مجیدی جزو چند کارگردان خوشفکر سینمای ایران است که راه داستانگویی را میداند. حتی معتقدم او علاقهی زیادی به داستانگویی به سبک کلاسیک دارد و فیلمهایش کموبیش با الگوهای ژانری ساخته میشوند. جدیدترین فیلمش تلاش میکند داستانش را با روندی سنتی که تلفیقیست از گرهافکنی و گرهگشایی و کاشتوبرداشتهای انگ فیلمهای هالیوودی، پیش ببرد. در واقع درست است که باز هم بچهها و این بار البته بچههای کار، در بطن داستان خورشید حضور دارند، اما حالوهوای فیلم چندان به فضای فیلمهای ایرانی دربارهی بچهها که خودِ مجیدی هم نمونههایش را در کارنامه دارد (مثلاً بچههای آسمان)، شبیه نیست.
با این حال، خورشید، به گرد پای همان بچههای آسمان هم نمیرسد چون برعکس آن، در جزییات داستانیاش، اصلاً قانعکننده نیست. تنها یکیدو مثال روشن میزنم: چرا علی از آقاهاشم می ترسد؟ در رفتار و کردار آقاهاشم چه میبینیم که ترس علی از او را توجیه کند؟ تقریباً هیچ. همین موضوع باعث میشود زنجیرهای از اتفاقهای غیرقابلباور پیش بیاید.
در ادامه، به نخ تسبیح ماجرا یعنی قضیهی گنج میرسیم؛ (اگر فیلم را ندیدهاید، همینجا دست نگه دارید) نزدیک به انتهای داستان متوجه میشویم آقاهاشم به علی کلک زده و گنجی در کار نیست، بلکه او و نوچههایش میخواهند یک بسته هرویین را که داخل فاضلاب افتاده بیرون بکشند و به این شکل از علی سوءاستفاده کنند. پرسش: چرا خودشان نمیتوانند از همان حفرهی در خیابان که ظاهراً هرویین از آنجا پایین افتاده، این کار را انجام بدهند؟ توجه کنید که هیچ توضیحی حتی دربارهی عمق این چاه داده نمیشود تا لااقل سپردن مأموریتِ کندن حفره به علی باورپذیر جلوه کند. ضمن اینکه حفر تونلی به آن عرض و طول، تنها برای رسیدن به یک بسته هرویین؟ واقعاً راه سادهتری برای انجام این کار وجود نداشت؟! اصلاً آقاهاشم از کجا میفهمد اگر علی از زیر فلان دبستان حفرهای درست کند، به هرویین خواهد رسید؟ موقعیت مکانی دبستان و فاصلهاش با چاه داخل خیابان، روشن نمیشود تا این موضوع را درک کنیم. در واقع جغرافیایی در تصور مخاطب شکل نمیگیرد تا ماجرا باورپذیر جلوه کند.
اتفاقاً در فیلمی که قرار است با روابط علت و معلولی و به شکل کلاسیک پیش برود، این قبولاندنها و باورپذیرکردنها مهمترین عامل موفقیت است که خورشید موفق به انجامش نمیشود و در نتیجه با فیلم ناقصی طرف هستیم که حتی در پرداخت داستانکهایی مانند ماجرای مادر علی، پادرهوا میماند.
پاسخ دادن