.
زامبیِ بیدندانِ کلمخوار!
.
خلاصهی داستان: بر اثر آزمایشهای شیمیایی یک آزمایشگاه، زامبی جوانی به وجود میآید که وارد یک روستا میشود. البته برخلاف همیشه، نه کسی این زامبی را تحویل میگیرد و نه از او میترسد! خانوادهای که ایستگاه پمپ بنزینی را اداره میکنند، این زامبی را گروگان میگیرند و کمکم متوجه میشوند میتوانند از او استفادههای زیادی بکنند …
.
یادداشت: تا به حال فکر کردهاید که اگر یک زامبی به جای انسان، کلم با سس کچاپ بخورد، چه اتفاقی میافتد؟! تصور کردهاید اگر یک زامبی دندان نداشته باشد، چه طور میخواهد دیگران را گاز بگیرد و آنها را به شکل و شمایل خودش در بیاورد؟ اصلاً به این فکر کردهاید که اگر هیچکس از یک زامبی نترسد و با بیخیالی از کنارش عبور کند، چهگونه خواهد بود؟ این فیلم سراسر جذاب و پرانرژی و بانمک، به تمام این پرسشهای شما جواب میدهد. یک کمدی جمعوجور و بامزه که با زیرژانر زامبیها شوخی میکند. اما اگر تصور کردهاید بدون داشتن پشتوانه، میتوان با این زیرژانر مهم یا اصلاً با هر چیز دیگری شوخی کرد، در اشتباهید.
برای شوخی کردن با یک ژانر پرطرفدار و ریشهدار، نمیتوان ناگهانی و بدون مقدمه یک فیلم هجوآمیز ساخت. ابتدا باید قواعد و اصول آن ژانر بهخصوص را شناخت، سپس به هجوش پرداخت. نگاهی به ژانر ترسناک به طور کلی و بهخصوص زیرژانر زامبی در سینمای کرهی جنوبی، ما را به فیلم مهمی مانند قطار بوسان (اینجا) میرساند که یکی از مهمترین فیلمهای ژانر زامبی در سینمای آسیای شرقی است. حالا وقتی قرار میشود زامبیها را هجو کنیم، با وجود ساخته شدن چنین فیلمی دستمان باز است و سازندگان زامبی برای فروش با زیرکی این کار را انجام دادهاند.
فیلم پر است از شوخیهایی که در داستانی دیوانهوار و بانمک، کنار هم چیده شدهاند. البته همین ابتدا باید اعتراف کنم فیلم میتوانست بسیار جذابتر و پرکششتر باشد اگر در فیلمنامه و نحوهی چینش داستانهایش دقت میکرد و ذهن را با چند پرسش عمده درگیر نمیکرد. پرسشهایی نظیر این که: چرا زامبی بدبخت، یک روز دندانش را از دست میدهد و چهگونه دوباره دنداندار میشود؟ یا این که: اهالی محل چهطور متوجه نمیشوند زامبی دندان ندارد و نمیتواند آنها را گاز بگیرد؟ یا: چهگونه و به چه دلیلی در اواخر داستان تمام شهر زامبی میشوند؟ و پرسشهایی از این دست.
اما در مقابل انرژی، شوخوشنگی و بکر بودن فیلم، این پرسشها هر چند ذهن را درگیر میکنند ولی آزاردهنده نیستند، به این دلیل که تنها دقایقی بعد از آغاز داستان غرقش خواهیم شد. شوخیها یکی بعد از دیگری کنار هم چیده شدهاند و توقفی در کار نیست. هر چه جلوتر میرویم، همهچیز دیوانهوارتر میشود. شوخیهای فوقالعادهای نظیر کتک زدن پدر و تصمیم برای کشتن او به این دلیل که زامبی گازش گرفته و بهزودی پدر هم تبدیل به زامبی خواهد شد، یکی از آن ایدههای خندهداریست که حسابی بانمک از کار درآمده است. یا اصلاً این شوخی فوقالعاده که هیچکس زامبی را تحویل نمیگیرد و همه با بیخیالی و بدون کوچکترین ترس، از کنارش عبور میکنند. زامبی بدبخت هر چه تلاش میکند تا کسی را بترساند، موفق نمی شود!
در کنار این شوخوشنگیها، البته ماجرایی عشقی هم وجود دارد و آن هم رابطهی عاطفی بین دختر خانواده و زامبی جوان است! اصلاً در زیرمتن فیلم، قرار است به این نکته برسیم که زامبی جوان، با عشق به دختر، کمکم تبدیل به انسان میشود و حتی از خانوادهی دختر، در مقابل زامبیهای دیگر مراقبت میکند. او با گریمی که دختر روی چهرهاش انجام میدهد، به هیبتی انسانی (آن هم جوانی خوشقیافه و جذاب!) در میآید و به این شکل است که در روند داستان، رسماً تبدیل به انسان میشود. او تا جایی از فیلم، به رسم فیلمهای زامبی، کلامی از دهانش خارج نمیشود، اما در انتها میبینیم که حرف زدن را آموخته و حالا دیگر در کنار انسانها راحت و آسوده زندگی میکند. در واقع عشق آن چیزیست که این زامبی جوان را به انسانی درست و حسابی و مفید تبدیل میکند.
برعکس فیلمهای ترسناک و جدی این زیرژانر که در بیشتر مواقع قرار است از نابودی انسانها و در مفهومی جهانشمولتر، نابودی انسانیت حرف بزنند (در این زمینه، به فیلمهای مهم جرج رومرو ارجاع میدهم)، زامبی برای فروش از در کنار هم بودن انسانها صحبت میکند. انسانها هستند که در سکانس پایانی، واکسنی برای به حالت عادی برگشتن زامبیها پیدا کردهاند و آنها را به صف میکنند تا واکسن را بهشان تزریق کنند. و البته نحوهی تزریق این واکسن به زامبیها هم فوقالعاده بامزه است.
این فیلم پر از انرژی و پر از ایدههای جذاب را بهراحتی میتوان به افرادی که اهل دیدن فیلمهای ترسناک، و بهخصوص این زیرژانر مهم نیستند، توصیه کرد. این میتواند قدم مهمی برای آنها باشد تا دیدن این نوع فیلمها را آغاز کنند!
به عنوان یک آدم همیشه گریزان از ژانر فیلم ترسناک حتما سعی می کنم این فیلم رو ببینم … امیدوارم شروع دوباره ای باشه
خیلی هم عالی :))
امیدوارم این فیلم هم مث فیلم warm bodies حسابی حالمونو جا بیاره😊
این فیلم معرکس و قسمت مردن زامبی کام خوار خیلی درد آور بود من به شخصه خیلی ناراحت شدم تا به عنوان به زامبی خیلیییییی خوشکل بود
زامبی دندون در نمیاره ، دفعه ی اول دندون های مصنوعی یکی از پیرمردها رو به عاریه میگیره. دفعه ی دومم وقتی کار و کاسبیشونگرفت دندون مصنوعی نو براش میخرند.
در انتها هم کل شهر پر از زامبی میشه چون زامبی دست خیلیاشونو برای جوان سازی گاز گرفته و کم کم تبدیل میشوند.
فقط نمی دونم چطور پدر خانواده جون سالم به در برد و میتونست واکسن باشه.