نگاهی به فیلم آقای هولمز Mr. Holmes

نگاهی به فیلم آقای هولمز Mr. Holmes

  •  بازیگران: یان مکلن ـ لورا لینی ـ هیرویوکی سانادا و …
  • فیلم‌نامه: جفری هچر براساس رمانی از میچ کولین
  • کارگردان: بیل کاندان
  • ۱۰۴ دقیقه؛ محصول آمریکا، انگلستان؛ سال ۲۰۱۵
  • ستاره‌ها: ۳ از ۵

 

رویا را جایگزین کن

 

خلاصه‌ی داستان: شرلوک هولمز حالا پیر و ناتوان و مثل همیشه تنها، بعد از سفری به ژاپن و یافتن فلفل ژاپنی که می‌گویند برای تقویت حافظه خوب است به کلبه‌ی روستایی‌اش برمی‌گردد. راجر پسر نوجوان خدمتکارش به داستان‌های او که توسط دکتر واتسون نوشته شده، علاقه‌مند است و دوست دارد از آخرین پرونده‌ی آقای هولمز که فقط نیمی از آن نوشته شده سر در بیاورد اما هولمز دیگر پیرتر از آن است که ماجراها را به یاد بیاورد …

 

یادداشت: بگذارید برویم به گذشته‌ها. به وقتی که سریال شرلوک هولمز با بازی جاودانه‌ی جرمی برت پخش می‌شد، کسی که این کارآگاهِ باهوشِ سر کانن‌دویل را زنده کرد و قوام داد و به انتها رسانیدش. قبل از او کسی هولمز نبود و بعد از او هم دیگر نخواهد بود. او شخصیتی از هولمز ساخت نفوذناپذیر و تنها. یادم هست که در قسمتی از یکی از داستان‌های سریال، هولمز عاشق زنی زیبا می‌شود اما هیچ‌وقت آن را بیان نمی‌کند. عکس زن را نگه می‌دارد و عشقش را هم در سینه پنهان می‌کند. او آدمی نبود که بخواهد یا بتواند با کسی بماند. او کارآگاهی تنها بود و هست و همیشه هم خواهد بود. فیلم قرار است نشان بدهد که هولمز واقعی، نه کلاه دارد، نه پیپ می‌کِشد و نه خیلی از حرکات کارآگاه مشهور را انجام می‌دهد. قرار است دستگیرمان بشود که این‌ها همه زائیده‌ی تخیلات دکتر واتسون بوده که تمام پرونده‌های هولمز را به شکل داستان نوشته و چاپ کرده است و حالا همه در ذهن‌شان هولمز را با پیپ و کلاه و آن حرکات عجیب تصور می‌کنند. اما این میان یک چیز تغییر نکرده است و آن هم تنهایی این کارآگاهِ بی‌مانند است. او در نودوسه سالگی هم تنهاست. هنوز موشکاف است و هنوز هم می‌تواند با نگاه به آدم‌ها حدس بزند چه کسی هستند و چه کرده‌اند و حتی چه می‌خواهند بکنند. اما او هنوز هم تنهاست و حالا که دارد حافظه‌اش ـ این تنها یاور و همراه یک کارآگاه تیزهوش ـ را از دست می‌دهد، تنهاتر هم شده است. می‌خواهد هر طور شده آخرین پرونده‌اش را به یاد بیاورد اما بیشترین چیزی که از آن به یاد دارد، چهره‌ی زن زیبای جوانی‌ست که قرار بود به دستور همسرش تعقیبش کند. وقتی بالاخره با تلاش فراوان آن صحنه‌ی رویارویی را به یاد می‌آورد، حسرتش چند برابر هم می‌شود: او با همان زیرکی و ذکاوت و واقع‌گراییِ بی‌محابا، با زنی نگران و افسرده مواجه می‌شود و به جای پنهان کردن واقعیت‌ها و دلداری دادن، کاری می‌کند که زن بعد از مکالمه با او همان کاری را می‌کند که می‌خواست بکند: پرت کردن خودش زیر قطار. تازه این‌جاست که این کارآگاه واقع‌گرای تیزبین، می‌فهمد گاهی باید به آدم‌ها دروغ گفت و داستان‌سرایی کرد تا زنده نگه‌شان داشت. وقتی در سینما و روی پرده، فیلمی را که از روی پرونده‌اش (پرونده‌ی همین زن افسرده) ساخته‌اند می‌بیند، هیچ خوشش نمی‌آید. وقتی در فیلم، بازیگر نقشِ زن، به بازیگر نقش هولمز لبخندی عاشقانه می‌زند، عکس‌العمل هولمز واقعی روی صندلی‌ها چندان جالب توجه نیست. او از این‌گونه داستان‌سرایی‌ها گریزان است. از این‌که واتسون او را با پیپ و کلاه روی کاغذ ساخته و پرداخته، هیچ خوشش نمی‌آید اما در نهایت می‌فهمد که گریزی از این داستان‌سرایی‌ها نیست. گاهی ذات آدم‌ها با منطق جور در نمی‌آید. برای همین است که وقتی دارد برای آن مرد ژاپنی نامه می‌نویسد و از سرنوشت پدر او خبر می‌دهد، از این می‌گوید که پدرِ مرد یک قهرمان بود. او حالا یاد گرفته رویا را جایگزین کند.

۲ دیدگاه به “نگاهی به فیلم آقای هولمز Mr. Holmes”

  1. ابراهیم سوادکوهی گفت:

    آخی یادش بخیر. اسم اون زنی که هولمز عاشقش شده بود آیرین آدلر بود داشتانش هم فکر کنم رسوایی در بوهم بود. تنها نقطه ضعف هولمز

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم