از میان فیلم‌ها، شماره‌ی سی‌ویک

  • حاج‌آقا کمال (نصرت کریمی): ساعت ده و ربع شد. این نماز کمیل تموم نشد؟
  • گل‌بهار (پوری بنایی): چرا. عه! به من چه کار داری؟
  • حاج‌آقا کمال: خب اگه تموم شد بیا بریم بخوابیم دیگه.
  • گل‌بهار: آخه هزار تا هم صلوات نذر کردم که باید بگم.
  • حاج‌آقا کمال: هزارتا صلوات؟! عزیز دلم، این ذکریات رو بذار واسه شبایی که من مسافرت هستم.
  • گل‌بهار: لااله الا الله … اون شبا دوهزارتا می گم.
  • حاج‌آقا کمال: خب سه هزار تا بگو که وقتی من میام دیگه بدهکار نباشی.  

«عیالوار» ساخته‌ی پرویز نوری (بیشتر…)

از میان فیلم‌ها، شماره‌ی سی

  • بادال گوپتا (آمیتاب باچان): یه ضرب‌المثل هست که می‌گه: «کسی که فقط حقیقت رو می‌دونه احمقه. چون هیچ فرقی بین حقیقت و دروغ نیست.» من حقیقت رو می‌دونم اما می‌خوام قسمت دروغ رو هم بدونم.

«انتقام» ساخته‌ی سوجای گاش (بیشتر…)

از میان فیلم‌ها، شماره‌ی بیست‌ونه

  • دیکسون استیل (همفری بوگارت): یه صحنه‌ی عاشقانه‌ی خوب باید درباره‌ی چیزی غیر از عشق باشه. مثلاً الان: من دارم گریپ‌فروت درست می‌کنم، تو اون‌جا نشستی، گیج و خواب‌آلود. هر کی ما رو ببینه می‌فهمه عاشق همدیگه‌ایم.

«در مکانی خلوت» ساخته‌ی نیکلاس ری (بیشتر…)

از میان فیلم‌ها، شماره‌ی بیست‌وهشت

  • سرباز ۱: این مملکت جمهوریه. همه باید با هم برابر باشن.
  • سرباز ۲: برابری … معنی برابری چیه؟
  • سرباز ۱: برابری یعنی به هر کسی می‌تونی بگی برو به درک!

«صلیب‌های چوبی» ساخته‌ی ریموند برنارد (بیشتر…)

از میان فیلم‌ها، شماره‌ی بیست‌وهفت

  • محمد عبدی: اگه از شما می‌خواستن، سه تا، پنج تا، ده تا فیلم سینمای ایرانو انتخاب کنین …
  • ابراهیم گلستان: من هیچ‌وقت از این گوه‌ها نمی‌خورم!
  • عبدی: چرا؟
  • گلستان: نمی‌خورم!

مستند «ابراهیم گلستان؛ نقطه، سر خط» ساخته‌ی محمد عبدی (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم