نگاهی به فیلم بخشِ کوتاه مدتِ شماره ی دوازده Short Term 12

نگاهی به فیلم بخشِ کوتاه مدتِ شماره ی دوازده Short Term 12

  • بازیگران: بری لرسون ـ جان گالاگر ـ کیت استنفیلد و …
  • نویسنده و کارگردان: دستین کرتون
  • ۹۶ دقیقه؛ محصول آمریکا؛ سال ۲۰۱۳
  • ستاره ها: ۳/۵ از ۵
  • این یادداشت روی سایت « بوطیقا » منتشر شده است ( اینجا )

گریس، مدیسون و دیگران

خلاصه ی داستان: گریس به همراه چند جوان دیگر، مسئولیت نگهداری عده ای نوجوانِ مشکل دار را در خانه ای تارالتأدیب مانند به عهده دارند، بچه هایی که یا بزهکارند و یا از سوی جامعه و خانواده مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. در حالیکه گریس خودش مشکلاتی دارد، با تمام توان تلاش می کند مشکلات ریز و درشت بچه های پناه آورده به آنجا را حل کند، کاری که بسیار سخت به نظر می رسد …

 

یادداشت: گریس به عنوان شخصیت اصلی داستان، سرنوشتی مثل همان بچه هایی دارد که مواظبشان است. اصولاً زندگی آشفته و بهم ریخته ی اوست که موجب می شود اینقدر زندگی بچه های بی سرپرست یا بدسرپرست برایش اهمیت داشته باشد. فیلم نامه ی اثر، با ساختاری غیرخطی، تلاش می کند علاوه بر نگه داشتن ماجرای گریس در مرکز داستان، جسته گریخته به ماجرای چند نفر از بچه های آنجا هم سر بزند و در نهایت همگی را به نتیجه برساند که این رویکرد، در جاهایی موفق است و در جاهایی هم نیست. یکی از بهترین قسمت های این رویکرد، فاش شدنِ اندک اندکِ ماجرای تلخِ زندگیِ گریس است که هر بار، به بهانه های مختلف، برای آرام کردنِ بچه های متشنجِ آنجا، برای آنها و ما تعریف می کند. مشخصاً چهار بار در فواصل مختلف این گذشته ی تکان دهنده، برای تماشاگر افشا می شود تا علاوه بر ایجاد کشش در داستان، متوجه باشیم که گریس خودش مانند یکی از همین بچه های اینجا، زندگی سختی داشته. ضمن اینکه در این افشا شدنِ گذشته، نکات غافلگیرکننده ای هم گنجانده شده که باعث قوت درام می شود، مثل اولین باری که گریس از پدرش می گوید که در زندان به سر می برد و بعداً در طی تعریفِ قسمتِ دیگری از داستان زندگی اش برای یکی از بچه ها، متوجه می شویم این خودش بوده که به دلایلی تکان دهنده، پدرش را راهی زندان کرده است. این افشاگری ها به علاوه ی زندگیِ کنونی گریس با مدیسون و ماجرای بچه دار شدنش از او و تردید در نگه داشتن بچه ی در شکم و یا سقط کردنش، بیشترین عامل را در پیشبرد درام بر عهده دارد و البته این میان داستانک های بچه های حاضر در آن خانه هم تا حدودی باعث همذات پنداری مخاطب با شخصیت های داستان می شود. به عنوان مثال نگاه کنید به ماجرای مارکوس که تأثیرگذارترین شخصیتِ فرعیِ داستان است و بهترین صحنه و غلوشده ترین صحنه ی فیلم هم مربوط به ماجرای او می شود؛ بهترین صحنه آنجایی ست که او گذشته ی پر از درد و رنجِ خود را در قالب یک شعر رپِ پر از الفاظ رکیک درباره ی مادرش، بیرون می ریزد و غلوشده ترین صحنه هم باز مربوط به اوست و جایی که وقتی گریس موهای سرش را می تراشد، نگران این است که جای کتک هایی که از مادرش خورده، روی سرش باقی مانده باشد. صحنه ی پایانی اثر، درست مانند صحنه ی ابتدای آن است و با فرارِ یکی از بچه های عصبیِ آنجا و دویدنِ گریس و بقیه به دنبال او تمام می شود و البته فرقش با صحنه ی ابتدایی ختم به خیر شدنِ سرانجامِ بچه های آنجا و البته گریس و مدیسون است. ختم به خیر شدنی که مثلاً درباره ی جیدن، دخترِ باهوش، عصبی و رکِ آن خانه، با ایده ی عوض شدنِ عکس های روی دیوارِ اتاقش صورت می گیرد.

گریس به درد دلِ بچه ها گوش می دهد ...

گریس به درد دلِ بچه ها گوش می دهد …

یک دیدگاه به “نگاهی به فیلم بخشِ کوتاه مدتِ شماره ی دوازده Short Term 12”

  1. coldplay گفت:

    این فیلم معرکه ست.آخ که از وقتی اسمش را شنیدم و پوسترش را دیدم منتظرش شدم تا اینکه بالاخره دستم اومد و دیدم.تو رو خدا اگه ازین فیلم اولی های مستقل کم خرج سراغ دارید به منم هدیه بدید چون گمونم تا حدی به سلیقه ام آشنا شدید.
    شروع و پایان هوشمندانه ای داشت.از بین یک فرار و فرار دیگه آدمای داستان کلی زندگی کردن و درست تصمیم گرفتن و حوصله به خرج دادن یاد گرفتن تا از معضلات خواسته و ناخواسته ی گریبانگیرشون رها بشن.
    فیلم هایی با تم های روان شناسانه را می پسندم.عقده های انباشته شده بچگی,رفتار غلط عمدی و غیرعمدی و ناآگاهانه والدین خصوصا مادر,قوانین بیمارگونه ی جوامع و …این فیلم هم در ژرف شاختش خیلی خوب مشکل مهم و ریشه ای گریس را بیان کرد.فیلم کم هزینه با خرج کمتر از یک میلیون دلار و مستقل و کم سر و صدا با حرف های خوب و تازه و فروتنانه.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم