نگاهی به فیلم من، بارات Bharat Ane Nenu

نگاهی به فیلم من، بارات Bharat Ane Nenu

  • بازیگران: ماهش بابو ـ کیارا ادوانی ـ پراکاش راج و …
  • فیلم‌نامه‌نویسان: سیوا کورتالا، تریودی مدا براساس داستانی از سیهاری نانو
  • کارگردان: سیوا کورتالا
  • ۱۷۳ دقیقه؛ محصول هندوستان؛ سال ۲۰۱۸
  • ستاره‌ها: ۳ از ۵
  • این یادداشت در شماره ۵۴۶ مجله «فیلم» منتشر شده است
  • رسم‌الخط این یادداشت بر طبق رسم‌الخط مجله «فیلم» تنظیم شده است

 

این یک پیشنهاد است!

 

خلاصه داستان: بارات که از بچگی در لندن زندگی می‌کند، بعد از این‌که خبر مرگ پدر سیاست‌مدارش را می‌شنود، به هند می‌آید تا در مراسم تشییع‌جنازه او شرکت کند. پدر رئیس یک حزب بزرگ در هند بود و حالا آن حزب، جانشینی برای او ندارد. بارات بعد از اجرای مراسم تصمیم می‌گیرد به لندن برگردد اما با پیشنهاد اعضای حزب مواجه می‌شود که عقیده دارند او باید جانشین پدرش بشود. بارات با شک و تردید، در نهایت این کار را می‌پذیرد و از فردای روز انتصاب، قوانین جدیدی وضع می‌کند تا فساد و بی‌انضباطی در جامعه از بین برود؛ قوانینی که بسیار سخت و غیرقابل انعطاف به نظر می‌رسند و این باعث می‌شود هجمه‌هایی از همه طرف بر علیه او شکل بگیرد اما بارات قرار نیست به این راحتی‌ها کوتاه بیاید…

 

یادداشت: احتمالاً این نوشته شبیه نقد فیلم نخواهد بود. بیش‌تر شبیه یک پیشنهاد است برای دیدن فیلمی که این روزها همه به آن احتیاج دارند، نه‌تنها مردم عادی، بلکه به‌خصوص وزیر و وکیل و نماینده مجلس و بالادستی‌هایی که برای یک مملکت تصمیم می‌گیرند و اجرای امور ریز و درشت در اختیار آن‌هاست. این‌جا فارغ از خوب یا بد بودن فیلم (شاید به اندازه فیلم‌های هندی دیگری که در همین بخش معرفی‌شان کرده‌ام خوب نباشد، اما هم‌چنان یک فیلم هندی راحت‌الحلقوم و صاف و ساده است) قرار است به نتیجه‌ای برسیم که شاید با کلی شعار و حرف و پیام نتوانیم.

حال این روزهای جامعه ما خوب نیست و این را در همه ابعادش می‌توانیم حس کنیم. بی‌قانونی همه‌جا را پر کرده و تقریباً همه از شرایط ناراضی هستند. درست مانند فضای ایالتی که بارات قرار است به شکلی ناگهانی وزیر جدیدش باشد. ایالتی شلوغ، بی‌قانون و به‌هم‌ریخته که هر کسی هر کاری دلش بخواهد می‌کند. چه‌قدر آن صحنه‌ای که بارات با اتوموبیلش به خیابان‌ها می‌رود برای‌مان آشناست؛ دود و بوق و موتورها و اتوموبیل‌های بی‌ملاحظه‌ای که بی‌توجه به چراغ قرمز یا پیاده‌رو، هر جایی دل‌شان بخواهد سرک می‌کشند و از همه هم طلب‌کارند. چیزی مثل همین تهران خودمان که وقتی در پیاده‌روهایش هم قدم می‌زنیم، امنیت جانی نداریم، چه برسد به این‌که بخواهیم از خط عابر پیاده رد شویم! البته در این ایالت اتفاق‌های دیگری هم می‌افتد که خیلی شبیه اتفاق‌هایی‌ست که در مملکت خودمان رخ می‌دهد، مثل فساد برخی که از قدرت‌شان در جهت منافع خود و ثروت‌اندوزی سوءاستفاده می‌کنند و کسی هم نمی‌تواند به آن‌ها حرفی بزند. در این اوضاع آشفته و بی‌نظم، ناگهان کسی مانند بارات پیدا می‌شود که از بچگی یاد گرفته هیچ‌وقت زیر قولش نزند. او که در لندن تحصیل کرده، تحمل فضای شلوغ و «شهر هرت» را ندارد، در نتیجه وقتی قدرت را به دست می‌گیرد از همان روز اول دست به اقدام‌هایی می‌زند. دیدن این لحظه‌ها، برای مایی که در هرج‌ومرج روزگار می‌گذرانیم، بسیار جذاب و دلنشین خواهد بود، به‌خصوص هم که با صاف و سادگی داستان‌گویی هندی‌ها مخلوط باشد.

