و شمارهای دیگر به روزنامهفروشیها رسید. این شماره هم مطالب متنوعی دربارهی سینمای ایران و جهان در بساطمان پیدا میشود که خواندنشان خالی از لطف نیست. از نقدهایی بر فیلمهای در حال اکران سینمای ایران تا فیلمهای جدید سینمای جهان و خبرهای ریز و درشت ایرانی و خارجی. اما دو مطلب هم من دارم. یکی یادداشتیست بر یک فیلم هندی دیگر، به نام ویکرام ودها (گایاتری، پوشکار) با تیتر «شیطان در جزئیات است». در ادامهی سلسلهیادداشتهایم بر سینمای هند، اینبار رسیدم به این فیلم جذاب که دیدنش میچسبد. هنوز هم کسانی هستند که به من پیغام میدهند چرا هر بار دربارهی سینمای هند مینویسم؟ و اینکه: ما هر کاری میکنیم نمیتوانیم با فیلمهایشان ارتباط برقرار کنیم. جواب من هم این است: شما باید با حال و هوای فیلمهای آنها خودتان را تطبیق بدهید و از قوانین آنها پیروی کنید تا جذبتان کند. هر سینمایی مختصات خاص خودش را دارد. شاید بهزودی یادداشتی برای مجله بنویسم و در آن قوانین لذت بردن از فیلمهای هندی را بگویم.
اما یادداشت دیگرم، دربارهی سوفی و دیوانه (مهدی کرمپور) است که در جشنوارهی همان سالها ندیده بودمش اما بدیهای زیادی پشت سرش شنیدم که البته بیدلیل نبود، اما در عین حال، چند تایی هم خوبی داشت که نوشتهام. فیلمی که اگر سوفی یا دیوانهتان نکند، احتمالا دلزدهتان خواهد کرد! در این یادداشت، با تیتر «این فروشگاه مجهز به دوربین مداربسته میباشد!»، سعی کردهام گریزی هم به جامعهی مبتلا به «گُندهپَرانی»مان بزنم. اگر متن را بخوانید، متوجه منظورم خواهید شد. در نهایت، فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصت بود بخوانید، ضرر ندارد.
پاسخ دادن