جهنم

جهنم

چاپ اول؛ سال ۸۶؛ قیمت ۶۵۰۰ تومان؛ شمارگان ۲۲۰۰؛  این‌ اعداد در شناسنامه‌ی یک کتاب، معناهای زیادی دارند و یکی از خوبی‌های مرور کردن کتاب‌های خوانده‌شده، رسیدن به این نکته‌های باریک‌تر ز مو هستند که ما را به نتایج جالبی می‌رسانند و نشان‌مان می‌دهند که کجا ایستاده‌ایم و چه کرده‌ایم…

اما بازخوانی برخی از کتاب‌ها و بازبینی برخی از فیلم‌ها، حکم بازگشایی یک پرونده‌ی قدیمی هنوز بسته‌نشده را هم دارند. چیزی از آن‌ها از قدیم پس ذهن‌مان جا خوش کرده که احساس می‌کنیم باید یک بار دیگر مرورشان کنیم. صحنه‌ای، لحظه‌ای، توصیفی، سکانسی. چیزی بعد از اولین خواندن و دیدن، مبهوت‌مان کرده که مجبور می‌شویم بعد از سال‌ها سراغ‌شان برویم.

ژرمینال این بزرگ‌ترین رمان امیل زولا، بعد از سیزده سال، هنوز هم برایم تکان‌دهنده است. هیچ‌وقت اوضاع و احوال کارگران آن معدن زغال‌سنگ را فراموش نکردم. سیزده سال پیش هم همراه آن‌ها به عمق زمین، به آن جهنم دانته‌گونه رفتم و رگه‌های زغال‌سنگ را بیرون کشیدم، سرما و رطوبت را تا عمق جانم حس کردم، نفسم برید، عرق ریختم، گیر افتادم و فقر و نداری را تا ته استخوانم تجربه کردم. ژرمینال با ترجمه‌ی بی‌بدیل سروش حبیبی، هنوز هم نفس من را حبس می‌کند.

حالا که دوباره پس از گذشت این همه سال می‌خوانمش، متوجه شباهت‌های عجیبش به اوضاع خودمان هم می‌شوم و این نکته هم یکی دیگر از خوبی‌های رجعت به آثار هنری‌ست. آثار هنری‌ای که با دیدی باز، ذهنی گسترده و جهان‌بینی عمیقی ساخته و پرداخته شده‌اند تا انسان را به انسان نشان بدهند. زولا بی‌رحم‌ترین نویسنده‌ای‌ست که می‌شناسم. ۱۳ سال از زمانی که من این رمان سترگ را خواندم و  ۱۳۵ سال از زمان انتشارش می‌گذرد اما هنوز تروتازه است، و صد البته مهیب.

پاسخ دادن

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینمای خانگی من – نقد و بررسی فیلم