نگاهی به فیلم فروشنده

نگاهی به فیلم فروشنده

  • بازیگران: شهاب حسینی ـ ترانه علیدوستی ـ بابک کریمی و …
  • نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
  • ۱۲۵ دقیقه؛ محصول ایران، فرانسه؛ سال ۱۳۹۴
  • ستاره‌ها: ۲/۵ از ۵

 

پدرخوانده

 

خلاصه‌ی داستان: رعنا و عماد زوج جوانی هستند که به خانه‌ای جدید نقل مکان می‌کنند. یک روز که عماد در خانه نیست، مردی به رعنا تجاوز می‌کند و می‌گریزد. کمی بعد مشخص می‌شود مستأجر قبلی آن خانه زنی بدکاره بوده و مرد متجاوز هم احتمالاً یکی از مشتریانش که به تصور این‌که زن هنوز آن‌جا زندگی می‌کند وارد خانه شده است. در حالی‌که رعنا اوضاع روحی آشفته‌ای دارد، عماد تلاش می‌کند متجاوز را پیدا کند … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم آب‌نبات چوبی

نگاهی به فیلم آب‌نبات چوبی

  • بازیگران: رضا عطاران ـ هنگامه حمیدزاده ـ سحر قریشی و …
  • فیلم‌نامه: علی اصغری براساس داستانی از کامران قدکچیان
  • کارگردان: محمدحسین فرح‌بخش
  • ۹۰ دقیقه؛ سال ۱۳۹۴
  • ستاره‌ها: نیم از ۵

 

چوبِ آب‌نبات

 

خلاصه‌ی داستان: فرار مارال نگرانی اهالی خانه را به دنبال دارد. برادرش مرتضی و شوهرخواهرش فرهاد دنبالش می‌افتند تا پیدایش کنند. مارال که با دوستش نگین به خانه‌ای ویلایی رفته، می‌خواهد خانواده را از نبود خود بترساند اما ماجرا آن‌طور که او پیش‌بینی می‌کند جلو نمی‌رود … (بیشتر…)

نگاهی به فیلم زاپاس

نگاهی به فیلم زاپاس

  • بازیگران: امیر جعفری ـ ریما رامین‌فر ـ شبنم مقدمی و …
  • نویسنده و کارگردان: برزو نیک‌نژاد
  • ۹۷ دقیقه؛ سال ۱۳۹۴
  • ستاره‌ها: ۲ از ۵
  •  این یادداشت در شماره‌ی ۵۱۲ ماهنامه‌ی «فیلم» منتشر شده است.
  • رسم‌الخط این نوشته به سبک رسم‌الخط ماهنامه‌ی «فیلم» تنظیم شده است.

 

نخندیدن دلیل بر جدی بودن نیست!

 

خلاصه داستان: نعمت ماجرای زندگی خانوادگی خود را تعریف می‌کند: پدر او، داود مربی تیم فوتبال روستای‌شان رامیان است. سعید پسرخاله نعمت، بعد از آخرین مسابقاتی که نتیجه‌اش موجب شده تیم فوتبال روستا به لیگ دسته دوم کشور برود، دچار آسیب‌دیدگی از ناحیه پا شده و با عصا راه می‌رود. سعید عاشق نعنا دختر داود و زری است. آن‌ها با هم نامزد هستند اما داود به رغم این عشق، مخالف ازدواج آن‌ها با هم است حالا هم که پای داود آسیب دیده، بهانه او برای جلوگیری از این ازدواج جورتر است. سعید اعتراف می‌کند به خاطر نعنا فوتبالیست شده است وگرنه علاقه‌ای به این ورزش ندارد اما حالا که داود برای ازدواج او با نعنا این شرط را گذاشته که باید به فوتبالش ادامه بدهد، سعید با لجبازی شروع می‌کند به تمرین فوتبال اما پای آسیب‌دیده‌اش این اجازه را به او نمی‌دهد. سعید برای این‌که ثابت کند مرد شده است، تصمیم می‌گیرد خودش را از ارتفاعی بلند به چشمه روستا بیندازد … (بیشتر…)

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی‌وچهار

کوتاه درباره‌ی چند فیلم، شماره‌ی سی‌وچهار

  • نام فیلم: لانتوری
  • کارگردان: رضا درمیشیان

پاشا جوانی‌ست که به دلیل مشکلات فراوان، گروهی به نام «لانتوری» تشکیل می‌دهد که کارش تیغ‌زدن پول‌دارها و خفت‌گیری از آن‌هاست. در میانه‌ی همین کارهای خلاف است که او عاشق مریم می‌شود. مریم یک مصلح اجتماعی‌ست که برای گرفتن رضایت از خانواده‌هایی که قصد قصاص قاتل عزیزان‌شان را دارند، تلاش می‌کند. پاشا که از عشق چشمش کور شده، هر جور هست می‌خواهد توجه مریم را جلب کند و در این راه تصمیم ترسناکی می‌گیرد … بعضی فیلم‌سازها با به‌به و چه‌چه دیگران خراب می‌شوند، بعضی دیگر خودشان را با دست خودشان خراب می‌کنند. اعتمادبه‌نفس بیش از حد بلای خانمان‌سوزی‌ست که مخصوصاً در دنیای سینما به کمین نشسته است تا کارگردان و نویسنده و بازیگر و بقیه را از راه به‌در کند. درمیشیان با همین اعتماد به نفس بالای کاذب، از فضای جامعه برای ساخت فیلمی سوءاستفاده می‌کند که چیزی جز خودنمایی نیست. درمیشیان این‌بار چند نفر را رو به دوربین نشانده که به شکل مستقیم شعار بدهند و مثلاً نماینده‌ی صداهای مختلف جامعه باشند. او حتی به فیلم‌های خودش هم ارجاع داده، کمی به نعل زده و کمی به میخ. خلاصه آش‌شله‌قلمکاری‌ست اعصاب خردکن و زننده که نه نقد اجتماعی‌ست و نه هیچ چیز دیگری. لحظات دردآور اسید ریختن در چشمان پاشا سکانس آزاردهنده‌ای‌ست که هر چند خوب پرداخت شده اما هیچ ربطی به باقی فیلم ندارد جز خودنمایی.

فیلم‌های دیگر درمیشیان در «سینمای خانگی من»:

ـ عصبانی نیستم (اینجا)

ـ بغض (اینجا) (بیشتر…)

نگاهی به فیلم دراکولا

نگاهی به فیلم دراکولا

  • بازیگران: لوون هفتوان ـ رضا عطاران ـ ویشکا آسایش و …
  • نویسنده و کارگردان: رضا عطاران
  • ۸۲ دقیقه؛ سال ۱۳۹۴
  • ستاره‌ها: ۰٫۵ از ۵

 

ببخشید، اما دندان شما روی گردن من است!*

 

خلاصه‌ی داستان: جواد مرد معتادی‌ست که یک شب بعد از گذراندن وقتش در پارک محل تجمع معتادین، توسط راننده‌ای که قرار است او را به مقصدش برساند بی‌هوش و زندانی می‌شود. وقتی به‌هوش می‌آید خودش را در زیرزمین یک خانه می‌یابد. کمی بعد متوجه می‌شود شخصی که او را زندانی کرده خون‌آشامی به نام مسعود است که با همسر و بچه‌اش زندگی می‌کند … (بیشتر…)

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم