جکیل و هاید
خلاصهی داستان: آینار وگنر نقاش معروفیست که در محافل اروپایی برای نقاشیهای او سر و دست میشکنند. همسر او گردا وگنر هم نقاش است اما به اندازهی شوهرش، نقاشیهایش با استقبال روبهرو نمیشوند. یک روز که آینار در نبود مدل نقاشی گردا لباس زنانه میپوشد و جای مدل میایستد تا گردا او را بکشد، متوجه میشود که حس غریبی نسبت به لباس زنانه پیدا کرده است. آینار هر چه پیش میرود، متوجه میشود بیشتر از اینکه در جلد مردانه باشد، دوست دارد که در جلد زنانه باشد …
یادداشت: قبل از هر چیز باید از ادی ردمین گفت که در دو نقش آینار وگنر و لیلی البه کاری میکند کارستان. او که در مراسم قبلی اسکار برای بازی در نقش استیون هاوکینز در «تئوری همهچیز» برنده اسکار بهترین بازیگر شده بود، اینبار قافیه را به دیکاپریو میبازد اما با دیدن بازی بینظیر او در این فیلم، انگار جایزه دیکاپریو لطفش را از دست میدهد. ردمین با آن لبخندهای جذاب و آن چشمان محجوب و آن حرکتهای سر که چیزی بین زنانه و مردانه است، موفق میشود تصویری جذاب از شخصیتی خلق کند که ظاهرش مردانه است و اما درونش زنی خفته که باید بیدار شود. دیدن چهرهی خجالتزدهی او زمانی که در جلد لیلی فرو رفته است و در مهمانی آماج نگاههای مردانی قرار گرفته است که برخیشان او را دعوت به همراهی میکنند، واقعاً دیدنیست. ردمین حتی در زندگی معمولی ابتداییاش هم هم ظرافتهای زنانهای را در رفتارش تعبیه کرده است ( آن لبخندها، آن سری که متمایل به یک طرف به پایین خم شده و آن نگاههای ظریف) تا مانند یک پیشآگاهی در ذهن مخاطب عمل کنند. او «دکتر جکیل و مستر هاید»گونه لحظهای آینار است و لحظهای دیگر لیلی و این رفتوبرگشتهای غیرمنتظره (بهخصوص در آن قسمتی که گردا با هانس به خانه میآید و ناگهان لیلی را می بینیم که منتظر ورود آنها نشسته است) چالش بزرگیست برای بازیگری که تا پیش از او بازیگران مرد زیادی در قالب یک زن فرو رفتهاند.
در دههی ۱۹۲۰، اروپا نگاهی یکسر منفی به چنین آدمهایی داشت و همچنان که در فیلم هم میبینیم وقتی ادی به پزشکان مختلف مراجعه میکند تا بلکه راه درمانی برای نیازهای درونیاش بیاید، هر کس انگی به او میبنند؛ یکی او را دیوانه خطاب میکند، یکی منحرف جنسی میداندش و … . آینار وگنر در این زمانه است که میخواهد خودش باشد؛ و این طبیعت و بازی سرنوشت است که گاهی بازیهای تلخی با آدمهایش میکند.
نقش همسر آینار، گردا هم نقشی حیاتیست. جایی از فیلم گردا به آینار میگوید که من این کار را با تو کردم و مقصودش مهیا کردن شرایطیست که آینار را وارد این فاز میکند. در واقع گردا در ابتدا تصور میکند این یک بازیست که میتواند هر دوی آنها را سرگرم کند. اما وقتی آینار به سابقه و گذشته اشاره میکند، موضوع تغییر میکند و از اینجا به بعد است که شخصیت گردا به بُعدی جدید میرسد و مسیری را شروع میکند که هر زنی جرأت انجامش را ندارد. گردا به عنوان یک انسان و نه همسر یک مرد تلاش میکند آینار به آن چیزی که میخواهد برسد و در این میان عشق او به آینار است که وی را در این راه سخت همراهی میکند. او با تمام وجود کنار همسرش میماند و در سیری جذاب و دیدنی تبدیل به دوست او میشود؛ و در نهایت ازخودگذشتگی عجیب این زن است که آینار را به خواستهی قلبیاش میرساند.
فیلمنامهی پروپیمان فیلم با کنار هم چیدن صحنههایی جذاب که پیشبرندهی داستان هم هستند، موفق میشود داستان غریبش را با کمترین دستانداز برای تماشاگر تعریف کند. اما از سوی دیگر تام هوپر بار دیگر نشان میدهد در کارگردانی این فیلمهای تاریخی که با واقعیت هم سروکار دارند، چه تبحری دارد. کارگردانی تمیز و بدون جلوهگری او عامل مهمیست که روایت فیلم را جذابتر میکند. هوپر با هوشمندی با طراحی صحنههایی مانند آنجا که برای نشان دادن جداافتادگی آینار و گردا از یکدیگر، در دو قاب جداگانه و محصور در چارچوب در قرارشان میدهد، موجب میشود کارگردانیاش چیزی به اصل متن بیفزاید و پروپیمانترش کند.
فیلم دیگر هوپر، در «سینمای خانگی من»:
ـ سخنرانی پادشاه (اینجا)
واقعا لذت بردم از این همه عشق و همت.
عاشق نوشته هایی ام که از ته دل نگاشته میشن.
یک خدا قوت حسابی…………………….
ممنونم.
نگاه وقلم بسیار زیبایی دارید لذت بردم
وای کاش ماهم بتوانیم گردا باشیم برای لی لی های سرزمینمان.
ممنون از شما. لطف دارید.
گردا از دید من بهتریت همسری بود که اینار یا بهتر بگم لیلی میتونست داشته باشه. شجاعتش برای اینکه میدونست اینار تغییر کرده و پشتش موند، برای حتی دوست داشتنه همسرش چیزی کم نذاشت. این میتونه داستانِ ترنسای کشورمون باشه که بعضی مورد تمسخر و ترد شدن میشند.
این فیلم بهترین درامایی بود که دیدم. و بازیگره اینار خیلی دخترونه بود:)
سپاس از نوشته ی زیباتون که معلوم هست که منتقدی سرشناس هستید
ممنون از شما. شرمنده میکنین.
نقد شما فوق العاده عالی و دلنشین بود، فیلمی زیبا و تفکر برانگیز که یقینا از دیدن این فیلم لذت خواهید برد
ممنون که خواندین.
نقدی کوتاه و عالی.
کلا به نقدهای مختصر و مفید علاقه مند ام
سپاس از شما
ارادت. مرسی از توجهتون.
ممنونم عالی بود…..
ممنون از شما
چه نقدی بود مثلا این
صرفا توضیح و ستایش بازی ها
والا . فقط نقطه های مثبت فیلم گفته شد.
از دیدن این فیلم لذت بردم…
آینار و لی لی فوق العاده بودن
من تازه فیلم رو تمام کردم
خیلی لذت بردم
دوست داشتم این لحظه قشنگ رو موندگار کنم
چه چیزی از این زیباتر که با شما درمیان بذارم
فیلم خوبی بود
برای تمام لی لی ها پرواز و رهایی آرزو میکنم🤍
من تا الان هیچ گاه نظری از دیدگاه خودم درباره هیچ فیلمی منتشر نکردم چون فقط یک بیننده هستم
اما ساده بخوام بگم این فیلم اگر مثل رمان اسکالت دارای چند جلد بود من حده اقل ۵ بار اونو میخواندم
در این فیلم درس وفاداری و از خود گذ شتی کاملا آشکار بود