لنسکی (ایتان راکاوی) روایتیست از زندگی یک گنگستر معروف و خطرناک که بعد از سالها آدمکشی و زورگیری و کسب قدرت، حالا در ایام پیری، داستان زندگیاش را برای یک نویسنده بازگو میکند تا کتاب زندگینامهایاش به دست مردم برسد. شخصیت او با بازی بینظیر هاروی کایتل، ترکیبیست از آرامش و خشونت. حرفهای عالمانهاش در ایام پیری، نقطهی مقابل حرکات خشونتورزانهاش در دوران جوانیست. در واقع او در طی این داستان، دو روی شخصیت خود را برای نویسنده و مخاطب به نمایش میگذارد. پوستر خوب فیلم هم ملهم از این زیرمتن، سعی دارد این دو روی سکه بودن را به مخاطب القا کند.
عصا و تفنگ تنها عناصریست که مشخصههای پیری و جوانی او را بازنمایی میکنند. تأکید روی این دو عنصر در طول فیلم به کرات دیده میشود. در پوستر، علاوه بر این، عصا و تفنگ به قسمتهای آرام و خشن شخصیت مِیر لنسکی هم اشاره دارند؛ او در جوانی مدام با زور تفنگ، دست به قتل و کشتار میزد و حالا به عصا تکیه میدهد و آرام و خونسرد است. ایدهی انعکاس هیبت لنسکی روی زمین خیس که عصایش تبدیل به تفنگ شده، ایدهای درجهیک است و به مختصرترین شکل ممکن موضوع را برایمان روشن میکند. هوای ابری و گرفته هم بازتابدهندهی حالوهوای داستان گنگستری و پرتابوتابش است.
.
پاسخ دادن