بارات همان روز اول به قدرت رسیدن، به سراغ رییس راهنمایی و رانندگی می‌رود و از او درباره وضع بد خیابان‌ها و بی‌قانونی‌ بازخواست می‌کند. همان‌جا هم فی‌البداهه دستور می‌دهد جریمه‌ها ده‌برابر یا حتی پانزده‌برابر بشوند تا دیگر کسی هوس خلاف نکند. او به‌شدت به این معتقد است که در یک جامعه، که همه در کنار هم زندگی می‌کنند، حس ترس و مسئولیت‌پذیری و جوابگویی باید وجود داشته باشد. سه عنصری که به نظر می‌رسد در جامعه ما کم‌رنگ است. شنیدن این جمله از زبان او که: «من پادشاه نیستم، خدمتگزار مردمم»، چنان جذاب است که دوست داشتیم در جامعه خودمان هم آن را بشنویم، اما نه در حد شعار.

هر چه جلوتر می‌رویم، انگار دردهایی از جامعه خودمان را می‌بینیم و می‌شنویم؛ دردهایی که دوست داریم یک نفر آن را با صدای بلند فریاد بزند و در این فیلم بارات این کار را به جای ما انجام می‌دهد. وقتی او با آن نگاه‌های نافذ فریاد می‌زند که حتی از یک نفر هم نخواهد گذشت، دل‌مان می‌لرزد. وقتی هم که با این جمله، وزرای دوروبرش، در هم می‌روند و پیداست که ترس برشان می‌دارد، حسابی حال‌مان جا می‌آید: بالاخره یک نفر پیدا شده که تا ته قضیه برود و دست‌بردار هم نباشد. همین حس و حال خوب را در صحنه‌های دیگری هم پیدا می‌کنیم مثل آن‌جا که بارات در دیدار با اعضای احزاب مخالف، درباره حقوق بالای نمایندگان مجلس حرف می‌زند، در حالی‌که نه قبضی پرداخت می‌کنند، نه پول تلفن می‌دهند و نه اجاره‌خانه. چه‌قدر همه‌چیز این فیلم برای‌مان آشناست!

اما نکته مهم این فیلم اتفاقاً جای دیگری‌ست. تا این‌جا، همه منتظر یک نجات‌دهنده بودند که جامعه را به سمت درستی هدایت کند اما در بخشی از فیلم، اتفاق مهم‌تری می‌افتد؛ یک روز چند نفر از اهالی یک روستای کوچک نزد بارات می‌آیند و با خواهش و التماس و گریه از او می‌خواهند مشکل روستای‌شان را حل کند. بارات کمی فکر می‌کند و پیشنهاد جالبی می‌دهد. او به مردها پیشنهاد می‌کند خودشان در انتخابات روستا نامزد شوند و رأی جمع کنند و بعد از انتخاب شدن، مشکل روستای‌شان را حل کنند، چون به هر حال آن‌ها بهتر از او مشکل محل زندگی‌شان را می‌دانند. این پیشنهاد جذاب، مردهای روستا را به فکر می‌اندازد که خودشان می‌توانند برای خودشان کاری بکنند. و اتفاقاً حرف مهم‌تر فیلم همین‌جاست، جایی که بارات به جمله‌ای مهم از یکی از بزرگان اشاره می‌کند: «ساخت جامعه‌ای که به رهبر نیاز نداشته باشه، افتخار خیلی بزرگی برای یه رهبره.» این حیاتی‌ترین جمله‌ای‌ست که از زبان بارات بیرون می‌آید. این‌که به جای منتظر ماندن برای یک منجی، به جای اعتراض‌کردن‌های مدام و غر زدن‌های همیشگی و دیگری را مقصر دانستن، خودمان دست به کار شویم و از خودمان شروع کنیم. وجود کسی مانند بارات، با آن احساس مسئولیت فراوان و آن حس همدردی و نوع‌دوستی‌اش، برای جامعه‌ای آشفته، نیازی اساسی‌ست اما از آن مهم‌تر، این تک‌تک اعضای جامعه هستند که باید دست به کار شوند تا به این شکل جامعه حرکت کند و به رشد برسد. اگر همگی به این فکر کنیم که می‌توانیم کاری بکنیم، به جای آن‌که منتظر کسی بنشینیم تا برای‌مان کاری بکند، خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. برای همین است که دیدن این فیلم، در این وانفسا حسابی می‌چسبد.

 

۱۲ دیدگاه به “نگاهی به فیلم من، بارات Bharat Ane Nenu”

  1. behnam گفت:

    واقعا خوب بود
    امیدوار شدم
    این فیلم هم خوبه
    یه نگاه بندازین
    Bhavesh Joshi Superhero 2018

  2. ... گفت:

    سلام و عرض ادب
    ممنون از این “پیشنهاد” شما!
    فیلم محشری هست. واقعا لذت بردیم. دم دست اندرکاران این پدیده ناب و جذاب گررم!!
    (فقط بقول یه بنده خدایی پخش این فیلم توی این اوضاع کشور کمی مشکوکه! یا نمیدونن چی پخش کردن یا کاسه ای زیر نیم کاسه هست…)
    امیدوارم به روز و روزهایی برسیم که حس ترس، مسئولیت پذیری، جوابگویی، جوانمردی، وفاداری و عدالت خواهی همگانی و در وجود تک تک ما نهادینه بشه.آمین
    موفق و پاینده باشید.

  3. Zeinab گفت:

    سلام فیلم عالی بود .میگم نمی‌دونید اسم اون اهنگ هایی که بارات تو روستا خوند چی بود؟

  4. کریم گفت:

    سلام نظرتون در مورد فیلم dangal 2016 چیه ؟

    در مورد تقاوت اندیشه ها و روش های قدیمی امیرخان و اندیشه های مربی جدید (شهری )

    اینکه امیرخان دخترش رو از هرنوع تفرقه فکری (منظور شادی های مختلف ) از جمله :
    رفتن در جشن های مختلف و اینکه گرایش دختر به مد و زیبایی (منظورم کوتاه کردن موهای سرشون )
    و جمع کردن فکر و حواس اونا فقط روی کارشون یعنی تمرین و کشتی یا به تعبیری دیگر ( یکسویی کامل در عمل )

    در واقع خیلی ها میگن باید آزاد باشید آزاد فکر کنید محدودیت نذارید برای خودتون پیاله ی زندگی تونو همیشه سیراب کنید تا بتوانید موفق بشید بدون شک انسان باید ازاد باشه ولی انسان یک موجود احتماعی هست و از اطرافیان و زیبایی ها و رنگ انسان تاثیر می پذیره چه بسا برخی رنگ ها انسان رو از هدف دور کنند

    من این مثال رو میزنم میخوام بگم محدودیت همیشه بد نیست.

    خسته شدیم از فیلمایی که همش از تفکرات سست و آبکی دفاع می کنن . تفکراتی که خوش رنگ هستند اما هیچ پایه ای ندارند و به مرور زمان میلرزند و می ریزند

    باید شتر بود دور دید نه اینکه ……

    نظرتون در مورد این نوع تفکرات امیرخان تو فیلم چیه؟

    همچنین نظرتون فیلم udaan 2010 میخواستم بدونم.

  5. سجادروشنی زاد گفت:

    سلام دم کارگردان و سایر اعضا گرم واقعا محشر بود لایکککککککک

  6. مهدیه گفت:

    خیلی متن خوبی بود دست تون درد نکنه، من بعد این فیلم یه فیلم دیگه هم از ماهش بابو دیدم به اسم ماهارشی که یه جورایی از لحاظ داستان و شخصیت ادامه این فیلم بود اونم به نوبه خودش خوب بود

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم