فرستاده شده توسط
damoon در تاریخ مهر ۲۵, ۱۳۹۲ در
یادداشتهای متفرقه |
۸ دیدگاه | 1,543 بازدید
چیزی که امروز بدجوری همه را اذیت کرد، برنامه ریزی غلط نمایش فیلم ها در سالن شماره ی دو بود. معلوم نبود به چه دلیل، سأنسی که باید یک ساعت و ربع طول می کشیده، نزدیک به سی دقیقه بیشتر طول کشید و همین امر باعث شد تمام سأنس ها تا آخرین لحظه، دچار بهم ریختگی شود و برنامه ریزی را برای بیننده هایی که می خواستند خودشان را با سالن های دیگر هماهنگ کنند، سخت و حتی غیرممکن کند. از یکی از مسئولین سینما که علت این آشفتگی زمانی را پرسیدم، آنقدر به در و دیوار زد که آخر سر خودم پشیمان شدم از سئوالی که پرسیدم و در نهایت هم نفهمیدم علت این بی نظمی چه بود. بهرحال یاد گرفته ایم که در اینجور موارد دندان را بگذاریم روی جگر و حرف نزنیم. من هم گذاشتم و نزدم. البته من تنها نبودم، همه دندان هایشان را گذاشته بودند روی جگرشان! متأسفانه در روز سوم هم آمار فیلم های خوب، از تعداد انگشتان یک دست هم تجاوز نمی کردند. نمی دانم من بد فیلم هایی را برای دیدن انتخاب می کنم یا آنهایی هم را که نمی بینم، مثل این هایی که می بینم، دچار مشکلات عدیده هستند؟ معضل عمده ای که چه در فیلم های خارجی و چه در فیلم های داخلی ( مخصوصاً در فیلم های داخلی، علاوه بر همه ی مشکلاتِ دیگر ) دیده می شود، معضل نبودِ یک طرح و فیلم نامه ی خوب است. همه ی فیلم ها مشخصاً از این کمبود رنج می برند. این باعث شده سطح فیلم ها نسبت به دوره های گذشته، بسیار پایین تر باشد. (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها