میگیره و منجر به رابطه جنسی در همون روز میشه.همون عشقی که باعث خودارضایی ایان با دیدن تصاویر عشق سابق فوت شده میشه.عشق بین دو تا آدم که اشتراکی بینشون نشون داده نمیشه مگر اشتراک جنسی

  32. تورک اوغلان گفت:

    از عزیزانی که هنوز فیلم رو ندیدن ولی قصد دیدنشو دارن
    درخواست میشه اون قسمت آسانسور رو بزنن بره من موقعی که داشتم نگاه میکردم سه بار بالا آوردم بخاطر همون یه سکانس

  33. حمید گفت:

    ساخت فیلم هدفمند بود برای القای یه سری اعتقادات مذهبی و معنوی به مخاطب حتی جاهایی مغالطه هایی بکار بردن مثلن تو اون مورد که به حواس محدود کرم برای شناخت جهان اشاره شد ومنظورش این بود که چون حواس انسان هم محدوده پس ورای حواس انسان باید خدایی چیزی وجود داشته باشه تمثیلو بجای استدلال قالب کردو از حفره ی جهل ما نهایت استفاده رو کرد به هر حال یک فیلم نمیتونه عقاید خیالی قدیمی رو از تیغ تیز انتقادها حفظ کنه

  34. فاطمه گفت:

    چند ساله که سعی میشه تناسخ به شدت خودشو تو فیلم ها،کانالها و..نشون بده و بدین‌وسیله پذیرفته بشه.من که جالب بود تو این فیلم داشت به زور فرو مبشد تو مغر

  35. سورنا.چ گفت:

    ممنون از متنی که نوشتید،خیلی خوب بود.
    خود فیلم هم خوب بود.
    تا حالا فکر کردید که ممکن هم هست که فقط همه ی اینا تصادفی باشه؟
    مثل ترسیدن دختر از اسانسور که ممکنه دلیلی دیگه ای داشته باشه و یا اون ۴۴ درصده و یا حتی خود چشمش.
    احتمال همه چیز هست.

    • پرستوک گفت:

      بالاخره یک کامنت هم نظر دیدم. آدم هایی هستند که ترس از آسانسور و فضاهای بسته دارند،آدم های بالغی هستند که از پله برقی میترسند. ترسیدن یه دختر بچه اون هم تو محله فقیری که ممکنه زیاد با آسانسور برخورد نداشته باشه مدرک محکمی نیست و این سکانس در صورت تصادفی نبودن انتخاب های درست قبلی، نهایتا درصد رد از ۴۶ بالاتر میبره و همچنان نمیتونه پاسخ قطعی به سوال بده

  36. امیر گفت:

    فیلم خوبی بود ولی خوب همش چرت و پرت بود و اینقد جوگیراانه نظر ندید. فیلم بود و نوشته یه نویسنده خلاق . همین و بس

  37. مونا گفت:

    فیلم خیلی محشریه حتما ببینید

  38. Sara گفت:

    این فیلم نگاهمو به نگاهم عوض کرد

  39. محمد مهدی گفت:

    به نظر من مفهومی که این فیلم به مخاطبش منتقل کرد اصلا هیچ ربطی به تناسخ ، خدا ، روح یا ادیان و هر اراجیف مذهبی که فکر می کنید نداشت ، این فیلمو باید با تفکر ماتریالیستی و متافیزیکی نگاه کرد .
    ببینید دیالوگ های سوفی و ایان همه مکمل هم بودن
    و به صورت بی طرفانه کل فیلمو تو این یک جمله میشه خلاصه کرد : انرژی نه به وجود میاد نه از بین میره بلکه از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه .
    جسم سوفی و ایان یک انرژی بود که به راحتی از هر اتفاقی که توی زندگیشون می‌افتاد نمی‌گذشتن هر چیزی رو یک نشونه می دونستن و فرکانس اونو جذب می کردن ما هممون این گوهرو داریم ولی هیچوقت عمیقا یه شی ساده رو بررسی نمی کنیم به عبارتی مینی‌مالیستی نیستیم
    مثلا اونجا که ایان داخل مغازه عدد ۱۱۱۱ رو تصور می کرد و می گفت که امروز شانس باهام یاره سعی می کرد تفکرشو با اشیای اطرافش منطبق کنه که نتیجه مثبتی هم داشت .
    جسمی که داریم و هر چیزی که می بینیم همگی انرژی هستن که به خاطر متمرکز شدن شبیه یک ماده یا جسم به نظر می‌رسن . بعد از نابود شدن فقط انرژی پراکنده میشه و ممکنه به هر شکلی در بیاد ولی ماهیت انرژی نابود نمیشه. از اونجایی که انسان ها با فکر کردن و احساساتی که در این دنیا تجربه میکنن فرکانس های بالایی رو تولید می کنن ، فرگشت به سمت یک موجود تکامل یافته تر از نظر فرکانسی حالا یک انسان یا یک ماهیت(هر چیز تخیلی می تونه باشه مثلا یک موجود با قابلیت درک ۱۱ بعد کائنات البته مثال عرض کردم) ادامه پیدا می کنه .

    • مدیو؟ گفت:

      اون قانونی که به کار بردی در واقع ماله فیزیکه مربوط به انرژی فیزیکی و…
      امیدوارم این انرژی تو حرفات همون روح باشه مگر نه حرفات همش بول شته!

  40. امیر محمود گفت:

    آخر فیلم رو چرا اون جوری تموم کرد که چهره صدام و انشتین و بقیه رو میاره میگه نمونه مشابشهون پیدا شده؟ چرا کسی راجب اون چیزی نمیگه یعنی فیلم بر اساس واقعیت بوده و این تست انجام شده ؟

    • حامد گفت:

      آخییییییییییی!

    • رضا گفت:

      فیلم جالبی بود. برای منم جالب بود هیچکی در مورد آخر فیلم نظری نذاشته بود.

      چیزی که من متوجه شدم گویا داشتن انطباق های عنبیه چشم توی دنیا چک میکردن تا بتونن کنترل دا‌شته باشند روی افراد تاثیر گذاری که احتمال داره با فرضیه فیلم مجدد توی بدنی جدید زندگی داشته باشند.

      اسم فیلم جالب بود که ضمیر I در انگلیسی چون شبیه کلمه چشم eye تلفظ میشه استفاده شده بود که انتخاب جالبی بود.

      در رابطه با تست اگر خوب دقت کنید گویا کودک استرس داره که امتحان خوب جواب دادم که مثلا اگر خوب باشه شاید از این شرایط نا مناسبی که دارم خارج بشم. و اینکه جلو آسانسور اون واکنش داشت شاید بابت این بود که احتمال میداد بتونه با سرپرستی و حمایت دکتر ایان داشته باشه و وقتی آسانسور وایستاد خواست این حسو بروز بده.

      البته توی فیلم قبل از آزمون یک سوالم پرسیده شد، که میوه مورد علاقه ت چیه؟ توت فرنگی و اینکه سوفی گیاه خوار بود و اعتقاداتی داشت مثل سوزوندن جسد که ارتباطش به کشور هند که کودک در اون بود خیلی جالب نشون میداد.

      در انتها سعی نکنیم با اطلاعات محدودی که یک فیلم می‌گذاره دنبال کشف و شهود باشیم. 😁

  41. شیرین بانو گفت:

    جالبتر از موضوعه فیلم اینکه جناب دامون از نود و سه تا کنون همچنان پاسخگوی کامنتست
    کاش مسوولین اموزشی و پرورشی اجازه می دادند که ما هم به اون بلوغ و رشد فکری برسیم

  42. نادر گفت:

    فیلم و دوست داشتم چون جنبه تجاری نداشت و چندین سکانس تاثیر گذار خیلی قوی داشت.مخصوصا سکانس فوت سوفی در اغوش ایان که با خنده بود و سکانس اخر فیلم گه بچه در اغوش ایان گریه میکرد.

  43. نفس گفت:

    هر چی بیشتر به این فیلم فکر میکنم بیشتر به نکات ریزی پی میبرم که در اینجا هیچ کس ازش حرفی نزد که احتمالا کمتر کسی متوجهش شده.
    اگر یادتون بیاد سوفی از ایان میخواست که بعد از مرگش جسمش رو بسوزونه . و سالومینا در هند بود. هندوستان کشوری که بیشتر از هر جایی مرسوم هست به سوزاندن مردگان….!!

  44. ع-ع گفت:

    اگر می‌خواین این فیلم و بهتر درک کنین ، کتاب جفت روحی به تألیف مهدی میلانی و بخونین ، کسایی که تو زندگیشون با جفت روحیشون برخورد کرده باشند کاملا این فیلم و درک میکنن .

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم