فرستاده شده توسط
damoon در تاریخ آبان ۲۳, ۱۳۹۲ در
از میان فیلمها و گفتهها |
۲ دیدگاه
- برادرِ بصیرت ( آرش مجیدی ): سلام.
- محمود بصیرت ( فریبرز عرب نیا ): خسته نباشی پهلوون.
- برادرِ بصیرت: درمونده نباشی جوون.
- محمود بصیرت: جوون خودتی!
- برادرِ بصیرت: چطور شد؟! پیر شدی؟! [ به ترانه ( رزیتا غفاری )، همسر بصیرت ] ترانه خانوم، هوای این داداش ما رو داشته باش ها، داره خودشو می زنه به موش مردگی!
- ترانه: شما نگران نباشین، حواسم جَمعه.
- محمود بصیرت: ای بابا، همه ی عالم می دونن ما کبریت بی خطریم!
« شوکران » ساخته ی بهروز افخمی
***
- کمال ( فردوس کاویانی ): ما مردا مجبوریم موفق بشیم، مگه اینکه …
- علی ( فرهاد جم ): مگه اینکه چی؟
- کمال: مگه اینکه موفق نشیم.
سریال « همسران » ساخته ی بیژن بیرنگ و مسعود رسام
***
- سلین ( ژولی دلپی ): خاطره چیز خوبیه اگه با گذشته نجنگی.
« پیش از غروب » ساخته ی ریچارد لینکلیتر
***
- نستور ( جک لمون ) تو از مردا هیچی نمی دونی.
- ایرما ( شرلی مک لین ): من هیچی نمی دونم؟!
- نستور: می دونی چرا؟ واسه اینکه با خیلیا بودی.
« ایرما خوشگله » ساخته ی بیلی وایلدر
***
- جودی ( جوآن تتزل ): بهترین مردا از بدترین زنا هم بدترن.
« قضیه ی پارادین » ساخته ی آلفرد هیچکاک
***
- صبا ( لیلا حاتمی ) وقتی یه چیزی هم مشخصه هم نامشخصه، یعنی در واقع نامشخصه.
« سر به مُهر » ساخته ی هادی مقدم دوست
***
- دختر ( ورونیکا لیک ): من گرسنمه.
- جان لوید سالیوان ( جوئل مک کرا ): چطور ممکنه گرسنه باشی وقتی که تازه غذا خوردی؟
- دختر: من که دانشمند نیستم. فقط می دونم گرسنمه.
« سفرهای سالیوان » ساخته ی پرستون استرجس
***
- ویل هانتینگ ( مت دیمون ): ایرادای هر آدم براش هویت می سازن..
« ویل هانتینگ خوب » ساخته ی گاس ون سنت
***
- مرد ( بِن لیف ): مردم عوض شدن، زمونه عوض شده، میدونی، این روزها وقتی با یه نفر دست میدی بعدش باید انگشتات رو هم بشماری و ببینی که هر ۵ تا رو پس گرفتی یا نه …
« همه حالشان خوب است » ساخته ی کرک جونز
***
- توئید ( جیم برادبِنت ): اولین قانون سیاست میگه رایها نتیجه رو تعیین نمیکنن، شمارندهها اینکارو میکنن، شمارنده ها …
« دار و دسته های نیویورکی » ساخته ی مارتین اسکورسیزی
از خواندن این پست تان لذت بردم. بیشتر دیالوگ ها از انِ فیلمهایی است که من واقعا دوستشان دارم. یاد اوری جالبی بود.
خوشحالم که دوست داشتید. ممنون.