نگاهی به فیلم شرم Shame

نگاهی به فیلم شرم Shame

  • بازیگران: مایکل فاسبندر ـ کری مولیگان و …
  • فیلم نامه: اَبی مورگان ـ استیو مک کوئین
  • کارگردان: استیو مک کوئین
  • ۱۰۱ دقیقه؛ محصول انگلیس؛ سال ۲۰۱۱
  • ستاره ها: ۳/۵ از ۵

((تنها راهنمای من هوسم بود))

                        آندره ژید

هوس های لجام گسیخته

خلاصه ی داستان: براندون، مرد جوانی ست که تنها زندگی می کند و میل شدید غریضی او، باعث شده یک زندگی بی بند و بار و بی قید برای خودش درست کند. وقتی سیسی، خواهر او، برای چند روزی مهمانش می شود، براندون او را مزاحمی می بیند که مانع  کارهایش می شود …

یادداشت: فیلم با همان اولین نمای رو به پایین از براندون که روی تخت دراز کشیده و انگار که مرده باشد هیچ تکانی نمی خورد، ما را وارد زندگی او می کند. یک زندگی کاملاً بی بند بار و افسرده کننده که صبح تا شب، هوس و میل جنسی، تنها راهنمای اوست. بعد از چند صحنه ی مشابه از داخل ساختمانِ براندون، ما کم کم وارد مضمون اصلی اثر می شویم؛ در صحنه هایی که از یک نمای واحد گرفته شده اند، هر بار صدای زنگ تلفن به گوش می رسد و  سپس صدای دختری روی پیغام گیر می رود ـ که بعداً معلوم می شود خواهر براندون است ـ و براندون را صدا می زند و در همان حین، براندون، لخت، بعد از نشاندنِ هوسِ خستگی ناپذیرِ خود، بی تفاوت از جلوی تلفن می گذرد و جواب نمی دهد. او ظاهراً از همه کس بُریده و زندگی اش را با شهوتِ سیری ناپذیرش می گذراند. براندون مردی ست که نمی خواهد مسئولیت داشته باشد. وقتی این نکته پر رنگ تر می شود که در رستوران، او طی یک صحبت طولانی با منشی سیاهپوست شرکت، از ازدواج، بد می گوید و نمی تواند بپذیرد که دو نفر مجبور باشند سال ها کنار هم زندگی کنند و مسئولیت داشته باشند. در ادامه، صحنه ای با معنا در فیلم شکل می گیرد که بیش از پیش ما را به مسیر اصلی رهنمون می کند؛ در این صحنه، براندون را در نمایی تک نفره می بینیم که شخصی، این جملات را انگار به او می گوید: (( از نظر من نفرت انگیزی. از نظر من تسلی ناپذیری. از نظر من متجاوزی. )) اما وقتی نما باز می شود، متوجه می شویم در واقع براندون در جلسه ی اداره اش همراه با چند نفر دیگر نشسته و دارد به حرف های رئیس گوش می دهد که این جملات را از زبان کلبی مسلکان نقل کرده است. اگرچه شاید لذت جویی، براندون را به اپیکوریان شبیه کرده باشد اما اینکه او اهل مسئولیت و روابط خانوادگی و پیوندهای اجتماعی نیست، قطعاً او را به کلبی مسلکان متصل می کند. کلبی مسلکانی که زندگی سگی را در پیش می گرفتند و فارغ از تعهدات اجتماعی بودند و به آن پشت پا می زدند. در نتیجه نقل قول رئیس شرکت، مستقیماً شخصیت براندون را هدف قرار می دهد. ورود خواهر به زندگی او، همه چیز را تغییر می دهد. از یک سو به خوبی می فهمیم که چه حس پنهانی و کنترل نشدنی ای به سیسی دارد و از سوی دیگر، او را مخل آزادی خود می داند. براندون افسار خود را به دست هوس هایش داده و در طول فیلم شاهد آدمی هستیم که انگار هر چه جلوتر می رود، به پوچی بیشتری می رسد. دقت کنید به ولگردی هایش در شب، تصاویر معوجش در شیشه ها و وارد شدن به کلوپ همجنس بازان که اوج انحطاط این آدم را نشان می دهد. لحظه ای که در اوجِ نشاندنِ میل خودش با آن دو زن، چهره ای دفرمه و از ریخت افتاده پیدا می کند، متوجه می شویم او مردی ست که هوس های لجام گسیخته اش، او را از پا در آورده. از جایی به بعد براندون باید تغییر کند. کلید اولیه اش آشنایی با همان منشی سیاهپوست شرکت است. تحولی که کم کم و باورپذیر صورت می گیرد تا به آن فاجعه ی نهایی برسد. فاجعه ای که باعث می شود براندون حس واقعی برادرانه ی خود را بیرون بریزد و سیسی را به چشم خواهرش ببیند و پیوندهای خانوادگی را بپذیرد هر چند که در پایانی هوشمندانه و دایره وار، براندون، انگار دوباره به همان مسیر قبلی می افتد. اینکه با تردید، نتیجه ی کار براندون را ذکر کردم به دلیل این است که مک کوئین عامدانه به تماشاگر اجازه نمی دهد صحنه ی آخر را ببیند. صحنه ای که در آن، دختر با نگاههای آنچنانی، می خواهد براندون را اغوا کند و به دنبال خود بکشد. قطار می ایستد و نمای پایانی، نگاههای نامفهوم براندون است به دختر. هیچ وقت نمی فهمیم براندون به خواستِ دختر، از قطار پیاده خواهد شد یا نه. اما می شود حدس زد و من فکر می کنم او حتماً پیاده خواهد شد. تطهیر زیر باران و گریه های پشیمانی هیچ فایده ای ندارند. انسان همان انسان است با همان هوس ها.

 مردی که هوس هایش تمامی نداشت ...

مردی که هوس هایش تمامی نداشت …

۲۹ دیدگاه به “نگاهی به فیلم شرم Shame”

  1. ali گفت:

    دوست عزیز تو صحنه ی پایانی فیلم نگاه خیره ی برندون به حلقه ی اون خانم رو می بینیم!نه به خود اون خانم!و یک جورایی برندون از کاراش پشیمون می شه!چطور شما متوجه نشدی!؟

    • همایون گفت:

      فیلم پایان بازه هر برداشتی میشه ازش کرد و قطعیت نداره من نتیجه گرفتم که طی اون نگاه یک جدال طولانی درونی درش شکل گرفت و پاشد رفت تا غرایضش رو درپیش بگیره ولی فقط برداشت منه و ارزش دیگه ای نداره این خصلت پایان بازه
      بر سبیل باورهای شخصی باید خودمون رو جای اون بزاریم و تصمیم بگیریم چه پایانی رو براش متصور بشیم

    • ناشناس گفت:

      معلوم نیست پشیمون میشه یا نه ! اگه میشد که روشو برمیگردوند برندون. آخر فیلم ، نگا نمیکرد باز ! بعد دچار شک بشه . اون تا آخر خط رفته بود و تنها چیزی که نمی فهمید ازدواج بود و خانواده و این براش سوال حل نشده باقی موند .

  2. عماد گفت:

    اتفاقا”…. صحنه آخر فیلم رو هر کس خودش باید برا خودش معلوم کنه.. معلوم نیست که سر جاش میشینه یا پا میشه دنبالش بره.. جلبیش همینجاست.. بر اساس برداشتی که شما از فیلم دارین قضاوت میکنین که در اون لحظه چه کار میکنه. فوق العادس!!!
    “Explanation kills the art”

  3. Amir Mohamad گفت:

    به نظر من شما کاملا اشتباه میکنین!!!
    در فیلم خواهر براندون با رییس براندون سکس میکنه که متاهل هم هست!!!
    در آخر براندون وقتی حلقه رو میبینه و میفهمه که زنه شوهر داره، بر عکس اول فیلم که دنبالش کرد، دیگه پشیمون میشه و میشینه نه که بره دنبالش!!!

    • وارطان گفت:

      سلام
      بنظرم اغلب نقد ها یکطرفه بوده .در این فیلم اغلب افراد روابط خارج از خانواده دارن از جمله رئیس براندون که هر وقت تونسته سکس داشته از جمله با سیسی . از نظر من عمل براندن نسبت به رئیسش خیلی معقول تر هست حداقل مسئولیتی نپذیرفته که بعد بزنه زیرش. ضمنا خواهرش هم بهمین ترتیب.
      یه بحثی رو که برای ما حل نشده هست پیش می کشه سکس خواهر ! که براندون حتی در مورد دوست پسرخواهرش هم کنجکاوه و در ارتباط با رئیسش کلا قاطی میکنه ..
      اگر کسی نقد کاملتری پیدا کرد بیزحمت خبر بده

  4. حبیب گفت:

    دیدکاههای بالا هرچند جالب هستند اما از دیدگاه انسانهایی با حیا نوشته شده اند . بایستی در جامعه کاملا باز و انسان محور و فردگرای غربی زیست تا معانی ارجاعات به کار رفته در فیلم را فهمید.

  5. coldplay گفت:

    امشب فیلم را دیدم.فیلم بسیار بسیار خوبیه.
    مضمونی بی نظیر داره.بی نظیر.
    این فیلم رو اول باید آقایان بزرگوار این کشور ببینند و بعد من جوان و امثالم…
    براندون همه چیز را امتحان کرد اما آخر مستاصل شد…
    امان از این خفگی جنسی در اینجا…
    ده دقیقه اول مبهوت کننده بود.بعد کمی افت کرد و رفته رفته اوج گرفت…
    سکانس باران عالی بود.
    کلا خیلی سر این فیلم ناراحت شدم…
    پایان بندی باز بود.تصمیم با بیننده ست هرچند فیلم می خواست بگه که نرو دنبالش…

    فغان از خفگی که ما اینجا دچارشیم…

  6. فرشید گفت:

    من فیلم رو الان دیدم
    خیلی تحت تاثیر قرار نگرفتم اگرچه فیلم بدی نبود.
    در پایان فیلم رابطه با جنس موافق و رابطه با دوزن همزمان رو انحطاط اخلاقی نشون میده و درپایان به یکباره یاد خواهرش میوفته!!! خیلی منطقی جلوه نکرد.
    فیلم تو بعضی از صحنه ها هم کش دار بود. شخصیت رییس تو فیلم رو نفهمیدم.

    اما پایان بندی فقط یه چیز رو نشون میداد. نگاه برندون نسبت به ابتدای فیلم تغییر کرده.

  7. قاسم طوبایی گفت:

    دامون عزیز سلام
    با همه ارادتی که نسبت به شما دارم اجازه بده کمی مخالفت کنم با چند جمله پایانی ات:
    گریه زیر باران کار خودش را کرده… کمی آن سکانس متروی اول فیلم را و آن خنده زیرپوستی را مقایسه کن با این پلان آخر… این چهره آن چهره نیست… آنجا شیطنت از چشمهایش میریخت ولی اینجا انگار خشمگین است از قرار گرفتن در موقعیت آزمون… و اون دوستمون درست گفت: اینبار حلقه زن را میبیند و برخلاف اول فیلم دنبالش راه نمی افتد…
    تطهیر زیر باران، کار میکند دامون جان. خیلی تلخ نباش

  8. محمد گفت:

    به نظرتون حق فسنبدر بود که برای این فیلم اسکار بگیرد؟

  9. حمید ک گفت:

    فیلم تاثیرگذاری هست که علاوه بر فیلمنامه و کارگردانی خوب انصافا نمیشه از بازی عالی فاسبندر گذشت
    من همیشه از روند و کلیت فیلم سعی میکنم لذت ببرم ولی حالا که دوستان روی پایان باز فیلم چندبار اشاره کردن من هم نظرم رو میگم. بنظرم با اینکه کارگردان عامدانه پایانی قطعی خلق نکرده ولی با زیرکی مقصودش رو میرسونه. اگر یکبار دیگه این صحنه رو ببینید متوجه میشین که وقتی زن بلند میشه، قطار در حال رسیدن به ایستگاه است. اول فیلم براندون سریع بلند میشه و به دنبال زن میره ولی در اینجا (باکمی دقت در تصویر) قطار تقریبا درایستگاه توقف میکنه (صدای ترمز قطار میاد) ولی براندون همچنان نشسته …

  10. حمید ک گفت:

    راجع به اون صحنه ای هم که اواخر فیلم، براندون به دنبال خواهرش میره. در صحنه قبلش براندون در مترو نشسته که قطار رو نگه میدارن و حراست و پلیس مترو میدوند، صدای آمبولانس هم به گوش میرسه، گویا کسی خودشو داخل ریل و زیر قطار انداخته واین باعث میشه براندون یاد حرکت اول فیلم خواهرش بیفته که لبه سکو ایستاده بود

  11. اتان هاوک گفت:

    فیلم محبوبم…

  12. لاله گفت:

    خیلی واسم جالب بود تو هر نقدی که خوندم و کامنت ها همه ی بحث سر پایان و… بود! هیچکس به رفتنش به کلوپ همجنسگرایان به عنوان یک سکانس بی ربط اشاره نکرد! همجنسگرایی برای افراد شهوتران نیست! یک گرایش طبیعی هست در بعضی افراد! بعضی از افراد با این گرایش مثل برندون هوسران و معتاد به سکس و بی تعهد هستند بعضی هم برعکس کاملا متعهد و عاشق! مثل افراد با گرایش جنسی دگر جنس گرا!
    اینکه یک کارگردان هالیوودی و آگاه به علم روز و دید باز این رو به عنوان یک بیماری و انتهای شهوترانی نشون میده عجیب و مایوس کننده است!!

    • لاله خانم منظور کارگردان از نشون دادن این بود که حتی برندان به اونجا هم رفت و جایی را نرفته باقی نزاشت برای رفتن و سرکشی جنسی. وگرنه خیالت راحت که تو این زمینه خیلی بیشتر از ما مطلع ان

    • زانیار گفت:

      تنها دلیلش اینه که جدیدا این بیشعورهای هالیوود وسط صحنه نهار هم یه تیکه از همجنس بازی و هولوکاست باید نشون بدن. ربط اش اینه. حالا اینجا که مربوط بود جای خود دارد. حالم ازشون به هم میخوره. چپ و راست نشون اش میدن که عادی اش کنند. چه بسیارند بدبختان نفهمیده ای که تو همین ایران ما با جون و دل پذیرفتنش و خیلی هم موده و باکلاسه براشون.

    • جعفر گفت:

      یک نکته
      اونجایی که برندون رو به کلوپ این‌ور خیابون راه نمیدن به هر دلیلی(جایی که مختص روابط جنسی زن و مردی هست)، تصمیم می‌گیره برخلاف گرایش جنسی خودش و برای ارضای اعتیاد جنسی، به کلوپ همجنس گراها بره. این کارش در ادامه مزاحمت صریحش و کتکی که سرش خورد، برای کشتن و از بین بردن شرم درونیش بود. برندون با این کارا سعی کرد، شرمی که تو وجودش نهفته رو با نابود کنه. بنابراین اصلا همجنسگرای اینجا موضوعیت ندارد، بلکه مک کویین داره نشون میده، برندون به قدری در بند اعتیاد جنسی هست که حاضره برای سرکوب شرم درونیش، حتی به برخلاف گرایش جنسی خودش هم عمل کنه.

  13. سالار گفت:

    من هرچی تحلیل روی نت بود خوندم ولی هیچکی به رابطه عجیبش با خواهرش اشاره نکرده جوری که انگار یه شهوتی بین اینها بود.سکانسی که خواهرش از بشت بغلش کرد روی تخت و فریاد زد گفت برو گمشو یکی از نشانه ها

    • پاسخ سالار گفت:

      در یکی از نقدها همین موضوع ذکر شده بود. از نظر روانشناختی رابطه این خواهر و برادر در بزرگسالی حاکی از رابطه جنسیشون تو سنین کودکی داره و تاثیراتی که روشون گذاشته، در صحنه‌ای که برندون داد زد سر خواهرش که گمشو از اتاق برو بیرون، یا صحنه‌ای که جلوی خواهرش لو رفت و به حالت تجاوز روش افتاد و همچنین صحنه‌های بغل کردن و نزدیکی عاطفی حتی در حمام این موضوع مشهوده!

      • Michael گفت:

        خیلی به نکته ریزی اشاره کردین بله حق با شماست واقعا همچین چیزی بهش کم اشاره شده از اونجایی معلوم شد ک براندون وقتی خواهرش با رئیسش بود یه حس حسودی بوجود اومده بود براش از چهره اش مشخص بود بخاطره همین براندون نمیخواست خواهرش تو خونه اون زندگی بکنه چون اعصابش بهم میریخت و خیلی بیش از حد روابط احساسی باهم داشتن و به هم دست درازی میکردن👌

  14. یونس گفت:

    خیلی دیدگاهای خوبی هست .واقعا از نظر هر شخصی یه روانشناسی کامل میشه در اورود …صحنه آخر فیلم بنظرم میخاد بگه همه آدمها میدونن خوب وبد چیه خدا هست .منظورم اون موقع هست که خدا صدا میزنه و باران میاد این همون غسله براش ولی .کارگردان اینو هم میدونه که انسان دائم در حال امتحانه و در آخر صحنه کاملا باز میمونه اینکه چه تصمیمی میگیره .من در کل به تنها یه صحنه اعتقاد دارم وقتی شخص به انحراف کامل میرسه دیگه مرد وزن براش مهم نیست وبه کلوپ جنسی مردان میره.این خودش یه نظریه هست که این آخر انحطاطه یا نه از درد مجبوریش بوده …بنظرم میتونست فیلم خوبی باشه بشرط کم کردن صحنه ها…موفق باشید

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم