کوتاه، درباره ی چند فیلم ۳

کوتاه، درباره ی چند فیلم ۳

  •  نام فیلم: آخرین نمایش( The Last Picture Show)
  • کارگردان: پیتر باگدانوویچ

داستان شهری در تکزاس و آدم هایش با رفاقت ها و مردانگی ها و جدل هایشان … فیلم بیشتر ادای دینی ست به مردانگی های جان وینی و سینمای وسترن و خاطرات گذشته ی آمریکایی. باگدانوویچ، با قرار دادن بن جانسون، بازیگر کهنه کار سینمای آمریکا در نقش سام شیر، به او نیز ادای دینی می کند و اتفاقاً با مرگ او در فیلم هست که انگار شهر هم کم کم عوض می شود. بهرحال برای من همچنان “ماه کاغذی” باگدانوویچ، یک شاهکار دیدنی محسوب می شود. یکبار دیدن این فیلم هم خالی از لطف نیست. (بیشتر…)

کوتاه، درباره ی چند فیلم ۲

کوتاه، درباره ی چند فیلم ۲

  •  نام فیلم: ۲۲ ماه می (۲۲ND Of May)
  • کارگردان: کوئن مورتیمور

در پاساژی بزرگ، یک انفجار عظیم رخ می دهد. سام، مامور امنیت پاساژ برای نجات جان بازماندگان تلاش می کند … داستان فیلم گنگ و مبهم است و اصلاً جذابیت ندارد یا بهتر است بگویم اصلاً داستانی وجود ندارد. تنها چیزی که فیلم را سرپا نگه می دارد فضای غریب و آخرالزمانی اثر است. آدم ها در مکان های خلوت و ساکت، در پیچ و خم های کوچه ها قدم می زنند و دوربین تعقیبشان می کند و فضایی مرموز بوجود می آورد که به یکبار دیدنش می ارزد و البته یک انفجار غافلگیرکننده و ترسناک با اجرایی عالی که مطمئناً شوکه تان خواهد کرد. (بیشتر…)

فیلم هایی که نباید دید ۱

فیلم هایی که نباید دید ۱

  •  نام فیلم: خانه ی ییلاقی (Bungalow)
  • کارگردان: اولریخ کوهلر

جوانی از ارتش فرار می کند و در خانه ی ییلاقی شان، جایی که برادر بزرگش به همراه دوست دخترش آنجا هستند، پنهان می شود … تنها، نمای پایانی اثر است که در یاد می ماند. غیر از آن، مثل همه ی فیلم هایی که به اصلاح ساختار مدرنی دارند، شاهد خرده پیرنگ هایی هستیم که البته اینجا جذاب نیستند و تنها باعث خستگی می شوند. فیلم مانند شخصیت جوانش، گنگ و نامفهوم است. (بیشتر…)

کوتاه، درباره ی چند فیلم ۱

کوتاه، درباره ی چند فیلم ۱

  • نام فیلم: گزارش رسمی ( The Official Story )
  • کارگردان: لوئیس پوئنزو

داستان از این قرار است که آلیسیا ناگهان پی می برد، دختر بچه اش در واقع متعلق به او نیست و همسرش که مقام بالای سیاسی دارد دختر را از یک خانواده ی مخالف دولت، که خودشان دچار سرنوشت نامعلومی شده اند، گرفته است … اصولاً از فیلم هایی با تم “جستجو برای گذشته ای نامعلوم” چندان خوشم نمی آید مگر اینکه فیلم راه جدیدی در پیش بگیرد. اینکه زنی یا مردی بیفتد دنبال پدر و مادرش و یا گذشته ی نامعلومش، برایم قابل هضم نیست. در این فیلم هم که برنده ی اسکار بهترین فیلم خارجی سال ۱۹۸۶شده، تقریباً شاهد چنین مضمونی هستیم. زنی که سعی می کند گذشته ی واقعی دختر کوچکی را که به فرزندخواندگی پذیرفته اند، پیدا کند. فیلم جنبه ای سیاسی دارد که مربوط می شود به التهابات داخلی آرژانتین در سالیان گذشته که به نظرم همین قضیه باعث می شود درام اصلی، کمی افت داشته باشد. برای کسی که خبری از این درگیری ها ندارد، چربش زمینه ی سیاسی داستان، کار را خراب می کند.

(بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم