کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادویک

کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادویک

۱

  • نام فیلم: مهین
  • کارگردان: محمدحسین حیدری
  • محصول: ۱۳۹۷

ماجرای مهین، قاتل زنجیره‌ای که پیرزن‌ها را می‌کشت و طلاهای‌شان را می‌دزدید…

این مستند که بسیار هم ستایش دیده، خیلی ناقص و بی‌سرانجام است. بازسازی‌ها هر چند ساخت و پرداخت خوبی دارند، اما وقتی در نیمه‌ی دوم فیلم، تصاویر واقعی مهین را  که از دید دوربین پلیس آگاهی ضبط شده، می‌بینیم حسرت می‌خوریم که چرا کارگردان به جای این بازسازی‌ها، از همان ابتدا سراغ این تصاویر نرفت؟ مهین در این تصاویر، از شیوه‌ی قتل‌های خودش حرف می‌زند و همه چیز را توضیح می‌دهد. دیالوگ‌هایی که بین او و افسران آگاهی ردوبدل می‌شود، آن‌قدر ترسناک هست که می‌توانست خوراک یک مستند جذاب و عمیق را فراهم کند، اما این مستند، با نگاهی سطحی به موضوع نزدیک می‌شود و در نهایت هم به شکلی کودکانه و با آن میان‌نویس پایانی، می‌خواهد نتیجه بگیرد که: مهین اعدام شد اما قتل‌هایی این‌چنینی هم‌چنان ادامه دارند. این نتیجه‌ای‌ست سردستی که از یک نگاه عمیق و جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه برنیامده است.

۲

  • نام فیلم: خشم انسان (Wrath of Man)
  • کارگردان: گای ریچی
  • محصول: ۲۰۲۱

اچ مردی خونسرد و کم‌حرفی‌ست که در یک شرکت جابه‌جاکننده‌ی پول کاری می‌گیرد. وقتی در همان اولین روز مأموریت برای تاراندن دزدهایی که به محموله‌اش دستبرد زده‌اند بسیار حرفه‌ای عمل می‌کند، کم‌کم متوجه می‌شویم او برای کاری دیگر به استخدام این شرکت در آمده است …

یک فیلم اکشن بر پایه‌ی انتقام که در ذات خودش جذابیت خاصی دارد. حالا اگر جیسون استتهام نیز نقش اول را برعهده داشته باشد، ماجرا جذاب‌تر هم می‌شود! گای ریچی صحنه‌های هیجان‌انگیزی تدارک دیده است و نوع روایت داستان به شکلی‌ست که با یک غافلگیری در میانه‌ها، انگار مسیر جدیدی پیش روی تماشاگر باز می‌شود تا به این شکل نیروی مضاعفی برای ادامه‌ی روایت به دست بیاید. آن نگاه عمیق اچ به قاتل فرزندش، آغازکننده‌ی تمام اتفاق‌های فیلم است که با ریتمی ملتهب روایت می‌شوند و مدام بین گذشته و حال در رفت‌وآمد هستند.

۳

  •  نام فیلم: سرزمین عجایب ویلی (Willy’s Wonderland)
  • کارگردان: کوین لوییس
  • محصول: ۲۰۲۱

یک مرد مأمور می‌شود سرزمین عجایب متروکه‌ای را تروتمیز کند تا دوباره مورد بهره‌برداری قرار بگیرد اما خبر ندارد که عروسک‌هایی که آن‌جا وجود دارند قاتل‌های خطرناکی هستند…

فیلم یادآور «آشغال‌فیلم»های دهه‌های شصت و هفتاد سینمای آمریکاست. نوعی خام‌دستی عامدانه در آن دیده می‌شود. شوخ‌وشنگی عجیبی دارد که باعث می‌شود چفت‌وبست داستان برای‌مان مهم نباشد. اصلاً چفت‌وبست و منطقی در کار نیست. فضای جفنگ و صحنه‌پردازی‌های جالبش آن را فیلمی متفاوت می‌کند. نیکلاس کیج از اول تا آخر فیلم، حتی یک کلمه هم حرف نمی‌زند اما فوق‌العاده است. کیج در سال‌های اخیر انگار مشغول بازی در فیلم‌های خاص و عجیبی‌ست که در ساختار بدنه‌ی سینمای هالیوود جایی ندارند. او انگار عامدانه سراغ پروژه‌های عجیب‌وغریب می‌رود. تماشای این فیلم خالی از لطف نیست.

۴

  • نام فیلم: اکسیژن (Oxygen)
  • کارگردان: الکساندر آجا
  • محصول: ۲۰۲۱

الیزابت در کپسولی زیستی چشم باز می‌کند. او راهی به بیرون ندارد و چیزی هم به یاد نمی‌آورد. تصورش این است که کسی او را زندانی کرده  اما کم‌کم پی می‌برد واقعیت چیز دیگری‌ست …

آجا هم‌چنان دست به تجربه‌های جدید و جذابی می‌زند. او این بار با یک بازیگر در محیطی خفقان‌آور و بسته، ایده‌ای عجیب را با مخاطب در میان می‌گذارد و تلاش می‌کند روند درام را طی نود دقیقه ملتهب و جذاب نگه دارد که تا حدود زیادی موفق به این کار می‌شود. آدم‌ها هم‌چنان در محیط‌های تنگ و تنگ‌تر اسیر می‌شوند و تنها چیزی که عوض می‌شود دلیل اسیر شدن‌شان است؛ الگو یکی‌ست اما داستان‌ها متفاوتند. فیلم جدید آجا قابلیت غافلگیر کردن مخاطب را دارد و ضمن آن پیام‌های اخلاقی در باب عشق و خانواده را مطرح می‌کند.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

۵

  • نام فیلم: تو هیچ کرم شب‌تاب دیده‌ای؟ (?Sen Hiç Atesböcegi Gördün mü)
  • کارگردان: آنداچ هازنداراوغلو
  • محصول: ۲۰۲۱

گولسرن پیرزنی‌ست که ذهن ریاضی حیرت‌انگیزی دارد. او در خانه‌ی سال‌مندان زندگی می‌کند. از طرف یک برنامه‌ی اینترنتی پربیننده برای مصاحبه با او به خانه‌ی سال‌مندان می‌آیند. گولسرن پیش از ضبط برنامه، برای مجری از زندگی پرفرازونشیب خانواده‌اش می‌گوید …

فیلم متعلق اجم ارکک، بازیگر نقش گولسرن است. اجم که در برنامه‌ی «شوی خنده» خوش درخشید، حالا اولین فیلم سینمایی‌اش را با فیلم‌نامه‌ای از ییلماز اردوغان بازی کرد. فیلمی که تلاش دارد زندگی دختری بی‌خیال و عاصی و شاد و شنگول را روایت کند که در قید‌وبند مناسبات نیست و سنت‌ها را به چالش می‌کشد. اجم ارکک خیلی خوب از پس ایفای نقش چنین دختری برآمده اما مشکل از کلیت داستانی‌ست که بیش از حد به این بی‌قیدی شخصیت اصلی‌اش اکتفا کرده و در پی تعریف یک داستان پررنگ برنیامده است.

۶

  • نام فیلم: مأموریت ممکن (Mission Possible)
  • کارگردان: کیم هیونگ جو
  • محصول: ۲۰۲۱

دو مأمور مخفی باید جلوی مافیای خطرناک اسلحه در کره‌ی جنوبی مقاومت کنند…

یک کمدی بامزه و سرحال که شیمی رابطه‌ی دو بازیگر نقش اصلی، اولین و مهم‌ترین عامل پیش‌برد درام در آن است. طراحی خوب صحنه‌های زدوخورد و البته داستانی بامزه که کمدی موقعیت، بر هر چیز دیگری در آن ارجحیت دارد موجب می‌شود با یک فیلم پرانرژی طرف باشیم که می‌خواهد با ژانر اکشن و الگوی فیلم‌هایی مانند «مأموریت غیرممکن» شوخی کند.

۷

  •  نام فیلم: برق (The Power)
  • کارگردان: کورینا فیث
  • محصول: ۲۰۲۱

ول دختر جوانی‌ست که در اوج بی‌برقی‌های لندنِ سال ۱۹۷۴ در یک بیمارستان استخدام می‌شود. او مأموریت دارد شیفت شب تا صبح به بیماران رسیدگی کند. اما تاریکی و روحی سرگردان ول را در موقعیت ترسناکی قرار می‌دهد…

فیلم همان الگوی روحی که می‌خواهد از طریق حلول در جسم یک شخص دیگر، کارهای انتقام‌جویانه‌ای انجام دهد را پی می‌گیرد. یک ساعتی طول می‌کشد تا موتور فیلم روشن شود. موتوری که البته چندان هم قدرتمند و درست‌وحسابی کار نمی‌کند. چرخیدن مدام در راهروهای تاریک و حرکت اجسام و سایه‌ها و صداهای ترسناک، چیزی نیست که فیلم را از سقوط برهاند.

۸

  • نام فیلم: سوبوک (Seobok)
  • کارگردان: لی یونگ جو
  • محصول: ۲۰۲۱

 کی هیئون مأموریت دارد سوبوک را به جای امنی برساند. سوبوک گونه‌ی جدیدی از انسان جهش‌یافته است که فناناپذیر بودنش او را در معرض خطر انسان‌هایی قرار داده که می‌خواهند عمر جاودانه داشته باشند. کی هئون که خودش به سرطان مبتلاست و به‌زودی خواهد مُرد، خبر دارد که نجات سوبوک، می‌تواند او را هم از مرگ نجات دهد…

فیلم درباره‌ی دغدغه‌ی همیشگی انسان حرف می‌زند: مرگ. کی هئون نمی‌خواهد بمیرد و به این دلیل است که از سوبوک محافظت می‌کند. اما به شکل جالبی سوبوک دوست دارد بمیرد چون بعد از دیدن دنیای خارج از آزمایشگاه، فهمیده که نه می‌تواند در این دنیا بماند و نه دیگر توان برگشتن به آن دنیای بسته را دارد. در همین مسیر است که کم‌کم رابطه‌ای عاطفی بین کی هئون و سوبوک شکل می‌گیرد تا پایان غم‌انگیز داستان رقم بخورد. فیلم جلوه‌های کامپیوتری و بازی‌های فوق‌العاده‌ای دارد، هر چند در مسیر روایت، دچار دست‌اندازها و گیروگرفت‌هایی می‌شود.

۹

  •  نام فیلم: به یاد آوردن (Recalled)
  • کارگردان: سو یو مین
  • محصول: ۲۰۲۱

سو جین که بر اثر حادثه‌ای حافظه‌ی خودش را از دست داده، تصاویر گذرایی در ذهنش شکل می‌گیرد به شکلی که انگار می‌تواند حوادث ناگوار آینده را پیش‌بینی کند. همسرش او را به خانه می‌آورد تا شاید آرامش بیش‌تری داشته باشد اما سو جین بدتر می‌شود …

مخاطب در چشم سو جین نشسته و همراه او نرم‌نرمک با اتفاق‌ها و آدم‌ها آشنا می‌شود. او در جایی از فیلم به همسرش می‌گوید: «تو چیزای زیادی از من می‌دونی. من نمی‌دونم». شوهرش چیزهای زیادی به او می‌گوید اما سو جین در سیر روایت به این شک می‌کند که نکند او واقعاً همان کسی که همسرش گفته نباشد. این رمز و راز تا بازگشایی گره داستان و مشخص شدن ماجرا، عامل مهمی‌ست که مخاطب را نگه می‌دارد، هر چند گاهی پیچیدگی‌های بیش از حد، فیلم را تا مرز خسته‌کننده‌شدن هم پیش می‌برد.

۱۰

  • نام فیلم: لوز (Luz)
  • کارگردان: تیلمان سینگر
  • محصول: ۲۰۲۰

یک روان‌درمان‌گر پلیس قصد دارد دختری نیمه‌مجنون را درمان کند. او در یک جلسه‌ی تراپی وارد ذهن دختر می‌شود …

از آن فیلم‌های مستقل و عجیب‌وغریب که به‌راحتی نمی‌شود باهاش ارتباط برقرار کرد. حتی راستش مطمئن نیستم که داستانش را درست متوجه شده باشم! پیدا کردن سرنخ ماجرا، حال‌وحوصله‌ی فراوانی می‌خواهد. اما فضاسازی کارگردان، تا حدود زیادی موفق است و تداخل ذهنیت دختر که لوز نام دارد و واقعیت دوروبرش، خیلی‌خوب در هم مخلوط شده است…

۱۱

  •  نام فیلم: کارآگاه محله‌ی چینی‌ها ۳ (Detective Chinatown 3)
  • کارگردان: چن سیچنگ
  • محصول: ۲۰۲۰

دو کارآگاه خبره برای حل پرونده‌ی یک قتل، از چین راهی ژاپن می‌شوند …

همان سکانس ابتدایی که در فرودگاه توکیو در میان آن همه شلوغی و ازدحام و با حضور تعداد زیادی سیاهی‌لشکر، درگیری و نزاعی شکل می‌گیرد، حسابی توجه‌مان جلب می‌شود. سازندگان این فیلم پرخرج اما خوش‌فروش، حسابی از خودشان مایه گذاشته‌اند و تا جای امکان، در شلوغ‌ترین مکان‌های توکیو و با بیش‌ترین سیاهی‌لشکر صحنه‌های‌شان را ضبط کرده‌اند که واقعاً کار پیچیده و دشواری‌ست. از طراحی لباس تا چینش صحنه‌ها، رنگ و نور و هیجان بیرون می‌زند و نتیجه‌اش یک فیلم به‌شدت سرگرم‌کننده است که حسابی حال آدم را خوب می‌کند.

۱۲

  •  نام فیلم: هتل دریاچه (Hotel Lake)
  • کارگردان: یون این کئونگ
  • محصول: ۲۰۲۰

یو می ‌به هتلی عجیب و ترسناک وارد و دچار کابوس‌هایی می‌شود …

یک فیلم بی‌مصرف ترسناک از سینمای کره‌ی جنوبی. هر چه‌قدر در فضاسازی و پرداخت بصری و فرم ساختمان آن هتل محل اتفاقات داستان دقت و ریزبینی انجام گرفته، فیلم‌نامه بدون هیچ گفت‌وگویی رسماً بر باد است. ایده‌ای تکراری با لحظه‌هایی به‌اصطلاح ترسناک که یک روح مدام حاضر  و کمی بعد ناپدید می‌شود و به این شکل جان مخاطب را بی‌جهت به لب می‌رساند.

۱۳

  • نام فیلم: بگذار برف ببارد (Let It Snow)
  • کارگردان: استانیسلاو کاپرالوف
  • محصول: ۲۰۲۰

میا و مکس برای گذراندن تعطیلات و اسنوبردسواری به مناطق کوهستانی گرجستان می‌آیند. اما زمانی که می‌خواهند هیجان را تجربه کنند گرفتار یک قاتل اسنوبردسوار می‌شوند …

فیلم سعی می‌کند همان ماجرای همیشگی قاتلی افسارگسیخته را این بار در پس‌زمینه‌ی مناطق کوهستانی تعریف کند. قاتلی که البته پس‌زمینه‌ای برای قتل‌هایش دارد و دلیلی مثلاً قانع‌کننده که در صحنه‌ی ابتدایی می‌بینیمش. حال‌وهوای فیلم جالب است اما در نهایت چیز زیادی دستگیر آدم نمی‌شود.

۱۴

  • نام فیلم: آنتن (The Antenna)
  • کارگردان: اُرچون بهرام
  • محصول: ۲۰۱۹

دولت تصمیم گرفته برای تمام ساکنان کشور، دیش‌های ماهواره‌ نصب کند. با نصب این دیش‌ها برنامه‌ای از تلویزیون پخش می‌شود که آدم‌ها را مسخ می‌کند …

کارگردان جوان ترک در فضاسازی موفق عمل می‌کند. او تلاش کرده ترسناکی مدرن بسازد که عامل وحشت نه روح و جن است و نه آدم‌های روان‌پریش، بلکه سیگنال‌های برنامه‌ای تلویزیونی‌ست که با ترشح ماده‌ای سیاه‌رنگ، آدم‌های ساکن یک آپارتمان را به خدمت خود می‌گیرد و از بین می‌بردشان. نقدی ساختارشکنانه به رسانه‌ای مانند تلویزیون که در جامعه‌ی ترک بسیار پرطرفدار است. مدت زمان فیلم طولانی‌ست و کمی بی‌جهت کش پیدا می‌کند اما سکانس‌های هول‌انگیز موفقی دارد که تماشایش را به تجربه‌ای جالب و متفاوت از سینمای آوانگارد ترکیه تبدیل می‌کند.

۱۵

  • نام فیلم: روزهای بهتر (Better Days)
  • کارگردان: تسانگ درک
  • محصول: ۲۰۱۹

چن نیان که مادرش از دست طلبکارها فرار کرده و او را تنها گذاشته، در مدرسه مورد تمسخر و آزار و اذیت همکلاسی‌هایش قرار می‌گیرد. آشنایی او با پسری خیابان‌گرد باعث می‌شود رابطه‌ی عاطفی‌ای بین آن‌ها شکل بگیرد. پسر تصمیم می‌گیرد از چن نیان مراقبت کند …

فیلمی هشداردهنده در باب پدیده‌ی جهانی زورگویی در مدارس که هر چه جلوتر می‌رود به درامی عشقی تغییر مسیر می‌دهد و به این شکل صحنه‌های پراحساس و حتی گاه اغراق‌شده‌ای جلوی چشم تماشاگر می‌گذارد. صحنه‌هایی نظیر آن‌جا که پسر قتل دختر همکلاسی چن نیان را برعهده می‌گیرد و به این شکل چن نیان را از ارتکاب قتل می‌رهاند تا او به درسش برسد و آینده‌ای داشته باشد.

۱۶

  •  نام فیلم: برادر سال (Brother of the Year)
  • کارگردان: ویتایا تونگیویونگ
  • محصول: ۲۰۱۸

جین و چات خواهر و برادری هستند که در عین علاقه به همدیگر، اختلاف سلیقه‌های زیادی دارند. آن‌ها با هم زندگی می‌کنند. زمانی که جین با یک شرکت ژاپنی کاری برای خودش دست‌وپا می‌کند، میرعامل شرکت به او علاقه‌مند می‌شود. این در حالی‌ست که چات موافق این آشنایی نیست و تلاش می‌کند تا همه‌چیز خراب  شود…

روایتی بامزه، شیرین و پرفرازونشیب از رابطه‌ی یک خواهر و برادر که با لجاجت برادر به مسیر قهقرایی می‌افتد اما در نهایت با پیاده شدن او از خر شیطان همه‌چیز به خیر و خوشی تمام می‌شود. فیلمی بامزه از سینمای تایلند که لحظه‌های احساسی خوبی دارد و حسابی آدم را سرگرم می‌کند.

۱۷

  • نام فیلم: صدای درون من (Içimdeki Ses)
  • کارگردان: چاغری بایراک
  • محصول: ۲۰۱۵

سلیم یک نویسنده‌ی نه‌چندان سریال‌های آبکی تلویزیون است. او در زندگی عادی هم آدم ناموفقی‌ست که با هیچ زنی در تماس نبوده و اعتماد‌به‌نفسش زیر صفر است. حضور ناگهانی دختری زیبا در زندگی او، ناگهان نور امیدی برایش روشن می‌کند …

کمدی بامزه‌ای از سینمای ترکیه که هر چند طی تماشایش خیلی خوش می‌گذرد، اما از سوی دیگر داستانش چفت‌وبست ندارد و از لحاظ تماتیک هم مشخص نیست چه می‌خواهد بگوید. شخصیت‌ها مانند دختری ثروتمند که عاشق بی‌چون‌وچرای سلیم یک‌لاقبا می‌شود، روی هوا هستند و توضیح درستی درباره‌شان داده نمی‌شود. حتی میانه‌های داستان، ماجرای سفر تفریحی پیرزن‌ها پیش می‌آید که ربطش به بدنه‌ی اصلی داستان مشخص نیست. در این لحظات، از سلیم فاصله می‌گیریم و زمانی هم که دوباره به سمت او برمی‌گردیم، چیز مشخصی دست‌مان را نمی‌گیرد.

۱۸

  • نام فیلم: انتقام از یک قاتل (Vengeance of an Assassin)
  • کارگردان: پانا ریتیکرای
  • محصول: ۲۰۱۴

نات به همراه برادرش که نزد عموی‌شان زندگی می‌کنند، به‌شدت دنبال گذشته‌ی مبهم پدر و مادرشان می‌گردند که هر دو به قتل رسیده‌اند. عموی‌شان از چیزهایی خبر دارد اما سعی می‌کند نات و برادرش را از ماجرا دور نگه دارد. اما اصرار برادرها آن‌ها را وارد بازی خطرناکی می‌کند …

عجب صحنه‌های جذابی! تقریباً از داستان چیز خاصی سر در نخواهید آورد و اصلاً مهم هم نیست. مهم سکانس‌هایی مانند پلان / سکانس افتتاحیه یا آن پلان طولانی دیگری‌‌ست که طی آن شخصی که تنها پاهایش را می‌بینیم ده‌ها نفر را سوراخ‌سوراخ می‌کند. این سکانس‌های سخت و نفس‌گیر بسیار خوب و دقیق پرداخت شده‌اند. ریتیکرای که خیلی زود و در پنجاه سالگی از دنیا رفت، یکی از کارگردان‌های مهم سینمای تایلند بود که فیلم‌هایی با بودجه‌ی کم اما تأثیرگذار ساخت. فیلم‌هایی که صحنه‌های خطرناکش، معمولاً بدون استفاده از کامپیوتر و تمهیدات سینمایی ساخته شده است. حال‌وهوای مبتکرانه و جفنگ‌گونه‌ی این فیلم نشان می‌دهد که چه انسان عاشقی پشت دوربین ایستاده.

۱۹

  •  نام فیلم: بازمانده‌ی روز (The Remains of the Day)
  • کارگردان: جیمز ایوری
  • محصول: ۱۹۹۳

استیونز یک خدمتکار حرفه‌ای‌ست که در عمارتی اعیانی کار می‌کند. او کلیه‌ی امور عمارت را زیر نظر دارد و به‌شدت آدم دقیق و منظمی‌ست. کار برای او بر هر چیزی ارجحیت دارد. صاحب این عمارت اعیانی، مردی انگلیسی از سیاست‌مداران به‌نامی‌ست که در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم از آلمانی‌ها حمایت می‌کند. او با برگزاری جلسات مهمی، اوضاع و احوال جامعه را زیر نظر دارد. این در حالی‌ست که استیونز بدون توجه به اتفاقات جامعه، فقط به کارش می‌پردازد …

فیلم متعلق به آنتونی هاپکینز است. توداری و مرموز بودنش، از استیونز شخصیتی عجیب خلق می‌کند که نه‌تنها هنگام مرگ پدرش، با قدرت تمام به کار ادامه می‌دهد و خم به ابرو نمی‌آورد، بلکه هیچ وقت از عشق پنهانش به خانم کنتون هم حرفی نمی‌زند. تنها سال‌ها بعد، وقتی هم او و هم خانم کنتون پیر شده‌اند، طی ملاقاتی شورانگیز، چشم‌های استیونز پراشک می‌شوند هر چند فرو نمی‌ریزند. آنتونی هاپکینز با نگاه‌های پرتمنایش به خانم کنتون، نشان می‌دهد که تا چه میزان عاشق اوست؛ عشقی که در همین نگاه‌ها باقی می‌ماند.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

۲۰

  • نام فیلم: تراس (La terrazzo)
  • کارگردان: اتوره اسکولا
  • محصول: ۱۹۸۰

در طول یک مهمانی که روی تراس واحدی مجلل برگزار می‌شود، مهمان‌هایی از طبقات بالای جامعه حضور دارند. آن‌ها هر کدام برای خودشان داستانی دارند …

اسکولا مدام به صحنه‌ی ابتدایی فیلم که میزبان، مهمان‌ها را به شام فرا می‌خواند، برمی‌گردد تا هر بار با یکی از آدم‌ها  آشنا شویم و ماجرایش را دنبال کنیم. آدم‌هایی که با وجود ظاهر شق‌ورق و اتوکشیده، در زندگی شخصی‌شان با هزار جور مشکل مواجهند و حتی کمی تا قسمتی دیوانه هم به نظر می‌رسند! اسکولا مانند همیشه روی لبه‌ی طنز و جدی حرکت می‌کند و کادر غول‌آسای بازیگرانش همه‌چیز فیلمش هستند.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

۲۱

  • نام فیلم: از فاحشه‌ی مقدس دوری کن (Beware of a Holy Whore)
  • کارگردان: راینر ورنر فاسبیندر
  • محصول: ۱۹۷۱

یک گروه فیلم‌سازی در هتلی مستقر شده‌اند اما از کارگردان خبری نیست. وقتی کارگردان سر می‌رسد، مشخص می‌شود نگاتیوهای فیلم‌برداری به دست‌شان نخواهد رسید. به عقب افتادن فیلم‌برداری، افراد گروه را دچار موقعیت‌های مختلفی می‌کند …

فیلم درباره‌ی روابط انسان‌هایی به ته‌خط‌رسیده صحبت می‌کند و تلاش دارد از طریق یک گروه فیلم‌سازی پادرهوا، مفهوم انتظار، عشق، شهوت و قدرت‌طلبی را بازنمایی کند، در عین حالی که نیم‌نگاهی طنزآمیز به روابط پشت صحنه‌ی سینما دارد. ایستادن مجسمه‌وار آدم‌ها در قاب‌های فکرشده‌ی فاسبیندر، فضای خاصی می‌سازد که نشان می‌دهد چه‌قدر همه‌چیز توخالی و پوشالی‌ست و این آدم‌ها که قرار است فیلمی را به سرانجام برسانند، تا چه میزان سردرگم و گیج هستند. طبعاً مانند خیلی از فیلم‌های فاسبیندر، مضمون هم‌جنس‌گرایی هم در فیلم نمود بارزی دارد. کمی باید برای دیدن فیلم حوصله به خرج داد.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

۲۲

  • نام فیلم: بذر انسان (The Seed of Man)
  • کارگردان: مارکو فرری
  • محصول: ۱۹۶۹

دنیا در حال نابودی کامل است و زن و مردی جوان خانه‌ای ساحلی را به تصرف خود در می‌آورند تا آخرین بذر انسان را بکارند …

فیلمی که سعی می‌کند با تمهیدات صوتی تجربه‌گرایانه و عجیب، به همراه تصاویری که تنها دو شخصیت داستان در آن حضور دارند و گاهی با عناصری سوررئال‌گونه پر می‌شوند (بادکنک عظیم‌الجثه‌ای از پپسی کولا که روی دریا پیدا می‌شود، اسکلت یک وال بزرگ کنار ساحل)، فضایی آینده‌نگرانه بسازد و از پس آن به آخرین انسان‌های روی زمین بپردازد که سعی می‌کنند نسل‌شان را ادامه دهند. فیلم کند و کمی نامفهوم پیش می‌رود اما فضای عجیب و متفاوتی از دنیای آینده نشان‌مان می‌دهد.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

۲۳

  • نام فیلم: رودخانه‌ی سرخ (Red River)
  • کارگردان: هاوارد هاکس
  • محصول: ۱۹۴۸

توماس دانسون گله‌داری‌ست که بعد از سال‌ها تلاش و زحمت، گاوهایش را به صدها رأس می‌رساند. او حالا قصد دارد این گاوها را با کمک اهالی به منطقه‌ای دیگر کوچ بدهد اما این کار خطرها و زحمت‌های زیادی دارد …

یکی از بهترین و عجیب‌ترین سکانس‌های فیلم آن‌جایی‌ست که گله‌های گاو رم می‌کنند و مردها مجبور می‌شوند آن‌ها را به مسیر درست هدایت کنند که از تلف شدن‌شان جلوگیری شود. هجوم گاوهای رم‌کرده بسیار ترسناک است و آدم هر لحظه می‌ترسد جان وین یا مونتگمری کلیفت زیر دست و پای آن‌ها له شوند! اما هاکس و گروهش با چیره‌دستی  از این صحنه‌ها فیلم‌برداری کرده‌اند. هاکس یک بار در هاتاری! استادی‌اش در زمینه‌ی کار با حیوانات وحشی و در حال تعقیب‌و‌گریز با آدم‌ها را نشان داده بود. مردان رودخانه‌ی سرخ مانند همان گاوهایی که روی بدن‌شان داغی خورده، همگی داغی در دل دارند که در رأس آن‌ها توماس دانسون قرار دارد. کسی که داغ عشقی قدیمی را به دوش می‌کشد و در بخشی از فیلم به انسان دیکتاتور و خودخواهی تبدیل می‌شود که جان خیلی‌ها را برای رسیدن به هدفش به خطر می‌اندازد. اما در نهایت این مردان هاکس هستند که پیروز می‌شوند.

*برای خواندن یادداشت‌ فیلم‌های دیگر این کارگردان، نام دقیق او یا فیلم‌هایش را در کادر سمت چپ و بالا جستجو کنید. 

 

۴ دیدگاه به “کوتاه درباره‌ی چند فیلم؛ هشتادویک”

  1. فهیمه گفت:

    خلاصه فیلم آنتن من رو یاد فیلم ژاپنی pulse انداخت

  2. محمد گفت:

    love 2020 کاری از خالد رحمان را (کارگردان unda 2019 یا همون گلوله ) زیرنویس فارسی پیشنهاد می کنم .

    یک فیلم با مسیر پر پیچ و خم راجع به زن،شوهر،شک و تردید ، ناگفته هایی که باید گفته بشه

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم