نگاهی به فیلم فریب‌خورده The Beguiled

نگاهی به فیلم فریب‌خورده The Beguiled

  • بازیگران: کلینت ایستوود ـ جرالدین پیج ـ الیزابت هارتمن و …
  • فیلم‌نامه: آلبرت مالتز ـ ایرنه کمپ براساس رمانی از توماس کالینان
  • کارگردان: دان سیگل
  • ۱۰۵ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۱۹۷۱
  • ستاره‌ها: ۴ از ۵

 

تیغ دولبه

 

خلاصه‌ی داستان: در حین جنگ‌های انفصال آمریکا، سربازی از جبهه‌ی شمال، زخمی و بیهوش توسط دختری که در جنگل قارچ می‌چیند، پیدا می‌شود. دختر، سرباز را به مدرسه‌ی شبانه‌روزی دخترانه‌ای می‌برد که تعدادی دختر و زن، دور از جنگ و فارغ از اوضاع بهم‌ریخته‌ی بیرون، آن‌جا زندگی می‌کنند. با ورود سرباز زخمی، حس آتشین ارتباط با یک مرد، در وجود زنان مدرسه زبانه می‌کشد …

 

یادداشت: از همان صحنه‌هایی ابتدایی که زن‌ها برای محافظت از سرباز، پنجره‌ها را درز می‌گیرند و به نوعی مهر و موم می‌کنند، پیداست که در ادامه قرار است چه اتفاقی بیفتد. حتی قبل‌تر از آن، وقتی که از نمای نقطه‌نظر سرباز، زن‌هایی را می‌بینیم که او را بلند کرده‌اند تا داخل مدرسه بکشانند و از نمای رو به بالا، همگی او را دوره کرده‌اند، این قضیه کاملاً آشکار است. این شروع یک ماجرای هولناک است که پای هوس‌های انسانی را به میان می‌کشد. فضای بسته‌ی مدرسه‌ی شبانه‌روزی دخترانه، همان جامعه‌ای می‌تواند باشد که اعضایش سرکوب شده‌اند. جامعه‌ای که بدون در نظر گرفتن نیازهای آدم‌هایش، همه‌ی درها را به روی آن‌ها می‌بندد و فشارشان می‌دهد. فشاری که در نهایت به شکلی از جایی سرریز می‌شود و دامن همه را می‌گیرد. دنیایی که زن‌های داستان در آن زندگی می‌کنند، دنیای استرلیزه و بدون مرد است. دنیایی که گمان می‌کنند کامل است اما ورود یک سرباز زخمی و جذاب، تمام معادله‌ها را به‌هم می‌ریزد.

در ابتدا مقصود کمک به سرباز شمالی‌ست. هر چند او دشمن است، اما زن‌ها تصمیم دارند ابتدا خوبش کنند و بعد به دست جنوبی‌ها بسپارندش. اما کمی که می‌گذرد، سرباز که حالش بهتر می‌شود، آن‌ها که چهره‌ی جذاب او را می‌بینند و حرف‌های زیرکانه‌اش را می‌شوند، کم‌کم ماجرا شکل دیگری به خود می‌گیرد. آن آتش زیر خاکستر زن‌ها، گر می‌گیرد و داغ می‌شود. مگر چه‌قدر می‌توان در برابر امیال انسانی مقاومت کرد؟ هر کدام از زن‌ها سعی می‌کند به شکلی خودشان را به مرد نزدیک کنند. چه آن دختر کوچک جمع که برای اولین‌بار، وقتی سرباز در یک لحظه‌ای حساس، روی لبان او بوسه می‌زند، متوجه می‌شود میلی در او وجود دارد و در ادامه هم می‌بینیم که گاهی می‌آید و بوسه‌ای بر گونه‌های مرد می‌زند و می‌رود. و چه خانم مارتا، مدیر مدرسه‌شبانه‌روزی که دچار خواب‌های شهوت‌ناک می‌شود و خودش را با سرباز و دخترهای دیگر در یک بستر می‌بیند. اما درست همین جاست که ماجرا شکل ترسناکی پیدا می‌کند.

احتمالاً خیلی از آقایان، هنگام دیدن فیلم لب بگزند و با خود بگویند این سرباز عجب شانسی داشت که درست وسط جنگ، افتاد میان چند حوری بهشتی که هر کدام هم به او تمایل دارند! این حرفی‌ست که خود سرباز هم وقتی متوجه می‌شود چه کسانی نجاتش داده‌اند، بی‌محابا به آن فرشته‌های نجات می‌گوید اما خبر نداریم و ندارد که این شروع ماجراست. او در واقع نجات نیافته، بلکه فریب خورده و در مخمصه افتاده.

 قرار نیست تصویری ترسناک از زن‌ها ببینیم. البته که وقتی پای اغواگری زنانه به میان می‌آید، دختر جوان و زیبای مدرسه موفق می‌شود سرباز را به بستر خود بکشاند و این باعث حسودی زن‌های دیگر می‌شود و همین حسادت زنانه به نتیجه‌ی ترسناکی می‌رسد، اما صحبت این‌جاست که اتفاقاً سرباز هم در این میان ابتدا با آن دروغ‌هایی که درباره‌ی خودش به زن‌ها می‌گوید (و هم‌زمان فلاش‌بک‌هایی می‌بینیم که نشان می‌دهند آن چیزی که او در حال گفتنش به زن‌هاست، با اتفاقی که واقعاً افتاده، زمین تا آسمان فرق می‌کند) و بعد با وعده‌های سر خرمنش به زن‌های تحریک‌پذیر و کمی به نعل زدن و کمی هم به میخ زدنش، در واقع به نوعی در جایگاهی منفی قرار می‌گیرد. در واقع هر چند شاید به نظر برسد او در میان دنیایی زنانه، میان زن‌هایی سرکوب‌شده و در آستانه‌ی انفجار گرفتار شده است اما خوب که نگاه می‌کنیم متوجه خواهیم شد او هم به نوعی زن‌های آن مدرسه را به بازی گرفته است و مشغول سوء‌استفاده از آن‌هاست. درست در همین نقطه است که هم می‌توانیم از زن‌ها تصویر ترسناکی در ذهن‌مان بسازیم و هم از سرباز. نقطه‌ی اوج ماجرا جایی‌ست که در یک صحنه‌ی تکان‌دهنده زن‌ها تصمیم می‌گیرند، پای سرباز را که احتمال به قانقاریایش می رود، بِبُرند. بعد از بریدن پای سرباز، او که به هوش می‌آید و متوجه ماجرا می‌شود، ناگهان به جنون می‌رسد و اولین حمله‌اش را نثار مدیر مدرسه می‌کند که چون نخواسته با او بخوابد، برای انتقام دست به چنین کاری زده است. این اتهام تا چه اندازه می‌تواند درست باشد؟ چه بخشی از تصمیم برای بریدن پای سرباز، مربوط می‌شود به احتمال قانقاریا و چه بخشش مربوط می‌شود به حس حسادت و انتقام زنانه؟ این چیزی‌ست که واقعاً نمی‌توان پاسخ قطعی‌ای به آن داد. فیلم هم در این‌باره چیزی نمی‌گوید و اتفاقاً همین موضع باعث می‌شود با فیلم هولناک‌تری مواجه شویم.

نه‌تنها این مرد، در میان زن‌ها گرفتار آمده، بلکه از سویی دیگر، زن‌ها هم در دستان او اسیر هستند و این تیغ دو لبه‌ای‌ست که فیلم به‌خوبی روی آن حرکت می‌کند و تا انتها هم پیش می‌رود تا برسیم به آن صحنه‌ی پایانی. جایی که زن‌ها در اقدامی عجیب، تصمیم می‌گیرند سرباز را سر‌به‌نیست کنند. در این نقطه‌ی مهم هم باز دچار شک و تردید می‌شویم: سرباز با خوردن قارچ‌های سمی مُرده یا آن‌طور که خانم مدیر می‌گوید ایست قلبی کرده؟ آیا اصلاً قارچ‌ها سمی بوده؟ دختر کوچک که قارچ‌ها را از جنگل چیده، روی به بقیه‌ی دخترها می‌گوید «یعنی من فرق بین قارچ سمی و غیرسمی را تشخیص نمی‌دهم؟» که یعنی به نظر می‌رسد او قارچ سمی به خورد سرباز نداده اما بعد نگاهی زیرکانه به جسد سرباز می‌اندازد و لبخند موذیانه‌ای بر لب می‌آورد که انگار یعنی قارچ‌هایی که چیده، سمی بوده‌اند و در نهایت این دختر کوچک بوده که انتقام خودش را به این شکل از سرباز گرفته. ولی واقعاً چیزی قطعی به نظر نمی‌رسد. انگار این میان بیش از همه‌ی شخصیت‌ها، این تماشاگر است که فریب خورده.

فیلم‌های دیگر سیگل در «سینمای خانگی من»:

ـ هری کثیف (اینجا)

ـ هجوم ربایندگان جسم (اینجا)

۲ دیدگاه به “نگاهی به فیلم فریب‌خورده The Beguiled”

  1. الی گفت:

    سلام
    از نسخه نیکول کیدمن و کالین فارل این بهتره به نظرتون؟

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم