شمارهی اول آبان هم از راه رسید در حالیکه این روزها، اکران فیلمهای خارجی، بحث اول سینمای ایران است. بحثی که به نظرم هم لوس است و هم لوث. پوریا ذوالفقاری، در صفحهی شخصیاش در فیسبوک خیلیخوب به این مطلب پرداخته و از زایهی درستی به ماجرا نگاه کرده. پوریا به این مطلب اشاره کرده که آقایان هنوز بر سر فیلمهای خودشان، با تمام چارچوبهای تعریفشده و خشک سینمای ایران، هزار جور بامبول سرهم میکنند و پایین میکشند و توقیف میکنند و بیانیه میدهند و فلان و بهمان. با این بساط، اکران فیلم خارجی به بهانههای مختلف، چه کاربردی دارد یا چه دردی را دوا میکند؟ اصلاً کاری به این بهانهها ندارم و هر کسی از ظن خود شد یار این قضیه، اما چیزی که میخواهم بگویم این است: آقایان! خانمها! ای شمایی که به فکر تفریحات سالم ملت هستید و میخواهید ما را به روز نگه دارید و بهزور چیزهایی به ما قالب کنید؛ ما در خانه و پای لپتاپ و تلویزیون هشتاد اینچ مدل QLED و پای پردههای ویدیوپروجکشنهامان مینشینیم و فیلمها را با خیال راحت و بدون سانسور و بدون دیالوگهای «پس گردنی» و البته در کنار معشوق میبینیم و کِیفمان را میکنیم. لطفاً شما خیرخواه ما نشوید و ماجرا را جوری جلوه ندهید که انگار قرار است کار خیلی جذابی انجام بدهید. این را هم بگویم که شما اگر غریزهی اصلی را هم بدون سانسور روی پرده نمایش بدهید، باز من یکی که برای دیدن فیلم نخواهم آمد، چون فقط بحث سانسور مطرح نیست، پای دهها چیز دیگر هم وسط است که شما شرایطش را ندارید. بگذریم. این شماره من یک یادداشت با نام «نتیجهگیری خوب کرهایها» دربارهی فیلم کرهای جزیرهی ناو جنگی (ریو سئونگ وان) نوشتهام که پیشنهاد میکنم فیلم را حتماً ببینید. یادداشت را هم نخواندید، چیزی از دست نمیدهید. خلاصه اینکه فیلم ببینید و «فیلم» بخرید و مطالب من و دوستان را هم اگر فرصتی بود، بخوانید. ضرر ندارد. فیلمهای خارجی را هم همان در خانه ببینید، بهتر است.
پاسخ دادن