این‌طوری راحتم…

این‌طوری راحتم…

هر کسی برای خودش یک عادت‌هایی دارد؛ یکی چای را در لیوان نمی‌نوشد. آن یکی وقت خواب چراغ را روشن می‌گذارد چون در تاریکی خوابش نمی‌برد. یکی دیگر حتماً باید دو بار کلید را در قفل بچرخاند و … . آدم‌ها هزار رنگ و شکل دارند و هر کسی یک‌جوری راحت است. گاهی این عادت‌ها از تکرار مکرر یک کار به وجود می‌آیند، گاهی هم از ناخودآگاه آدم برمی‌خیزند و دلیل و مدرک نمی‌شناسند. «این‌طوری راحتم» تنها توجیهی‌ست که می‌شود برای برخی از عادت‌های‌مان به زبان آورد. این جمله من را همیشه یاد بگومگوی یکی از بهترین شخصیت‌های تاریخ تلویزیون و سینمای‌مان آقای کاوسیِ بدون شرح با بازی بی‌نظیر فتحعلی اویسی و سردبیرش فرید با بازی امیر جعفری می‌اندازد. آن‌جا که فرید که از طرف شخصی پر شده، به اتاق کاوسی می‌آید و با اعتمادبه‌نفس به کاوسی می‌گوید اختیارات بیش‌تری به عنوان سردبیر می‌خواهد و بعد ادامه می‌دهد که: «این‌طوری راحتم» و بعد کاوسی هم با آن پوزخندهای معروفش جواب می‌دهد: «این‌طوری راحتی؟! این‌طوری باید ناراحت باشی!».

من هم مثل همه عادت‌هایی دارم که باهاشان راحتم. مخصوصاً هنگام فیلم دیدن. مهم‌ترین عادت‌ها و عجیب‌ترین رفتارهای من هنگام فیلم دیدن است که بروز پیدا می‌کنند. یعنی اگر یکی می‌خواهد من را بشناسد، شاید هنگام فیلم دیدن بدترین زمان ممکن باشد! در زیر برخی از عادت‌هایم درباره‌ی فیلم دیدن را نوشته‌ام. شاید در برخی موارد مشترک باشیم. شما هم اگر عادت خاصی داشتید، می‌توانید این‌جا بنویسید تا بخوانیم. این‌طوری می‌فهمیم که هر کس چه‌طوری راحت است…

ـ  از اول باید فیلم را ببینم. چه در سینما و چه در خانه همیشه باید از چند لحظه قبل از شروع تیتراژ، فیلم را ببینم. سینما که می‌روم اوضاع سخت‌تر هم هست؛ هیچ‌گاه به یاد ندارم در طول عمر سینماروی‌ام، فیلمی را بعد از شروع تیتراژ دیده باشم. همیشه ده دقیقه زودتر باید روی صندلی نشسته باشم. آن‌وقت‌ها رسم بود کسی که از وسط فیلم به سینما می‌رسید، از همان‌جا تماشایش می‌کرد تا انتها. سپس سانس بعدی را هم می‌نشست تا نیمه‌ی اول فیلم را ببیند. از همان بچگی هم از این کار ابلهانه متنفر بودم.

ـ از شبکه‌های تلویزیونی خودمان که عمراً، از شبکه‌های ماهواره‌ای هم به هیچ‌وجه نمی‌توانم فیلم ببینم. اگر قرار است کنترل فیلم دیدن دست خودم نباشد، ترجیح می‌دهم در سینما فیلم ببینم. آدم‌هایی که پای ماهواره می‌نشینند و فیلم می‌بینند را درک نمی‌کنم کلاً.

ـ خط قرمز من خوردن خرت‌وپرت در سینماست. پایان عمر من جایی‌ست که پاپ کورن به دست وارد سالن سینما بشوم. این‌جا قرار نیست ژست روشنفکری بگیرم که: فیلم دیدن عملی‌ست به غایت فرهنگی که … فلان و بهمان. نه. آن‌هایی که من را می‌شناسند یا با نوشته‌های من آشنا هستند، می‌دانند که اهل این حرف‌ها نیستم. سینما می‌رویم که حال و تفریح کنیم. اما خب چه کنم که این بخش «چیزخوری» در سینما با گروه خون من سازگار نیست. حتی آن‌هایی که با من به سینما می‌آیند می‌دانند که اگر خودشان چیزی می‌خورند هیچ‌وقت نباید به من تعارف کنند. آن‌هایی هم که نمی‌دانند و به من تعارف می‌کنند، در نهایت متوجه خواهند شد!

ـ کل عمرم، هنگام دیدن فیلم‌ها، چه در خانه و چه در سینما، مشغول یادداشت برداشتن بوده‌ام. بعد از دیدن هر فیلم درباره‌اش می‌نویسم؛ خلاصه‌ی داستان، اسم کارگردان و کمی هم درباره‌ی چندوچون‌اش. در حال حاضر گنجینه‌ای از داستان و ریویو صدها فیلم دارم که از سالیان پیش نوشته‌ و جمع کرده‌ام. این‌که چه‌طور در تاریکی سینما یادداشت برمی‌دارم خودش داستان جالبی دارد!

ـ در خانه هیچ‌وقت درازکش فیلم نمی‌بینم. فقط در حالت نشسته می‌توانم فیلم ببینم. فیلمی را که درازکش ببینم، انگار ندیده‌ام. اصلاً درباره‌اش فکر هم نمی‌کنم. چیزی هم درباره ‌ش نمی‌نویسم. ندیده حسابش می‌کنم.

ـ معمولاً هیچ‌وقت صندلی وسط سینما را برای نشستن انتخاب نمی‌کنم. این زمان‌ها که دیگر بلیت اینترنتی رسم شده و هر کس می‌تواند جای خودش را انتخاب کند، همیشه روی صندلی یکی یا دوتا مانده به آخرِ سمت چپ یا سمت راست کلیک می‌کنم. وسط نمی‌نشینم. اگر می‌خواهید دلیلش را بپرسید، خودم هم نمی‌دانم!

ـ اگر در سینما باشم و بدترین فیلم تاریخ را هم نمایش بدهند، هیچ‌وقت از وسطش بلند نمی‌شوم. اگر در خانه باشم و بدترین فیلم تاریخ را ببینم، نهایتاً آن را روی دور تند می‌بینم. ندیده رهایش نمی‌کنم. البته دروغ چرا، نیمه‌کاره رها کردن فیلم فقط دو بار در جشنواره‌ی سی‌وپنجم فجر سال پیش برای دو فیلم اتفاق افتاد که آن هم شرایط بسیار خاصی بود.

ـ حتماً باید زمان فیلم را بدانم. اگر از ابتدا زمان فیلم را نبینم، تا انتها استرس دارم! طبعاً به سینما که می‌روم، از قبل اطلاعات فیلم را بیرون می‌کشم. در خانه هم که باشم، اول می‌روم سراغ مدت زمان فیلم، بعد می‌بینمش. حتی یک وقت‌هایی که دوستان فیلم کوتاه‌شان را به من نشان می‌دهند، ابتدا از آن‌ها می‌پرسم چند دقیقه است؟!

ـ این یکی شاید خودخواهانه باشد اما به پیشنهاد کسی نمی‌توانم فیلم ببینم، خودم باید فیلمی پیشنهاد کنم.

ـ در نودوهشت درصد موارد تنها فیلم می‌بینم. مخصوصاً در خانه. با دوست و آشنا و فامیل و غیره نمی‌توانم فیلم تماشا کنم. اگر هم یک‌بار چنین اتفاقی بیفتد، معمولاً آن را ندیده حساب می‌کنم. احتمالاً بعدها دوباره آن فیلم را به تنهایی خواهم دید و درباره‌اش خواهم نوشت.

ـ من در صفحه‌های شخصی‌ام در فیس‌بوک و اینستاگرام، جمله‌هایی دارم معروف به «از … نگارنده». جمله‌های کوتاهی‌ که از خودم به قول معروف «در می‌کنم». پیش از این هم یک‌بار چند جمله‌ی انتخابی را در سایت گذاشته بودم (اینجا). در یکی از جمله‌ها به این اشاره کرده بودم که به جز چند مورد انگشت‌شمار، هیچ فیلمی را دوبار نمی‌بینم و وقتی می‌شنوم شخصی یک فیلم را دو بار، سه بار، حتی چهار بار دیده، حس خفگی بهم دست می‌دهد. نمی‌فهمم چرا آدم‌ها فیلم‌ها را دوبار می‌بینند. فیلم‌ها برای یک‌بار دیدن هستند.

و …

۱۲ دیدگاه به “این‌طوری راحتم…”

  1. فراز گفت:

    منم فیلم تکراری نمی بینم …. فیلم رو تنهایی نگاه می کنم ….. تو تلوزیون و ماهواره فیلم نمی بینم چون کنترل فیلم باید دستم باشه … هر چقدر فیلم معروفتر باشه در لیست دیدن من در رده بندی می ره گزینه آخر به همین خاطر فیلم معروف امسال رو شاید چند سال بعد می بینم ….. ترجیح می دم یک دلستری دور وبرم باشه دارم فیلم می بینم …….فیلم اگه بد هم باشه تا ته نگاه میکنم آخر سر تصمیم می گیرم که خوب بود یا نه …. …. فیلمی اگر وسط کارش به هر دلیلی رها کردم دو باره باید از اول ببینم ……..

  2. sasash گفت:

    دیگه اگه مثل ما مخاطب سینما ندیده و نداشته اهل روستا نباشی نباید هم ما رو که رسیور اچ دی و شبکه اونیکس رو لم می دیم و انتخاب دیگه ای نداریم درک نمایی ! ( میشه گفت این جور انتخابها مثل یه ال ای دی بزرگ و رسیور با کیفیت و شبکه ای اچ دی یک شبه سینمابرای عموم مردم دور از امکانات پرده عریض سینما شده)

  3. محسن.ب گفت:

    من خودم اصلا دوست ندارم ی فیلمو دوبار یا چند بار ببینم
    معمولا دوست دارم تو سکوت فیلم ببینم اگه آخر شب باشه ک عالی میشه اصلا دوس ندارم فیلمو با کسایی ببینم ک هی حواسشون پرت میشه و اینکار هی عذابم میده و انگار توهینی ب من و فیلمه. معمولا توصیه های افراد ک میگن فلان فیلمو ببین خوبه گوش نمیدم مگر اینکه داداشم بهم توصیه کنه چون مث خودمه
    معمولا من ب دیگران توصیه میکنم و براشون فیلم میارم

  4. ماکان گفت:

    من تو سینما عادت دارم از اول شروع فیلم تا آخرش مدام کرم کاکائو بخورم البته بدون صدا :))، نمیدونم شاید یه جور اعتیاد باشه. به همین خاطر همیشه قبل از هر فیلم ۵ تا ۶ عدد کرم کاکائو فرمند بزرگ می گیرم. فقط و فقط تنها و یا با داداشم تو سینما فیلم می بینم. در بیرون از سینما فقط با هدفون و روی صفحه موبایل عادت به تماشای فیلم دارم به این خاطر که دوست دارم صفحه نمایشی سبک تو دستام و نزدیک صورتم باشه و با لمس کردن صفحه، وضعیت زمان فیلم رو مدام چک کنم. در خوابگاه دانشجویی که هستم همیشه به هم اتاقیم پیشنهاد فیلم میدم ولی اصلا دوست ندارم همراه با اون فیلم تماشا کنم. در موقع تماشای فیلم های پیشنهادی من توسط هم اتاقیم، خودم همیشه زیر نظرش دارم و حتی ممکنه فیلمی رو که پیشنهاد دادم رو به صورت همزمان با اون روی لپ تاپ خودم تنهایی دوباره تماشا کنم که ببینم واکنشش تو بعضی صحنه ها چیه. اگه حواسش پرت باشه یا خوشش نیاد کلی ناراحت میشم!

  5. 900 گفت:

    فیلم دیدن با دیگران عذاب است… عذاب
    مخصوصا همسرت باشد
    مخصوصا وسط صحنه ها عاشقانه به وجد بیاید
    مخصوصا…. وااااااااااااای خدای من !

  6. صلا گفت:

    ۱٫من عادت هر چند وقت یک بار که فرصت دست بدهد همه ی فیلم هامو یه جا جمع می کنم . عنوان فیلم رو نگاه می کنم و به یادماندنی ترین قسمت فیلم رو از نگاه خودم تصور می کنم و تو ذهنم نگاهش می کنم و بعد می زارمش و اون قسمت رو نگاه می کنم!

    ۲٫ فیلم هارو حداقل با ۱سال وقفه می بینم که از تب و تاب برخی جوگیرهای قلم به دست بیفته و بشه بدون قضاوت نگاهش کرد

    ۳٫با اینکه عینکی هستم با عینک نباید فیلم ببینم. یه شیشه اضافی یه شیشه ی اضافی است.

    ۴٫ به هیچ وجه به هیچ وجه به هیچ وجه فیلم رو از تلویزیون داخلی و خارجی نمی بینم(البته قبلنا که امکاناتش نبود باید می نشستیم ببینیم جناب عالمی و سینما ماورا و … چی پخش می کنن که ببینیم.

    چه طولانی شد!

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم