ناامید نشو!

ناامید نشو!

شما داستانی نوشته‌اید، شعری سروده‌اید یا اصلاً کاری ساده‌تر، مثلاً کاردستی درست کرده‌اید و حالا هیجان دارید که نتیجه‌ی کارتان را با دیگران تقسیم کنید و منتظر بازخورد آن‌ها بمانید. اما وقتی کسی توجهی به کار شما نمی‌کند و از کنار دست‌رنج‌تان به‌راحتی گذر می‌کنند و چیزی نمی‌گویند، به شما بر خواهد خورد. به شکل بدی غافلگیر خواهید شد و توی ذوق‌تان خواهد خورد. اگر آدم خوش‌بنیه‌ای باشید، احتمالاً دوباره کار دیگری خواهید کرد و باز هم منتظر نتیجه باقی خواهید ماند. تمام این روند شاید چند روز بیش‌تر طول نکشد. یعنی مثلاً داستان‌تان را دو روزه نوشته‌اید و تحویل‌تان نگرفته‌اند و شما سه روز بعد، دوباره داستان دیگری می‌نویسید. کار واقعاً سختی نیست. کاغذ است و قلم.

اما وقتی یک کارگردان به هزار زحمت و آرزو، فیلمی می‌سازد و با تمام هیجان، منتظر اکران و بازخورد مخاطب می‌ماند ولی هنگام اکران کسی تحویلش نمی‌گیرد، آن‌وقت دیگر به این سادگی‌ها نیست که دو روزه همه‌چیز را فراموش کند و از هفته‌ی بعد فیلم دیگری را کلید بزند. قطعاً در پیچ‌وخم تاریخ سینما، کارگردان‌های زیادی چشم‌انتظار بازخوردهای مثبت بوده‌اند، اما به هزار دلیل کسی آن‌ها را ندیده و توی ذوق‌شان خورده است.

استخر (پینگ لومپراپلوئنگ) از محصولات جدید سینمای تایلند است. سینمایی که خیلی‌وقت است قصد دارد خودش را به سینمای کره‌ی جنوبی و ژاپن نزدیک کند. در حین تماشای فیلم، و با توجه به ایده‌ی هیجان‌انگیز و جذابش، مدام به این فکر می‌کردم که کارگردان بی‌نوا، چه‌قدر حین ساخت فیلم احتمالاً به این فکر می‌کرد که «می‌ترکاند». فیلم همه‌چیز برای «ترکاندن» دارد. هر چند ضعف‌هایش غیرقابل چشم‌پوشی‌ست و فراوان، اما اگر همین را مثلاً هالیوودی‌ها می‌ساختند، مطمئناً دنیا را درمی‌نوردیدند.

احتمالاً کارگردان استخر انتظار داشته او را «حلواحلوا» کنند اما خب فیلمش را ساخته و کسی هم چندان آن را ندیده و همه‌چیز تمام شده و حالا اصلاً معلوم نیست او دوباره کِی بتواند فیلم دیگری بسازد. چون صدایم به آن طرف نمی‌رسد، مجبورم فریاد بزنم که: «جناب لومپراپلوئنگ! فیلمت را دیدم و جذبش شدم. ایرادهای درشتش را نادیده گرفتم چون فهمیدم که می‌دانی کار درست‌وحسابی یعنی چه. ناامید نشو!»

۴ دیدگاه به “ناامید نشو!”

  1. سامان گفت:

    فیلم کمدی comali 2020

    رو پیشنهاد می کنم

    مردی که از سال ۲۰۰۰ به کما می رود و ۲۰۱۶ بیدار می شود

    می بیند دنیا به شکل عجیبی تغییر کرده

  2. مهشید گفت:

    خب سینما در کنار هنر نشان دادن یک صنعت است و کشورهایی که در بازاریابی صنعت سینمایشان قوی عمل نکنند عملا‌زحمات کارگردان هایشان هم سخت دیده می شود.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم